بخشی از این مصاحبه را می خوانید:

 

مطرح شدن بحث کاندیداتوری نظامیان برای انتخابات ١٤٠٠ یک استراتژی است یا صرفا تاکتیک است؟

 

به نظر می‌رسد بخشی از جریان اصولگرا آن را فقط یک تاکتیک می‌داند تا بر شکست‌های پیاپی سال‌های اخیر در انتخابات‌های مختلف مهر پایان بزند. برای اینکه بخواهم مطلبم را روشن‌تر عرض کنم اضافه می‌کنم افرادی که موضوع ریاست‌جمهوری نظامیان را مطرح می‌کنند برای آن تنها یک مصداق عینی دارند. مصداق آن، سرلشکر شجاع و مرد اخلاقمداری به نام حاج قاسم سلیمانی است. سردار سلیمانی نه تنها در ایران که در منطقه و حتی جهان محبوبیت دارد و به گمانم عده‌ای می‌خواهند با حمایت از او در واقع از محبوبیتش برای بی‌اثرکردن تلاش‌های حریف بهره‌گیری کنند.

 

در چنین حالتی فرض کنیم اصلاح‌طلبان بگویند ما مخالف ریاست‌جمهوری نظامیان هستیم. چه برداشتی از این حرف می‌شود؟

 

برداشتی که می‌شود اینکه ما مخالف حاج قاسم هستیم و کسی به سادگی این را نمی‌گوید چون افکارعمومی هم لااقل فعلا پذیرای آن نیست. در واقع اصولگرایان یک پوست خربزه زیر پای اصلاح‌طلبان می‌اندازند که سر خوردن‌شان حتمی است. همه می‌دانیم سردار سلیمانی برخلاف سایر چهره‌های سیاسی - نظامی همچون قالیباف و رضایی از کمترین دافعه برخوردار است. بنابراین کاندیدا شدن او چه بسا باعث شود اصلاح‌طلبان هم به صورت جدی وارد کاندیداتوری انتخابات نشوند.

 

آیا با کاندید شدن سردار سلیمانی کفه ترازو به نفع اصولگرایان سنگینی خواهد کرد؟

 

اینکه آیا در صورت ریاست‌جمهوری سردارسلیمانی کفه به نفع اصولگرایان سنگینی کند، تردید جدی دارم و باید در این باره بیشتر بحث کرد.

 

رییس‌جمهور شدن یک نظامی بازخورد منفی در سطح بین‌المللی برای ایران نخواهد داشت؟

 

در قانون اساسی هیچ منعی برای حضور نظامیان در انتخابات وجود ندارد و به نظر من اگر در شرایط یکسان با سایر کاندیداها و مهم‌تر از آن در شفافیت کامل و مطلق، نظامیان با دیگران رقابت کنند مشکلی پیش نمی‌آید. اینکه گفته شود رییس‌جمهورشدن یک نظامی ممکن است وجاهت بین‌المللی ایران را دچار خدشه کند، این حرف اگر درست هم باشد دست‌کم درباره سردار سلیمانی موضوعیت ندارد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.