چرا آتش پلاسکو در همان دقایق اولیه خاموش نشد؟
روایتها از علت حادثه پلاسکو بسیار متفاوت است و هر سازمانی روایت خودش را از این ماجرا داشت. اما کسبه پلاسکو باتوجه که در ساعات آتشسوزی و ویرانی ساختمان در پاساژ حضور داشتند، روایت دیگری دارند.
علی دوستمحمدی، یکی از اعضای شورای پلاسکو در کافه خبر درباره دلیل خاموش نشدن آتش اولیه پلاسکو گفت: روز ۳۰ دیماه پارسال ساعت ۷ و نیم صبح بود که طبقه ۸ام مراسم زیارت عاشورا بود. تقریبا اواخر مراسم بود که صدای کمک شنیدم؛ اول صدا دور بود و وقتی بیرون آمدم دیدم صدا از طبقه بالاست. متوجه شدم که یکی از مغازهها در طبقه دهم آتش گرفته و با همکارانمان به طرف مغازه رفتیم تا با کپسول اکسیژن آتش را خاموش کنیم.
به گفته او، این بار اولی نبود که پلاسکو آتش میگرفت: «من از سال ۷۰ در پلاسکو بودم و در این ۲۵ سال چندین بار آتش گرفته بود و این دفعه اولین باری بود که این اتفاق افتاد و سازمان آتسنشانی اینقدر ضعیف عمل کرد. وقتی کپسول را باز کردم که به سمت آتش بگیرم دیدم فقط مقدار کمی مایع خاموشکننده از کپسول خارج شد و کپسولهای طبقات دیگر را هم که باز کردم به همین شکل بود. این در حالی بود که ما چند وقت پیش این کپسولها را شارژ کرده بودیم. در همین حین مامورین آتشنشانی رسیدند ولی کپسولهای ما را چک نکردند. این در حالی بود که کپسولها کاملا پر بود و با دو ضربه تخلیه میشد ولی ما این را نمیدانستیم و آتشنشانها هم آن را چک نکردند و در گزارشها گفته بودند که کپسولها خالی است.»
این کسبه پیشین پلاسکو گفت: پیش از این اتفاق هم از طرف آتشنشانی برای چککردن ایمنی ساختمان آمده بودند و گفتند مشکل فقط نداشتن پله و چراغ اضطراری است که بعدها کتمان نکردند و گفتند ساختمان ناایمن است. اگر ساختمان ناایمن بود ریختن این حجم زیاد از آب چه علتی داشت؟ این ساختمان را میخواستند فقط با آب خاموش کنند. پلاسکو در ضلع شمال غربی آن هم یک مغازه آتش گرفت؛ چرا آتشنشانها از ضلع جنوب شرقی میخواستند آتش را خاموش کنند. میگفتند نردبانها تا طبقه دهم رسیده ولی ما شواهدی داریم که نشان میدهد نردبانها نرسیده است.
او گفت: همه میگویند چقدر خوب است که کسبه داخل ساختمان نبودند ولی من میگویم ای کاش بودند و با کمک کسبه آتش را خاموش میکردیم و این اتفاق نمیافتاد. حتی به ما نگفتند که ساختمان را تخلیه کنید و ما خودمان وقتی شرایط را دیدیم بهصورت خودجوش از ساختمان خارج شدیم. ساعت ده هم آتش خاموش شد ولی چند دقیقه بعد دوباره شعلهور شد و به طبقات بالاتر رفته بود؛ در واقع مامورین آتشنشانی بهجای اینکه آب را به طبقات بالا بریزند به طبقات پایین ریخته بودند و مثل رودخانه شده بود. ساعت ۱۱ بود که طبقه ۱۱ روی طبقه دهم افتاد و من میدیدم که مصالح ساختمانی به طبقات پایین میافتد. رفتم طبقات بالا و دیدم یکی از مامورین در حال خالیکردن دیوارههای بین طبقات بود. حتی اعتراض کردم که چرا چنین کاری میکنید و در ارتفاع وزش باد داریم و این باعث میشود آتش بیشتر شعلهور شود. ولی کار خودشان را میکردند و به حرف ما توجهی نمیکردند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر