تلاش جان بولتون برای حمله به مراکز نظامی ایران و سوریه
این روزنامه روز شنبه نوشت: دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا اعضای موسوم به محور «افراد بالغ» را یکی پس از دیگری از دولتش اخراج می کند و ایدئولوگ ها را جانشین آنها می کند. این اقدامات خودسرانه تبعات گسترده ای برای سیاست خارجی آمریکا خواهد داشت.
گزارش ها حاکی است که ترامپ پس از اخراج «رکس تیلرسون» از وزارت خارجه و برکناری «هربرت مک مستر» مشاور امنیت ملی، اینک به اخراج «جان کلی» رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید می اندیشد.
بولتون جانشین مک مستر شده است. رویکرد او در قبال ایران و کره شمالی به نحوی است که وی را در گروه حامیان تندروی در سیاست خارجی آمریکا قرار داده است. بولتون یار مناسبی برای افرادی همچون «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل است. هیلی حمایت از اسرائیل را اولویت کاری خود قرار داده است. احتمالا می رود که مساله فلسطین جزو اولین قربانیان سیاست های محور ایدئولوگ ها باشد. «مایک پمپئو» گزینه پیشنهادی ترامپ برای وزارت خارجه هم جزو این محور است.
تردیدی نیست که این موضوع مشکلاتی برای متحدان عرب واشنگتن به ویژه مصر و عربستان ایجاد می کند، زیرا تیم جدید در واشنگتن ممکن است به جای ایجاد توافق، به دنبال تحمیل تصمیمات خود باشد. با این حال، بولتون و هیلی معتقد هستند که اتخاذ رویکرد خصمانه آمریکا در مقابل ایران هر گونه مخالفت شدید در مساله فلسطین را کاهش می دهد؛ خصوصا اگر واشنگتن موفق شود که ایران را وادار به ترک یمن کرده و حضور آن کشور را در سوریه محدود کند.
در مقطع کنونی، بولتون، هیلی و ترامپ بیشترین توافق را با هم دارند و آن توافق بر سر شعار «آمریکا اول» است.
بولتون هنگامی که نماینده آمریکا در سازمان ملل بود، اغلب پس از خروج از جلسه شورای امنیت با خبرنگاران صحبت می کرد. او نشان داد که احترامی برای نظرات دیگران قائل نیست و اهمیت چندانی به تاثیر این نوع رفتار بر همتایان بین المللی اش نمی داد.
مسئولیت مشاور امنیت ملی آن است که توصیه هایی را که آژانس های مختلف به رئیس جمهوری می دهند، ادغام و یکپارچه کند. اما این موضوع ممکن است که برای بولتون ناخوشایند باشد، زیرا وی ارزش کمی برای توصیه ها و نظرات دیگران قائل است. او شاید بتواند با هیلی کنار بیاید. چونکه هیلی به ترامپ بسیار نزدیک است و دیدگاه های او و بولتون در مورد بسیاری از موضوعات مربوط به سیاست خارجی با هم قرابت دارد. اما بولتون با دستور کار بسیار روشنی به کاخ سفید می رود.
انزواگرایی و حذف، مهمترین ویژگی های دستور کار بولتون است. با این حال، این ویژگی ها از اهمیت اقدام نظامی و تحرکات دیگر به منظور ادامه برتری آمریکا و مقابله با قدرت هایی که آمریکا را به چالش می کشند، نمی کاهد.
به نظر می رسد که شکاف میان واشنگتن و پکن در هفته ها یا ماه های آینده بیشتر خواهد شود. هدف ترامپ آن است که چین نتواند در آینده دور یا نزدیک از آمریکا پیشی بگیرد.
هر چند که به نظر می رسد که ترامپ و ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه روابط صمیمانه ای دارند، تنش در روابط واشنگتن با مسکو هم بیشتر می شود. این تنش ها بر مبنای دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا شکل نخواهد گرفت بلکه بر اساس رویکردهای مسکو و واشنگتن در قبال سوریه، ایران و اوکراین خواهد بود.
بولتون حد و مرز ترامپ را می شناسد، گفته هایش را می سنجد و یقین دارد که می تواند این گفته ها را به عمل درآورد. ترامپ و بولتون در بسیاری از زمینه ها از جمله تعهد به برنامه های نظامی اسرائیل اشتراک نظر دارند.
این اتفاق نامبارکی است، زیرا اسرائیل تلاش کرده است تا با دامن زدن به نزاع شیعه و سنی، توجهات را از فلسطین و راه حل دو دولتی دور کند. دامن زدن به نزاع شیعه و سنی مستلزم آن است که جنگ در جاهایی که ایران در آنجا دخیل است، ادامه یابد.
دولتی که بولتون در آن حضور داشته باشد، هر چیزی را که اسرائیل بخواهد، تامین می کند. او با اقدامات فرسایشی و تحریم های مخرب برنامه خود علیه ایران و حامیانش را دنبال می کند. اگر سایر طرف های برجام نتوانند شروط آمریکا را برای سخت کردن مفاد این توافق و سازوکارهای نظارتی آن محقق کنند، بولتون برای لغو توافق هسته ای تعلل نخواهد کرد.
احتمال نظامی شدن سیاست آمریکا در قبال سایر کشورها، از کره شمالی گرفته تا ایران، اینک بیشتر شده است. سیاست آمریکایی ها حالا در دست ایدئولوگ ها و انزواگرایان قرار گرفته است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر