محمد صدرایی با این مقدمه در سرمقاله امروز روزنامه «۱۹ دی» نوشت: مارگیر معرکه‌ای به پا می‌کند و داستان‌ها می‌بافد از شجاعتش در به بند کشیدن اژدها، غافل از اینکه آفتاب تموز بغداد اژدهای یخ‌زده را به اژدهای غرنده تبدیل می‌کند و مرد و داستان‌هایش را یکجا می‌بلعد.

این حکایت شبیه اقدامات روزهای اخیر برخی سیاسیون است؛ کسانی که برای اهداف کوتاه مدت سیاسی خود سوار بر موج نارضایتی‌های بخشی از مردم و برخی گسل‌های اجتماعی شده و حالا که با حرکت‌هایی اغتشاش‌گونه در شهرهای بزرگ و کوچک و شعارهای ساختارشکنانه مواجه شده‌اند، تازه به اشتباه خود پی برده‌اند.

اینکه اعتراض بخشی از مردم به شرایط موجود در کشور و سوء استفاده عده‌ای موجب شده چند تن در شهرهای مختلف جان خود را از دست بدهند و سران برخی کشورها، زبان به طعنه علیه جمهوری اسلامی باز کنند یا نشست شورای امنیت سازمان ملل برگزار شود، معلول بی‌تجربگی مارگیرهای سیاسی است که گمان می‌کردند اژدهایی به چنگشان افتاده و مرده است اما حالا باید با خشم آن بسازند.

وجود گسل‌هایی درون جامعه ایرانی انکارناپذیر است؛ گسل‌هایی با ماهیت اقتصادی، اجتماعی، قومیتی و یا حتی سیاسی. بخشی از مردم در لایه‌های مختلف جامعه ایرانی انتقاداتی نسبت به شرایط حاکم دارند. برخی اعتراض‌ها به مشکلات اقتصادی است مانند کسانی که از گرانی بیم دارند یا آنها که از رکود متضرر شده‌اند. برخی اعتراض اجتماعی دارند و برخی دیگر منتقد وضعیت سیاسی کشور هستند. یکی بیکار است، آن یکی انتخابات به شیوه‌ای دیگر می‌خواهد و آن دیگری به دنبال شرایط بازتر فرهنگی است. این لایه‌های مختلف اعتراض به وضع موجود، چه بخواهیم و چه نخواهیم در کشور وجود دارد و ندیدن آن اشتباهاتی به وجود می‌آورد از جنس آنچه برخی در روزهای گذشته به آن دچار شدند.

اگر بپرسید چاره چیست به سادگی می‌گوییم درست‌دیدن وضع موجود و توقف فریب خودمان. کافیست بدانیم هر چند بسیاری از مردم به کلیت نظام دلبستگی دارند اما قدری انتقادات بازگو نشده و اعتراضات و پرخاشگری‌های انباشته‌شده در بخشی از مردم وجود دارد که وقتی با مسائل قومیتی و فعالیت‌های گروه‌های معاند همراه می‌شود، شبیه به همان اژدهای یخ‌زده است.

روزهایی که مصلحان اجتماعی فریاد می‌زدند که نشاط اجتماعی در کشور به حداقل خود رسیده و پرخاشگری در میان جوان‌ها نگران کننده است، همان کسانی که امروز مدعی حمایت از مردم شده‌اند ساکت بودند.

روزهایی که گفته می‌شد سرمایه‌های اقتصادی و اعتبارات کشور باید صرف زیرساخت‌ها و اشتغال‌زایی شود نه پرداخت نقدی، عده‌ای در مقابل این سیاست غلط در قبال بیت‌المال واکنشی نداشتند، روزهایی که می‌گفتیم سکوت در برابر ویژه خواران یا تبعیض‌های اقتصادی سرمایه‌های اجتماعی را ویران خواهد کرد، باز هم خون کسی به جوش نیامد و حالا عده‌ای به ناگهان نگران وضعیت معیشتی مردم شده‌اند و اژدهای یخ‌زده را با ریسمانی این طرف و آن طرف می‌برند.

کاش این افراد یک بار برای همیشه بپذیرند که اگر نارضایتی‌ای در جامعه هست، تنها بخشی از آن متوجه جناح‌های سیاسی است. پس به جای موج سواری بر یک سری اتفاقات اقتصادی و اجتماعی باید در مسیر حل مشکلات گامی برداشت که این هم جز در مسیر عقلانیت و با حفظ یکپارچگی و دوری از هوای نفس شخصی و جناحی ممکن نیست؛

مادر بت‌ها بت نفس شماست

زان که آن بت مار و این بت اژدهاست»

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.