جای تهدید بگذارید کریمی، بگمهایش را بگوید!
«علی کریمی قهرمان است یا یاغی؟ باید دوستش داشت و او را دنکیشوتی نامید که قیام کرده علیه پلشتی های فوتبال یا باید گفت یکی از همه آنهایی است که بلوایی می کند چون به حقش نرسیده؟ راستش علی کریمی را هیچ وقت نباید صفر یا صدی دید. درست به عکس خودش که در بلوایی که راه انداخته ، خودش را خیر مطلق می داند و برایش به هر کار ناثوابی هم دست می زند و بعد می گوید دعوا است دیگر! حلوا که خیر نمی کنند.
علی کریمی را برای گذشته اش همگی می ستاییم. تردیدی هم نیست. نه فقط برای جادویش با توپ که برای مشتهای همیشه گره کردهاش. برای رگ های غیرت بیرون زده اش در مسیر احقاق حق دختران ملی پوش فوتبالیست. مادری که داغ دیده و پسر بلند قامتی که رویایش یک لحظه دیدنش بوده است. برای همه مسئولیت های اجتماعی که خودجوش انجام شان داده و منتی هم بر سر کسی نداشته.
اما همین اسطوره خوبیها که حتی تا تختی هم بارها قیاسش کرده ایم، همیشه گلی بوده که خار هم کم نداشته. از دعواهایش با دایی، حامد کاویانپور، نساختن با یکی مثل ابوالفضل جلالی و دیگر رفقایش گرفته تا لگد زدن به بطری آب و قهر کردن به خاطر نخوردن مکدونالد و قاط زدنهایی که فراموششدنی نیستند. برای این که او هم با همه مناعت طبعی که داشته، کم از آن سلفیهای معروف حسین هدایتیوار ندارد.
برای همه تصمیم های فوتبالی که از وقتی خودش بی ابوالفضل جلالی و بی محمودرضا فاضلی گرفته و خیلی درخشان نبودند هم نمیتوان خرده ای از او گرفت که علی کریمی است دیگر.
به کسی چه که گروهی می گویند اگر فدراسیون فوتبال و کمیته تعیین وضعیت بازیکنانش شکایت او را بدون اصرار بر ریختن آن ۴۴ میلیون تومان کذایی اگر قبول می کرد، کار به اینجاها نمیکشید اما هر چه هست، علی کریمی مسیری را آغاز کرده که منطق گفتارش درست است. حتی وقتی میگوید که بیفتد دنبال پلشتیهای فوتبال، پر بیراه نمیگوید اما این آقای قهرمان درست از جایی همه چیز را خراب میکند که ... «چتها را میریزد توی کانالها!»
این که هر کسی را خوشش نیاید، دلال بنامد و عامل این و آن که نشد استدلال برای افشاگری. این که چت خصوصی دو نفر را منتشر کند، کجایش اخلاقی است؟ این که همه حرفی که علی کریمی در تمام این مدت زده، ۴ تا مصداق عجیب نداشته یا قبلا گفته شده بوده یا مصداق عینی نداشته است حرفهایش، همه و همه فقط باعث میشوند در این جنگ فرسایشی، باور حامیانش هم به او سست شود.
او که در تمام سالهای ستاره بودنش هیچ وقت حاضر به رفتن در برنامهای زنده نشده بود، حالا فریاد میزند، میکروفن میاندازد و حریف میطلبد برای مناظره. خودش هم خوب میداند که الان آنتن دادن به او در توان هیچ کسی نیست اما باز می گوید و بعد اتهام دلالی می زند به عادل فردوسیپور. بدون شک کریمی راست می گوید که تیغ تند انتقاد عادل فردوسیپور هیچ وقت در این سال ها برای مهدی تاج مثل سایرین برنده نبوده است و همیشه مماشاتی داشته اما این ها دلیل ایراد اتهام فساد نیست که همین برنامه کم از علی کریمی نگفته و پای او نایستاده است!
درست مثل آمار اشتباهی که درباره سردبیر سابق روزنامه خبرورزشی و انتقاد از کیروش گفته بود. مردی که به خاطر ایستادگی به پای عقایدش آسیبهای شغلی زیادی دید اما تیم ملی کشورش را تنها نگذاشت.
کریمی اما حق خود می داند که در این دعوا هر آن چه به ذهنش می رسد را بگوید. او می خواهد و می گوید. یکی هم مثل مهدی تاج و دوستانش در اصفهان و چند نهاد دیگر هم راهکاری که بلدند فقط شکایت کردن است. این که فکر می کنند با گرفتن علی کریمی و منعش از حرف زدن میتوانند این بلوا را بخوابانند به قول خودشان. در حالی که این بحث باید یک بار صحیح و شفاف باز شود.
باید علی کریمی بیاید و تمام اسنادش را صاف و شفاف بگوید. سرچشمه این ناپاکی را با دلیل و سند رسوا کند. البته اگر سندهایی محکمهپسند دارد. اگر هم ندارد و فقط اتهام میزده، پای عواقب گفتارش بایستد. راهش اما این نیست که مهدی تاج بترسد. شکایت کند و البته علی کریمی هم پیشتر و در دوران فوتبالش کسی نبوده که برای اثبات گفتارش به هر مستمسکی دست بیندازد. کاش باز هم از این کارها نکند. شاید بهتر باشد همان طور که گفته در یک محکمه طوری علنی بایستد و مستدل هر آن چه دارد را بگوید و بعد مشخص شود چه کسی راست می گوید.»
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر