بررسی‌ها نشان می‌دهد که از ابتدای امسال تاکنون نرخ دلار با افزایش حدود 700 تومانی مواجه شده است. در حالی که در ابتدای امسال لار 3748 تومان قیمت داشت که هم‌اکنون به حدود 4 هزار و 470 تومان افزایش یافته است.

 

در این شرایط، در فضای عمومی رسانه‌ای و بعضا کارشناسی کشور دائما این گزاره به افکارعمومی پمپاژ می‌شود که برای رشد صادرات غیرنفتی لازم است همواره نرخ رسمی ارز به میزان مابه‌التفاوت تورم داخلی و خارجی تعدیل شود و چون همواره نرخ تورم در اقتصاد ایران به مراتب بالاتر از نرخ تورم جهانی بوده، پس لازم است نرخ ارز دائما به میزان مابه‌التفاوت یادشده افزایش یابد تا صادرات غیرنفتی کشور رونق بگیرد. با این وجود، مطالعات گسترده میدانی نشان داده که تعدیل نرخ ارز با هدف رشد تجارت خارجی هیچ‌گاه صادرات غیرنفتی کشور را به سرمنزل مقصود نرسانده است.

در این خصوص، بهرام شکوری، رییس کمیسیون معادن اتاق بازرگانی ایران می‌گوید: افزایش «نرخ ارز می‌تواند به توسعه صادرات کمک کند، اما اتفاقی که اخیرا در ایران رخ داد، بی‌ثباتی بازار ارز است.» به اعتقاد وی، «نوسان نرخ ارز به صادرات کمک نمی‌کند، چون امکان پیش‌بینی درست از وضعیت آینده را سلب می‌کند؛ ضمن این‌که بخشی از صادرات کشور در گرو واردات است و نوسان شدید نرخ ارز، این موضوع را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.»

شکوری متذکر می‌شود: «در دنیا قیمت‌ها به حدی رقابتی است که به طور معمول همه ساله قیمت‌ها را نه‌تنها افزایش نمی‌دهند، بلکه کاهش هم می‌دهند.» به گفته وی، «همزمان با افزایش نرخ تورم باید قیمت ارز به تناسب آن تغییر کند تا تولیدکنندگان داخلی متضرر نشوند.»

آنچه در ادامه می‌خوانید، مشروح گفت‌وگوی خبرگزاری خبرآنلاین با بهرام شکوری، رییس کمیسیون معادن اتاق بازرگانی ایران است.

                                                                                       

                                                                                       ***

  

* افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی چه تاثیری بر تجارت کشورها دارد؟

کاهش ارزش پول ملی یک کشور، یکی از ابزارهایی است که موجب توسعه صادرات و در عین حال، کاهش واردات می‌شود؛ چراکه بهای کالای خارجی را در کشور افزایش می‌دهد. برخی از کشورهای دنیا از این ابزار استفاده می‌کنند تا تراز تجاری خود را بهبود ببخشند. در مقاطعی، ژاپن ارزش ین را کاهش داد تا میزان صادرات به اروپا و سایر کشورها افزایش یابد و تراز تجاری‌اش مثبت شود. در چین نیز شاهدیم که ارزش یوان را پایین آوردند. دعوایی که امروز بین آمریکا و چین وجود دارد، سر این موضوع است؛ آمریکایی‌ها به طرف چینی می‌گویند شما حق ندارید ارزش پول خود را کاهش دهید، چون منجر به کسری تراز تجاری آمریکا می‌شود.

 

* یعنی شما در شرایط کنونی موافق افزایش ارزش دلار در ایران هستید؟

افزایش نرخ ارز می‌تواند به توسعه صادرات کمک کند، اما اتفاقی که اخیرا در ایران رخ داد، بی‌ثباتی بازار ارز است. نوسان نرخ ارز به صادرات کمک نمی‌کند، چون امکان پیش‌بینی درست از وضعیت آینده را سلب می‌کند. ضمن اینکه فراموش نکنیم بخشی از صادرات کشور در گرو واردات است و نوسانات شدید نرخ ارز این موضوع را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

در دنیا قیمت‌ها به حدی رقابتی است که به طور معمول همه ساله قیمت‌ها را نه‌تنها افزایش نمی‌دهند، بلکه کاهش هم می‌دهند. در نتیجه چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر عددهای صادراتی ثابت و بعضا نزولی باشد، قیمت ارز نیز ثابت باشد، در نتیجه همیشه هزینه‌های ریالی بالا می‌رود و قیمت تمام شده افزایش و سود صادرکننده کاهش می‌یابد. اگر این روند استمرار پیدا کند، در نهایت به زیان خواهد رسید.

بر این اساس، همزمان با افزایش نرخ تورم باید قیمت ارز به تناسب آن تغییر کند تا تولیدکنندگان داخلی متضرر نشوند. امروز نرخ بهره‌های بانکی هیچ تناسبی با نرخ تورم ندارد. نرخ تورم را پایین آورده‌اند، اما نرخ سود سپرده‌ها کاهش نیافته است. سود سپرده یعنی هزینه تمام شده پول برای بانک‌ها. افزایش این هزینه نیز موجب می‌شود نرخ دسترسی به منابع مالی برای فعالان اقتصادی افزایش یابد. هر جا که نظام بانکی درست عمل کند، کشور پیشرفت می‌کند، چون نظام بانکی موتور متحرکه اقتصاد کشور است. در دنیا همه پول‌های خود را در بانک می‌گذارند. بانک‌ها نیز وظیفه دارند با منابع مردم تسهیلاتی را به مردم و فعالان اقتصادی پرداخت کنند؛ یعنی هم طرف تقاضا و هم طرف عرضه را فعال کنند. این اقدامات اقتصاد را حرکت می‌دهد. در آمریکا نرخ بهره 0.25 درصد است. از سوی دیگر، بانک‌ها بنگاه‌داری نمی‌کنند؛ این در حالی است که بانک‌های ایران نه طرف عرضه و نه طرف تقاضا را مورد توجه قرار نمی‌دهند، بلکه خود تاجر و بنگاه‌دار شده‌اند. بانک‌ها با خود گفته‌اند چرا وام را به فعال اقتصادی بدهیم. خودشان به سرمایه‌گذاری در بازار ملک وارد شده‌اند تا سود ببرند.

نکته این‌جاست که حاکمیت اجازه داد که بانک‌ها وارد عرصه بنگاه‌داری شوند، اما در کشورهای دیگر این اجازه داده نمی‌شود. این اول بدبختی ماست که بانک‌ها بنگاه‌دار شده‌اند. در حال حاضر ملک‌های خریداری شده روی دست بانک‌ها مانده و نمی‌توانند بفروشند. پول بانک‌ها در زمین‌ها و ساختمان‌ها حبس شده و در حال ورشکستگی هستند. وام‌هایی هم به افراد داده‌اند و آنها نیز روی ملک سرمایه‌گذاری کرده‌اند و نمی‌توانند پول خود را بگیرند. این یکی از چالش‌ها و ابرچالش‌هایی است که در کشور وجود دارد.

 

* برخی می‌گویند که دولت برای جبران کسری بودجه، از افزایش نرخ دلار در این مقطع استقبال کرده یا به آن دامن زده است. این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

طی 19 سال گذشته، براساس مطالعات مرکز پژوهش‌های مجلس، همیشه نزدیک به 76 درصد درآمدهایی که در بودجه پیش‌بینی شده، محقق شده است. ولی هزینه‌هایی که در بودجه نوشته شده، به طور معمول تا 96 درصد محقق شده است. یعنی نتوانستیم بیشتر از 4 درصد از هزینه‌ها کم کنیم. دولت حقوق و یارانه‌ها را نمی‌تواند کم کند. فاصله 76 و 96 درصد را چگونه باید پر کرد؟ این کسری بودجه چگونه جبران می‌‌شود؟ مردم وقتی این شرایط را می‌بینند، می‌توانند فکر کنند که دولت آخر سال برای جبران کسری بودجه، نرخ ارز را تکان می‌دهد.

همچنین به طور معمول در پایان سال زمان تسویه حساب‌های ارزی می‌رسد و بعضا به بازار فشار وارد می‌کند. وقتی این مساله قابل پیش‌بینی است، چرا برای آن تدبیر نمی‌َشود؟ اگر منابع ارزی زیاد است، چرا بخشی از آن تزریق نمی‌شود؟ از سوی دیگر، به تازگی فضای نااطمینانی از آینده ایجاد شد. ناآرامی‌ها همه را دل‌نگران کرد. در نتیجه تعدادی از افراد نیز علاقه‌مند شدند بخشی از پول خود را به ارز تبدیل کنند. از سوی دیگر، نرخ سپرده‌های بانکی کاهش پیدا کرد و بورس نیز دچار مشکل شد. در نتیجه مردم به بورس اعتماد نکردند. افرادی که سرمایه‌های کوچک داشتند، در حد 10، 20 و 30 هزار دلار خریدند. این موضوع هم در بازار تاثیر گذاشت. اما همه این‌ها نمی‌تواند ارزش یورو را به 6 هزار و 300 تومان برساند یا نمی‌تواند ارزش دلار را به 5 هزار تومان برساند. عوامل دیگری در میان است. اگر دولت‌ها و مردم شفاف عمل کنند، بسیاری از مسایل حل می‌شود.

* افزایش قیمت ارز چه تاثیری بر سرمایه‌گذاری‌ها و استفاده‌کنندگان از تسهیلات خارجی خواهد داشت؟

در حال حاضر در افزایش قیمت ارز، ارزش دارایی افراد 40 درصد کاهش یافته است. افرادی هم که از فاینانس‌های استفاده کردند و امروز می‌خواهند این پول را پس بدهند، با مشکل مواجه می‌شوند. ما می‌گوییم پول‌های خارجی ارزان است، اما فردی که از فاینانس استفاده می‌کند، اگر اطمینان داشته باشد که در یک روند مناسب هم‌پای قیمت ارز، سود محصول نیز افزایش می‌یابد، مشکل پیدا نمی‌کند. تولیدکننده‌ای که محصول خود را به صورت ریالی می‌فروشد و دلاری پول خود را پس می‌دهد، چه باید کند؟ این باعث می‌شود که کسی علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری نباشد. با این نابسامانی‌ها فضای اطمینان در اقتصاد از بین می‌رود.

بنابراین باید برای آسیب ندیدن سرمایه‌گذاری از نوسانات نرخ ارز، ریسک این مساله از سوی دولت پوشش داده شود. به عنوان مثال وزارت راه و شهرسازی برای سرمایه‌گذاری در بخش راه‌آهن بسته حمایتی در نظر گرفته که 30 درصد یارانه می‌دهد و نوسانات بیش از 10 درصد نرخ ارز را پوشش می‌دهد. این موضوع به سرمایه‌گذاری کمک می‌کند.

بهره بانکی در دنیا  حدود 6 درصد است. این نرخ مناسبی است. اگر تسهیلات خارجی را با دلار 3 هزار و 500 تومان بگیریم باید آن را با دلار 4 هزار و 500 تومان پس بدهیم. در این شرایط تولیدکننده چطور می‌تواند به حیات ادامه دهد؟

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.