مسلمانان میانمار بدشانسترین جهان
در این ایام که دنیا مشغول جشنهای سال نو میلادی و کریسمس است و همچنین در ایران نیز برخی اعتراضات با چاشنی اغتشاش، همه مردم را درگیر کرده است، کمتر کسی است که بخواهد به مردم چند هزار کیلومتر آنسوی دنیا فکر کند، مردمی که لقب مظلوم ترین اقلیت جهان را از سوی سازمان ملل به دلیل رنج بسیار زیاد که قابل تصور نیست کسب کردند.
و چه سخت و عجیب که با هر رویدادی در جهان، مردم مسلمان میانمار فراموش میشوند، روهینگیاییهای که هر روز و هر شب جانهای آنها گرفته میشود، حال بر اثر خشونت بوداییهای تندور میانمار یا به دلیل آوارگی یا بیماری و ...
وقتی که ارتش میانمار و بوداییهای این کشور در اواخر ماه آگوست به روستاهای مردم روهینگیایی حمله کردند و خانهها را سوزاندند، 14 عضو از خانواده یورا، از جمله مادر، پدر و 4 نفر از خواهران و برادرانش، نمیتوانستند به اندازه کافی سریع بدوند.
همه آنها در جریان قتلعام شهر «مانگدا» مردند. یورا هم زمانی که در حال فرار از طریق یک کانال بود، گلولهای به لگنش خورد. با این حال، او و برادر کوچکترش «خیر الامین» توانستند خود را به جنوب شرق بنگلادش، جایی که کمپهای مهاجران روهینگیایی قرار دارد، برانند.
یورا میگوید: «من شبها کابوس میبینم که نظامیان مرا دنبال میکنند؛ از خواب میپرم و به پدر و مادرم فکر میکنم و ساعتها بیدار میمانم.» «یورا بگوم»، دونده سرعت بود که در میان شالیزارهای برنج میدوید؛ اما یک دختر 12 ساله چگونه میتواند از یک گلوله جلو بزند و سریعتر از آن بدود؟
کودکان در مقیاس بسیار بزرگی آسیب دیدهاند؛ این بچهها قتلهای وحشیانه را به چشم دیده و مجبور شدهاند که خانههای خود را بدون برداشتن چیزی ترک کنند
به گزارش شهروند به نقل از نیویورکتایمز، بر اساس یافتههای سازمان بینالمللی «نجات کودکان» از میان بیش از 655 هزار روهینگیایی که از زمان آغاز حملات ارتش میانمار به بنگلادش فرار کردهاند، حدود ۳۸۰ هزار نفر آنها خردسال هستند؛ دستکم ۳۰ درصد جمعیت مهاجران زیر سن ۵ سال هستند.
کودکان در همه جای این کمپها دیده میشوند که با کارهایی مثل حمل آب و هیزم برای دریافت کمکهای بیشتر مبارزه میکنند. برخی از آنها لباسهای عجیبی بر تن کردهاند؛ چراکه لباسی ندارند: کت رسمی با شورت بسکتبال. بسیاری دیگر هم هیچچیز جز گرد و غبار بر تن ندارند. در این اردوگاهها، بیش از هر چیزی، صدای سرفههای خشک کودکان روهینگیایی شنیده میشود. کارشناسان کودکان میگویند که آینده این کودکان جوان مهاجر ترسناک است.
«لالو روستروپ هولت» یکی از مشاوران بهداشت روانی در سازمان نجات کودکان میگوید: «آنچه که ما شاهد آن هستیم، زمینه بسیار مناسب برای بحران گسترده سلامت روانی کودکان است.»
خانم هولت میگوید: «کودکان در مقیاس بسیار بزرگی آسیب دیدهاند؛ این بچهها قتلهای وحشیانه را به چشم دیده و مجبور شدهاند که خانههای خود را بدون برداشتن چیزی ترک کنند. آنها به خاطر سوءتغذیه و گرسنگی تأخیر قابل ملاحظهای در رشد دارند که برای یک جامعه کاملا ویرانگر است.»
خانم هولت که در دو ماه گذشته در اردوگاهها مشغول به کار بوده است، میگوید: بسیاری از کودکان روهینگیایی بهطور دائم در حالت «جنگ یا فرار» (یک واکنش فیزیولوژیکی که در پاسخ به یک رویداد مخرب، حمله یا تهدید رخ میدهد و فرد را برای مقابله یا فرار آماده میکند) قرار دارند. انگیزشی که وقتی به طور دائم برای یک نفر رخ میدهد و او را در حالت تهاجمی نگه میدارد، میتواند برای مغز بسیار آسیبزا باشد.
با اینحال، کودکانی که در این اردوگاهها حضور پیدا کردهاند، بسیار خوششانس بودهاند. پزشکان بدون مرز برآورد کردهاند که دستکم 730 کودک روهینگیایی زیر 5 سال که در اواخر ماه آگوست تا اواخر ماه سپتامبر در میانمار کشته شدهاند، با گلوله بوده است. تقریباً ۱۰ درصد این کودکان در خانههایشان سوزانده شده و ۵ درصد نیز بر اثر خشونت کشته شدهاند.
موسسه بینالمللی پزشکی که این تحقیقات را انجام داده، هشدار داده است که این برآوردها، محافظهکارانه است و احتمالا آمار مرگومیر واقعی بسیار بالاتر باشد.
گرچه دولتهای بنگلادش و میانمار میگویند که برنامهای را برای بازگشت داوطلبانه پناهندگان روهینگیا به میانمار دارند، اما عده بسیار کمی برای بازگشت به خانههایشان شور و شوق نشان دادهاند.
دولت میانمار اکثر مردم روهینگیا را به شهروندی نمیپذیرد و آنها را مهاجران خارجی غیرقانونی از بنگلادش مینامد.
حالا این نگرانی وجود دارد که صدهاهزار کودک روهینگیایی، هم بیخانمانی را تجربه کنند و هم بیکشوری را. این مردم سالهای زیادی است که در میانمار تحت ظلم و شکنجه دولت و بوداییها قرار دارند. حالا آنها آواره هم شدهاند و در شرایط نامناسبی در کمپهای بنگلادش زندگی میکنند.
«بنجامین اشتاینلشنر»، یکی از سخنگویان صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) در بنگلادش گفته است: «مکانهای دیگری در جهان هستند مثل کنگو که کودکان، شاهد قتلعام خانوادههایشان و تجاوز به مادرانشان بودهاند. اما مقیاس آنچه در مورد روهینگیا اتفاق افتاده، بسیار گستردهتر از آن چیزهایی است که در سایر مناطق دیدهایم. ما نمیدانیم که این جمعیت از کودکان چطور میتوانند با این حجم از آسیبهای روانی مقابله کنند.
در حالحاضر، نیروهای امدادی در کمپهای بنگلادش با مسائل بسیار ضروری از مرگ و زندگی درگیرند.
یونیسف میگوید که 7 درصد از کودکان در این کمپها از سوءتغذیه شدید رنج میبرند؛ وضعیتی که اگر مراقبتهای کافی از آنها نشود، میمیرند. این میزان، 3 برابر بیشتر از سایر موارد اضطراری انسانی است.
گرچه سازمانهای بینالمللی تلاشهایشان برای ارائه کمکها را افزایش دادهاند، اما والدین کودکان همچنان بابت وضع فرزندانشان سرگردان هستند. کودکانی که 7-6 ساله هستند، اما چهره و جثهشان مانند کودکان نوپاست.
با شیوع بیماریهای واگیرداری مثل سرخک و دیفتری در اردوگاههای پرجمعیتی که با هجوم مهاجران اخیر، جمعیتشان به بیش از ۸۰۰ هزار نفر رسیده، شرایط دشوارتر هم شده است.
دستکم، ۶۰ درصد چاههای آب در پناهگاههای روهینگیاییها به مدفوع آلوده شده است؛ توالتهایی که به این منابع آبهای آشامیدنی نزدیک است، باعث این آلودگی شده است. در این میان، کودکان همواره نخستین قربانیان خواهند بود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر