نقدی بر «هفت» با اجرای رشیدپور
۱- عقربههای ساعت، گذشت چهل دقیقه از بامداد را نشان میدهد که مجری برنامه «هفت» ویژه جشنواره فیلم فجر، کلام منتقد مهمان را قطع میکند و ملتمسانه از همکارانش در پخش درخواست چند دقیقه وقت اضافه میکند. در حالیکه حدود سه ساعت از شروع برنامه هفت میگذرد و تقریبا دوساعت زمان برنامه به گفتوگو با کارگردان و فیلمنامهنویس و بازیگر یکی از فیلمهای جشنواره گذشته است، حالا در انتهای برنامه قرار است سه فیلم جشنواره با حضور دو منتقد سینما در مدت زمان کمتر از نیم ساعت مرور شوند. همین تصویر کوتاه کافی است تا دریابیم در این دوره جدید برنامه سینمایی «هفت» که استارتش با سی و ششمین جشنواره فیلم فجر زده شده باز هم از برنامهریزی و مدیریت زمان که از شاخصههای یک برنامه تلویزونی گفتوگو محور و البته زنده است، خبری نیست.
۲- علاوه بر این در این برنامه هم مانند بسیاری دیگر از برنامههای تلویزیونی صدا و سیما ظاهرا خبری از مخاطب شناسی نیست؛ این موضوع مهم با یک سوال روشنتر میشود و آن اینکه یک برنامه سینمایی در تلویزیون قرار است چه نیازی را از کدام مخاطب برطرف کند تا آن گروه از مخاطبان از این همه مدیومهای ارتباطی در آن ساعت شب دست بکشند و به قول آقای صالح علا سر به سمت شبکه سه بچرخانند.
۳- اطلاع رسانی از وقایع جشنواره، پرتترین هدفی است که میتوان برای یک برنامه تلویزیونی در ساعات پایانی شب در زمانه کنونی متصور بود چرا که مخاطبان به علت وفور مدیومهای ارتباطی همه خبرها درباره این رویداد را تا آن ساعت کسب کردهاند. بنابرین تحلیل و بررسی وقایع اتفاقیه میتواند به عنوان بهترین هدف برای جذب مخاطب مورد نظر باشد که آنهم اگر در بستههای جذاب و خلاصه عرضه نشود، باعث رویگردانی مخاطب خواهد شد.
۴- برنامه «هفت» در ایام جشنواره فیلم فجر نشان داد که احتمالا تسلط و سابقه مجری در برگزاری تاک شو و تمایل سازندگان این برنامه به استفاده از این ظرفیت و استفاده از یک قالب آزمایش شده قبلی و همچنین مرعوب شدن سازندگان برنامه از جذبه یک مجری سلیبریتی موجب شده که حدود دو ساعت از برنامه به گفتوگو با عوامل فیلم اختصاص یابد که گرچه در برخی دقایق جذاب هم میشود اما به علت طولانی شدن بیش از حد زمان، فاقد جذابیت و تاثیر گذاری است و بیشتر باعث دلزدگی تماشاگر میشود. با نگاهی به برنامه هفت جدید میتوان گفت زمان نزدیک به سه ساعت این برنامه به راحتی تا یک ساعت قابل کاهش است، بدون اینکه برای بخش اصلی و مهم آن یعنی نقد فیلمها دچار کمبود وقت شود. از طرفی عدم تسلط مجری به موضوع مورد بحث یعنی سینمای ایران و همچنین علاقه شدید مجری به سلیبریتی ماندن در طول برنامه موجب شده که بیشتر اظهار نظرهای ایشان گاه متناقض و گاه با ستایش و تمجید غلو آمیز از سینمای ایران همراه باشد. بازخورد این خودنماییها هم حواشی بوجود آورد که البته واکنش مجری - که انگار اصرار عجیبی دارد که هیچ واکنشی حتی در حد یک کامنت در فضای مجازی را هم بی پاسخ نگذارد - ماجرا را پیچیدهتر کرد.
۵- یک بار برای همیشه بپذیریم علیرغم توانایی و تخصص و نیروی انسانی و دانشی که در برنامه سازان تلویزیونی وجود دارد اما انگار ساختار انحصاری، متصلب و متکی به بودجههای دولتی راه را به روی هرگونه نوآوری، خلاقیت بسته است. در دورانی که مدیران صدا و سیما تنها راه جبران کمبود بودجه را استفاده افراطی از حامی مالی میدانند انگار که از یاد بردهاند در هر فعالیت اقتصادی و یاحتی در زندگی شخصی بهترین راه غلبه بر مشکل مالی به گاه تنگدستی، کاهش هزینه و افزایش بهرهوری است، حالا دوران برنامههای طولانی گذشته و در تمامی تلویزیونهای دنیا که ارزش ثانیهها مشخص است برنامههای تلویزیونی چنان حساب شده و برنامهریزی شده ساخته میشوند که در آن دقایق ارزشمند است و تهیهکننده برنامه اجازه هدر رفتن آنها را به مجری برنامه نمیدهند.
۶- با این اوصاف معلوم میشود آن همه جنجال و حاشیه که چند روز قبل از جشنواره بر سر انتخاب مجری «هفت» به راه افتاد و دست آخر به تغییر مجری این برنامه انجامید، همه بی حاصل بود. چرا که به نظر نگارنده هیچ تفاوتی بین مثلا مهران مدیری یا حتی عادل فردوسیپور ، فرزاد حسنی یا هر مجری توانمند و ناتوان دیگری برای اجرای برنامهای که در آن نشانی از هدف، برنامهریزی و مخاطبشناسی دیده نمیشود ، وجود ندارد و حاصل همه، برنامهای طولانی، فاقد جذابیت و حوصله سر بُر است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر