چهاردهم بهمن روز ویژه ای برای فوتبال ایران است. امروز تولد دو تا از بهترین های فوتبال ایران در سال های اخیر است. 14 بهمن روز تولد سید مهدی رحمتی کاپیتان استقلال و روز تولد سید جلال حسینی کاپیتان پرسپولیس است.


تابلوی کاپیتان ها


آخرین لحظات دربی ۸۴ نمونه ای از قدرت کاپیتان های دو تیم بزرگ پایتخت را به نمایش می کشد. خاصیت زندگی این است که وقتی در گذر زمان قرار می گیرد تازه روح اساطیری اش را نشان می دهد و از لا به لای خشونت و درگیری احساسات شبه هنری جوانه می زنند. مثل صحنه آخر بازی دربی ۸۴ که کاپیتان های دو تیم چشم در چشم هم دوختند و با هم درگیر شدند. این صحنه امروز نه به آن زشتی لحظاتی است که اتفاق افتاد و نه خشونتی از آن متبادر می شود، این صحنه امروز اثری هنری مانده از یک مسابقه پر گل است ، یک تابلو از جنگ تا آخرین نفس برای بردن و برای نباختن. یک تصویر که مثل تابلوهای نقاشی از جنگ می ماند. خشونت و درگیری با رنگ روغن زمان یک قاب تصویر هنری ساخته اند که در آن قوی ترین مردان هر گروه برای پیروزی می جنگند.


بزرگتر و کوچکتر


براساس تقویم موجود سید جلال حسینی کاپیتان پرسپولیس دقیقا یک سال از سیدمهدی رحمتی کاپیتان استقلال بزرگتر است. هر دو «سید» هستند با همان ویژگیهایی که در فرهنگ ما از آن یاد می شود و هر دو متولد بهمن. حضور توامان این دو در دوره ای که در سپاهان همبازی بودند دوران شکوه و افتخار این باشگاه هم به حساب می آید. در تیم ملی نیز بخش مهمی از بازی هایشان را در کنار هم انجام داده اند. امروز را نمی دانیم اما تا مدتی قبل این دو همسایه هم در یکی از بهترین برج های پایتخت بودند و...

 

سیدجلال حسینی


سید جلال حسینی وقتی از پرسپولیس رفت شاید فکرش را نمی کرد بازگشت به این تیم آنقدرها هم دشوار باشد که بود. ماجرای سید جلال و پرسپولیس به روزهای حضور علی پروین برمی گردد زمانی که او گفته بود حسینی را می خواهم و به جای سیدجلال، سیدمحمد حسینی به تمرین رفته بود عاقبت هم سلطان گفته بود:« نچ... من اون حسینی کچل رو می خوام.» البته سیدجلال امروز دیگر تاس نیست و دیگر آن جوانی هم نیست که حضور در سایپا را به بودن در پرسپولیس ترجیح بدهد. سیدجلال چندبار دیگر به پرسپولیس نزدیک شد؛ اما هرگز این اتفاق نیفتاد تا بالاخره در لیگ دوازدهم لباس این تیم را پوشید. او بعد از دو فصل بازی در پرسپولیس به قطر رفت و بعد به نفت تهران بازگشت. با وجود آنکه گفته می شد برانکو به او اعتقادی ندارد؛ اما او ایستاد و به پرسپولیس بازگشت و یک قهرمانی لیگ برتر را هم همراه تیمش به دست آورد. او ۱۱۴ بازی ملی نیز در کارنامه اش دارد و با قهرمانی با سه تیم مختلف در لیگ ایران یکی از پرافتخارترین ها به شمار می آید. سیدجلال امروز صخره و ستون پرسپولیس است، بازیکنی که حضورش می تواند ضامن گل نخوردن و نباختن تیم باشد.

 


سید مهدی رحمتی


فصلی از این دشوارتر برای رحمتی نمی شد تصور کرد؛ اما خاصیت بازیکنان بزرگ این است که از دل سختی ها اتفاقا پخته تر و آبدیده تر بیرون می آیند. هجمه ای که در این فصل علیه رحمتی به راه افتاد آنقدر زیاد بود که مربیان استقلالی تمام مشکلات تیمی را از چشم او دیدند و کاپیتان ناگهان نیمکت نشین شد. آن فریم عکس هایی که از چشم های کبود شده در چند هفته منتشر شد، برنامه های تلویزیونی که به بهانه های مختلف سوتی های او را نشان می دادند و بسیاری از تیترها در جهت این بود که عصر رحمتی در استقلال پایان یافته است؛ اما سید مهدی برگشت و کار را از دروازه بانی که رکوردهای گل نخوردن متوالی را زده بود گرفت. سید حسین حسینی آنقدر در استقلال خوب بود که خیلی ها برای رحمتی نسخه جدایی را تجویز می کردند؛ اما سید مهدی ماند و دوباره شماره یک شد و در بازی با پارس جنوبی پنالتی حریف را گرفت تا نشان دهد هنوز هم شگفت انگیز است.

 


این شگفت انگیزها


۳۵-۳۶ سالگی سنی است که معمولا بازیکنان فوتبال را کنار می گذارند؛ اما برای کاپیتان های استقلال و پرسپولیس این موضوع صدق نمی کند. سید جلال برای دومین جام جهانی اش آماده می شود و رحمتی هم اگر آن اشتباه تاریخی را نکرده بود الان دروازه بان اصلی تیم ملی بود. این کاپیتان های شگفت انگیز حالا در فاصله سه هفته مانده به دربی پایتخت نقش قهرمان را در تیمهایشان گرفته اند و آماده این جدال سنگین می شوند. دربی ۸۶ می تواند جدال دو کاپیتان شگفت انگیز باشد...

 

 

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.