عراق وارد عصر تازهای از بیثباتی سیاسی می شود؟
سیاست در خاورمیانه و بالا و پایین رفتنهای اهالی آن احتمالا در زمره پیچیدهترین معادلات در جهان سیاست به شمار میرود. امروز از دنیای سیاست خداحافظی میکنند و فردا در صدر قرار میگیرند. امروز با عنوان سیاستمداری ناکارآمد از قدرت کنار زده میشوند و فردا تحت عنوان ناجی با احترام به صندلی قدرت باز میگردند.
تازهترین وجه این روند در عراق قابل مشاهده است. با اعلام نتایج غیررسمی انتخابات در این کشور، مشخص شد ائتلاف سائرون با کسب ۵۴ کرسی در صدر پارلمانی آتی عراق قرار خواهد گرفت. اما ائتلاف سائرون متعلق به کدام گروه است؟ مقتدی صدر روحانی شیعه جوان رهبری این جریان را بر عهده دارد. مقتدی صدر در بهمن ۱۳۹۲ یعنی حدود ۵ سال قبل طی بیانیهای رسما از دنیای سیاست خداحافظی کرده و حتی اعلام کرده بود که تمامی دفاتر خود در سراسر عراق را تعطیل میکند.
اما جوان پرسودای عراقی، دیری نپایید که دوباره با تغییر رنگ و لعاب به صحنه سیاست عراق بازگشت. او که سالها در قم درس خوانده بود و به برخورداری از حمایت جمهوری اسلامی معروف، در تغییری اساسی به عربستان سفر و با محمد بن سلمان دیدار کرد. اتفاقی که فصل تازهای در زندگی سیاسی او رقم زد.
حالا طبق اعلام نتایج غیررسمی وضعیت ۴ حزب ائتلاف نخست بدین شرح است.
♦ سائرون به رهبری مقتدی صدر ۵۴ کرسی
♦ الفتح به رهبری هادی عامری (حشد الشعبی) ۴۷ کرسی
♦ النصر به رهبری حیدر عبادی ۴۲ کرسی
♦ دولت قانون به رهبری نوری مالکی ۲۵ کرسی
مقتدی نخست وزیر میشود؟
هر ۴ ائتلاف نخست از میان گروههای شیعه هستند ولی تفاوتهایی میان آنها مشاهده میشود. سائرون یا جریان مقتدی صدر دیگر آن گروه مطیع تهران نیست که با تهدید و فشار ایران به سود نوری مالکی کنار رود. مقتدی صدر حتی با بخشی از جریانهای کمونیست هم ائتلاف کرده است و سعی کرده، از خود چهرهای ملی به جای مذهبی ارائه دهد. ناگفته پیداست که نمیتوان از دیدار مقتدی با محمد بن سلمان در ژوئیه ۲۰۱۷/ مرداد ۹۶ در جده به سادگی گذر کرد. آنهم در شرایطی که روابط تهران و ریاض به اوج تنش رسیده بود.
در نتیجه گمانهها حاکی از آن است که مقتدی تلاش خواهد کرد با یاری جستن از همکاریهای بن سلمان برنامههای داخلی خود را در عراق پیش ببرد. مقتدی صدر بدترین روابط را با دولت قانون و نوری مالکی دارد و این کینه پیشینهای چند ساله دارد. اما ممکن است مقتدی بتواند روی ائتلاف با گروههای اهل سنت حساب کند و همچنین با جذب برخی دیگر از ائتلافهای شیعه کوچکتر به رویای تشکیل دولت خود جامه عمل بپوشاند. مقتدی در سالهای ابتدایی ورود آمریکا به عراق، از اصلیترین مخالفین حضور نظامی ایالات متحده در این کشور بود. اما مشخص نیست مقتدی جدید چه رویکردی در این خصوص خواهد داشت. هرچند مقتدی در دوره جدید بیش از همیشه اهل سیاست و مصالحه شده است، اما شاید قدری دور از انتظار باشد که آمریکا ازبه قدرت رسیدن احتمالی او خرسند باشد.
بازوی سپاه قدس در عراق
الفتح اما نزدیکترین گروه به سپاه قدس در ایران خواهد بود. هادی عامری که رهبری این ائتلاف را بر عهده دارد با جریان حشد شعبی که به نوعی ساخته قاسم سلیمانی و سپاه قدس در عراق به شمار میرود وارد انتخابات شده است. حشد الشعبی شکل گرفته از شبه نظامیانی است که در مبارزه با داعش مسلح شدند و گفته میشود قرار است به الگویی همچون حزبالله در لبنان عمل کند. آنها میتوانند روی کمک جریان نوری مالکی حساب باز کنند چرا که هر دو از یک پایگاه مشترک (ایران) حمایت میشوند. جنس همکاری احتمالی آنها با حیدر عبادی به آینده و جنس سهمخواهی بستگی دارد. واضح است که عربستان بیشترین نارضایتی را از احتمال قدرت گیری این گروه در عراق خواهد داشت. ترکیه هم احتمالا گزینههای دیگر را ترجیح میدهد. ایالات متحده هم حتما ترجیح نمیدهد ضریب نفوذ قاسم سلیمانی در عراق بیش از این گسترده شود.
بازنده بزرگ
النصر که شاید آنها را باید یکی از بزرگترین بازندههای این انتخابات نامید با رهبری حیدر عبادی وارد انتخابات شده بود و نام ائتلافشان را هم ازپیروزیهایی که دولت او در مبارزه با داعش کسب کرده بودند، نامیده بودند. اما حالا با این نتایج ضعیف احتمال زیادی وجود دارد که حیدر عبادی نخست وزیری خود را از دست رفته ببیند. آقای عبادی هرچند روابط خوبی با تهران دارد، اما حتما اولویت و ترجیح اصلی ایران به ویژه سپاه قدس به شمار نمیرود. ایران حتی در موضوع تغییر عبادی به جای مالکی با اکراه این موضوع را پذیرفت و برخی از تحلیلگران اصولگرای ایران، عبادی را مهره انگلستان در عراق نامیدند. اما در ادامه و با بالا گرفتن بحران داهش در این کشور، عبادی روابط نسبتا خوبی با تهران برقرار ساخت.
عبادی اما از یک ویژگی منحصر به فرد هم سود میبرد. او ضمن اینکه روابط مناسبی با تهران دارد، با ترکیه هم همزیستی مسالمت آمیزی دست یافته است. امری که نوری مالکی از حصول به آن ناکام بود. آمریکا هم با حضور او در عراق کنار آمده بود و هرچند تلاش میکرد او را به دلیل روابط نزدیکش با تهران تحت فشار بگذارد، اما دستکم او را گزینه بهتری نسبت به نوری مالکی میدانست. عبادی کار سختی برای ماندن در قدرت دارد، اما شاید الفتح، جریان حکیم و همچنین دیگر احزاب شیعی کوچک بتوانند او را در این امر یاری رسانند. ضمن اینکه مزیت دیگر او، حساسیت نداشتن بازیگران منطقهای نسبت به اوست.
آقای متوسط
نوری مالکی که روزگاری سودای نخست وزیری داشت و سالها هم در این سمت حضور داشت حالا از دوران اوج خود فاصله زیادی گرفته است. ائتلاف دولت قانون به رهبری نخست وزیر سابق با کسب ۲۵ کرسی در جای چهارم قرار گرفته است. البته مالکی میتواند نقش تعیینکنندهای در تشکیل دولت آینده ایفا کند. هرچند نوری مالکی نتوانسته آرای چندانی کسب کند، اما همین ۲۵ رای میتواند زمینهساز تشکیل ائتلافی تازه و شکلگیری دولت آینده در عراق باشد.
مالکی البته یک مزیت دیگر هم دارد. مزیت او تشکیل ائتلاف با شبه نظامیان الفتح است که تجربه سیاستمداری چندانی ندارند است. مالکی میتواند نقش پدر بزرگتر برای جوانان الفتح ایفا کند. او هرچند خود هم چندان مهره مقبولی در میان پایتختهای خاورمیانهای به شمار نمیرود اما دستکم میتواند گزینه بهتری برای الفتحی باشد که حتی از همین میزان اقبال منطقهای هم برخوردار نیستند.
ورود به عصر تازه بیثباتی؟
نتایج این انتخابات نشان میدهد که عراق وارد عصر تازهای از بیثباتی سیاسی خواهد شد. این کشور که به تازگی از معظلات امنیتی رهایی یافته است، حالا باید با بحران جدی تشکیل دولت دست و پنجه نرم کند. میزان فاصله آرای احزاب مختلف به قدری کم و نزدیک است که هیچ حزبی نمی تواند به تنهایی ادعای پیروزی کند و کاری بس دشوار برای تشکیل دولت آتی در این کشور در پیش خواهد بود. برای فهم بهتر عمق این بحران کافیست مروری به انتخابات ادوار پیشین در این کشور داشته باشیم. در انتخابات ۲۰۱۰ در حالی که ائتلاف نوری مالکی با ۸۹ رای و ائتلاف ایاد علاوی با ۹۱ رای در صدر قرار داشتند. اما حتی در آن شرایط هم چندین ماه طول کشید تا یک حزب موفق شود با دیگر گروههای شیعه به توافق نظر دست یابد و دولت دوم نوری مالکی یکبار دیگر تشکیل شود. از سوی دیگر این قصه ۴ سال بعد و در انتخابات ۲۰۱۴ هم تکرار شد.
در حالی که در آن انتخابات هم نوری مالکی با ۸۹ رای در صدر قرار داشت اما حزب دوم تنها ۳۹ کرسی کسب کرده بود. حال در نظر بگیرید در حالیکه هیچ یک از ائتلافها نتوانستهاند حتی ۶۰ رای کسب کنند چه بی ثباتی و بحث و جدلهای سیاسی در انتظار سپهر سیاسی در این کشور خواهد بود. از آن گذشته نقش کردها را هم نباید در این صحنه نادیده گرفت. گروههای کردی هرچند پس از قمار سیاسی مسعود بارزانی به جایگاه خود در صحنه سیاسی عراق ضربه زدند اما واقعیت این است که نمیتوان آنها و حضورشان را در معادلات سیاسی این کشور نادیده گرفت. ۴۰ کرسی احزاب کُردی «الدیمقراطی الکردستانی» (۲۳) و «الاتحاد الوطنی الکردستانی» (۱۷) در این میان نقشی تعیین کننده دارند.
ضمن اینکه تنها موضوع به بحث میان گروههای سیاسی داخلی در عراق محدود نمیشود و نباید از نقش بازیگران منطقهای و حتی قدرتهای جهانی هم در این روند به سادگی عبور کرد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر