ناآرامی های اخیر ایران از جهات گوناگون قابل توجه است. ضرورت بررسی دقیق علل و آثار این حوادث و درس هایی که از آن گرفته می شود و اقدامات اصلاحی برای جلوگیری از تکرار این اتفاقات فوری ترین نیاز جامعه ماست. این اتفاقات ظاهرا خیلی ساده شروع شدند. به سرعت گسترش یافتند و با شدت خشونت بار شدند. کشورهایی که خصومت آنها با حکومت ایران محرز است بیشترین تلاش را به عمل آوردند تا از این اتفاقات بیشترین بهره را در ضربه زدن به اتحاد ملی و ثبات سیاسی ایران ببرند و آشکارا مداخله در امور داخلی ایران را آغاز کردند. در این زمینه دولت آمریکا بی پرواتر از همه عمل کرد.

توئیت ها و اظهارات پیاپی و خصمانه مقامات این کشور و تهدید حکومت ایران به مجازات و ترغیب شورش همگانی فصل جدیدی در روابط بین المللی کنونی محسوب می شود. در حالیکه این اتفاقات فروکش کرده بود و دیگر موضوعیتی نداشت، به اصرار آمریکا جلسه اضطراری شورای امنیت برای بحث پیرامون این اتفاقات تشکیل شد. به جرات می توان گفت که این اقدام با این کیفیت در طول تاریخ سازمان ملل متحد بی سابقه بوده است.

در سایر بحران های داخلی که شورای امنیت به آنها ورود کرد، یک درگیری داخلی گسترده در جریان بود و آمار تلفات و حجم آسیب ها همچنان روبه فزونی بود. در حالیکه در مورد ایران چنین چیزی مطرح نبود و در زمان تشکیل جلسه شورا، ناآرامی ها فرونشسته بود. به این مسئله باید اضافه کرد که نیروهای مسئول برقراری نظم، حداکثر خویشتن داری را در کنترل اغتشاشات به عمل آورده بودند. نشست شورای امنیت در مورد نا آرامی های ایران ذیل موضوع "وضعیت خاورمیانه" تشکیل شد. هر چند که هیچ بیانیه و یا قطعتامه ای از سوی شورای امنیت در این رابطه صادر نشد و تنها به بیان دیدگاههای کشورهای عضو و ایران بسنده شد. در عین حال کشاندن موضوع به شورای امنیت هم برای ایران هم برای آمریکا و هم برای شورای امنیت پیامدهایی منفی در پی داشت.

هر سه ضلع یادشده از این ماجرا آسیب دیدند. طرح موضوع در شورای امنیت برای ایران آزاردهنده بود زیرا که یک موضوع داخلی و تحت حاکمیت این کشور، در معرض گفتگوی شورای امنیت قرار گرفت و اگر چه با مخالفت سایر اعضای شورا، هیچ سندی منتشر نشد و شورای امنیت متعرض حاکمیت ایران نگردید، اما با بحث هایی که پیرامون مسئله ناآرامی ها و سایر مسائل مرتبط با ایران صورت گرفت، به نوعی می توان گفت حیثیت این کشور در معرض آسیب قرار گرفت.

از طرفی شاید بتوان گفت که ایجاد فاصله دیگر کشورها با آمریکا و تاکیدهای مکرر بر اجرای توافق هسته ای به نفع ایران بود. اگر چه تشکیل این جلسه خواست آمریکا بود، اما برای آمریکا نیز این جلسه شورای امنیت خسارت بار بود زیرا که انزوای این کشور را درون شورا نشان داد و حتی متحدین نزدیک آمریکا نیز از دیدگاه واشنگتن فاصله گرفتند. همچنین سیاهه ای از اتفاقات درون آمریکا ارائه شد که اتفاقا عملکرد آمریکا در آن اتفاقات در مقایسه با ایران مشکل دارتر بوده است. گو اینکه آمریکا از طرح موضوع درون شورا نه دستاوردی از این جلسه، بلکه اهدافی خارج از آن را در نظر داشته است. شاید امید بخشیدن به شورش کنندگان برای تداوم‌ بحران و عریان کردن مسائل ایران در انظار بین المللی از جمله این اهداف بود. اما ضلع سوم بازنده در این موضوع خود شورای امنیت بود. شورای امنیت به عنوان مسئول اصلی حفظ صلح و امنیت بین المللی جایگاه منحصربفردی در نظام بین الملل کنونی دارد. هیچ نهاد بین المللی دیگری به قدرتمندی شورای امنیت وجود ندارد. منشور ملل متحد با صراحت همه دولت ها را موظف می کند که تصمیمات شورای امنیت را اجرا کنند. اتفاق اخیر و اصرار بر تشکیل جلسه ای که ارتباطی با دستورکار شورا نداشت و معلوم بود که هیچ دستاوردی به همراه ندارد، به اعتبار این شورا نیز آسیب وارد کرد‌.

 

اتفاقات اخیر از هر جهت نگران کننده بود. این سوال وجود دارد که چه تضمینی هست که جامعه دوباره با چنین اتفاقاتی و بلکه شدیدتر، روبرو نشود؟ برای همین است که بررسی دقیق و همه جانبه این اتفاقات ضروری است تا از تکرار آن جلوگیری شود.

این بحران لایه های گوناگونی دارد و فروکاستن آن به یک یا دو عامل اعم از دخالت اجنبی یا مشکلات اقتصادی یا مطالبات سیاسی، راهگشا نیست. اگرچه هر یک از این عوامل موثرند اما تا زمانیکه سهم هر یک از آنها به درستی مشخص نشود نتیجه معنی داری به دست نمی آید. ضروری است تا بررسی همه جانبه ای از این اتفاقات و عوامل موثر در آن صورت گیرد و متعاقب آن اقدامات اصلاحی لازم در هر یک از زمینه ها به عمل آید.

*سفیر کشورمان در مکزیک

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.