رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت پارسال به‌دنبال شکایت خانواده یک مرد پنجاه ساله به نام ناصر که بساز و بفروش بود در دستور کار پلیس قرار گرفت.

کارآگاهان جنایی در تحقیقات گسترده دریافتند که مقتول درآخرین تماس تلفنی با یک پسر نوجوان افغانی قرار ملاقات داشته است. در مرحله بعد با شناسایی متهم مشخص شد وی و دو تن از دوستانش که در اتاقک یک ساختمان نیمه کاره کارگری می‌کردند متواری شده‌اند.

با شروع تحقیقات کارآگاهان هر سه پسر نوجوان را در حالی که قصد فرار به کشور ترکیه داشتند دستگیر کردند. پس از بازجویی‌های فنی سه متهم به نام فرید، حمید وشاهین لب به اعتراف گشوده وپرده از راز جنایت خود برداشتند.

در جلسه دادگاه در حالی که خانواده مقتول از قضات برای متهمان تقاضای قصاص کردند، متهم ردیف اول پای میز محاکمه ایستاد ودر دفاع از خودش گفت: من مقتول را ندیده بودم این شاهین بود که از ما خواست او را بکشیم وخودرویش را سرقت کنیم .برای همین با مقتول به باغی در دماوند رفتیم و او را کشتیم. وقتی درباره انگیزه قتل از متهم سؤال شد او به قضات گفت من حشیش مصرف کرده بودم اصلاً اراده و اختیاری ازخودم نداشتم.بعد از اینکه ناصر را کشتیم جسدش را با فندک خود مقتول وبنزین به آتش کشیدیم و از آنجا گریختیم. سپس به اتاقک کارگری خودمان رفتیم وصبح روز بعد به تهران آمدیم وبعد به ورامین رفتیم. می‌خواستیم به کشور ترکیه فرار کنیم که دستگیر شدیم.

سپس دیگر متهم پرونده به نام شاهین در جایگاه قرار گرفت ودرباره این جنایت گفت: من مقتول را از قبل می‌شناختم. او بارها به اتاقک ما آمده بود. به خاطر کینه‌ای که از او داشتیم تصمیم گرفتیم او را بکشیم. برای همین به او زنگ زدیم. حدود ساعت ۱۱شب بود. بعد او را برای شب نشینی به داخل باغی کشاندیم و به قتل رساندیم. بعد به طرف خودروی او رفتیم. فقط ۶۰ هزارتومان پول داخل کیفش بود که سرقت کردیم اما چون خودروی مقتول مدل بالا بود نتوانستیم آن را روشن کنیم. برای همین پای پیاده به اتاقک برگشتیم.  مقتول مارا اذیت می‌کرد. از این وضع خسته شده بودیم. برای همین نقشه قتلش را کشیدیم.

پس از پایان اظهارات سه متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.