فهیمه حسن‌میری: ناآرامی‌هایی که چند روز گذشته در شهرهای مختلف به وجود آمد، از ابعاد مختلف قابل بررسی است؛ بعضی آن را اقتصادی می‌دانند، بعضی به جناح‌های مختلف ربطش می‌دهند، بعضی آن را دسیسه و توطئه می‌دانند و عده‌ای دیگر معتقدند مجموعه‌ای از این عوامل دست به دست داده که این روزها، فضای ملتهبی ایجاد شود. 

با زهرا ن‍ژادبهرام،‌  عضو شورای شهر تهران درباره این موضوع گفتگو کردیم. او معتقد است اعتراض حق مردم است، می‌گوید این اعتراض‌ها اقتصادی است و باید مردم احساس کنند حرفشان شنیده می‌شود و قول‌های مساعدی که از مسئولان می‌گیرند، می‌تواند چاره‌ساز باشد؛ قول‌های مساعد در کنار اقدامات اجرایی زودبازده. 

این گفتگو را در ادامه بخوانید:

 تحلیل شما از ناآرامی‌های اخیری که در بعضی شهرها اتفاق افتاده چیست؟

اتفاقاتی که در چند روز اخیر در بعضی شهرهای کشورمان افتاده از چند بعد قابل تحلیل است. باید در این اعتراضات به چند کلیدواژه توجه کنیم،‌ اولین و مهمترین مساله این است که دقت داشته باشیم این معترضان، مردم هستند و نباید خودی و غیرخودی ایجاد کنیم.

مهمترین دلیلی که موجب این اعتراض‌ها شده را چه می‌دانید؟

من فکر می‌کنم مشکلات اقتصادی، مهمترین دلیل اعتراض‌های مردم است؛ البته طبیعی است که در حاشیه این اعتراض‌ها موارد دیگری هم مطرح می‌شود که ربط زیادی به اصل اعتراض‌ها ندارد. به هر حال باید بگویم اصلا مساله دولت نیست و وضعیت اقتصادی، مورد اعتراض مردم است.

اما این مشکلات اقتصادی تا چند وقت قبل هم وجود داشت. 

بله وجود داشت. همین مردم با امیدواری و پرشور در انتخابات شرکت کردند که این مشکلات حل شود اما اتفاقاتی افتاده که باعث شده آنها دلسرد شوند و دست به اعتراض بزنند.

 این اعتراض‌ها را حق مردم می‌دانید؟

به هر حال مردم حق دارند نسبت به اتفاقات مختلف اعتراض یا انتقاد داشته باشند، قانون اساسی هم به صراحت این را پذیرفته و رییس‌جمهور و سایر نهادهای حکومتی هم به حق اعتراض مردم اشاره کرده‌اند. اما باید دید این اعتراض‌ها چطور باید انجام شود و چه برخوردی باید با آنها داشت.

فکر می‌کنید چه برخوردی باید با این اعتراضات مردمی داشت؟

مردم باید بدانند که شنیده می‌شوند و حق اعتراضشان به رسمیت شناخته می‌شود. در قدم بعدی، انتظار دارند سیاستگذاران و نهادهای اجرایی، در یک بافت همگرا نسبت به انتظاراتشان توجه کنند و تصمیم‌گیری‌های کلان در مدیریت ارشد کشور گرفته شود. به عنوان مثال یکی از جدی‌ترین مسائل مردم، موسسات اعتباری هستند که به ورشکستگی کشیده شدند و بعضی افراد تمام دار و ندارشان را از دست دادند. بارها این افراد در شهرهای مختلف اعتراضشان را اعلام کردند و پاسخ مناسبی نگرفتند یا تعداد محدودی پاسخ گرفتند. این فقط یک نمونه کوچک است. درست است که مسائل اقتصادی مسائلی نیستند که یک‌شبه حل شوند اما مردم باید احساس کنند حرفشان شنیده شده و قول‌های مساعدی از مردم بگیرند.

 فکر می‌کنید قول‌های مسئولان کافی باشد؟

ببینید، معترضان حتی به اقدامات کوتاه‌مدت و نسخه‌های زودبازده هم امیدوارند و تا زمانی که شرایط اقتصادی کلی کشور رو به بهبود برود، می‌توان با بعضی کارها به نیازهای اقتصادی مردم پاسخ داد. بنابراین منظورم این است که ببینند مسئولان دغدغه آنها را می‌شناسند، گام‌هایی برمی‌دارند و تصمیم جدی برای حل مشکلاتی دارند که ممکن است زمان بیشتری برای رفع آنها لازم باشد.

چقدر در شرایط فعلی به تزریق امید بین مردم احتیاج داریم؟

هم به تزریق امید احتیاج داریم و هم شفاف‌سازی. در سال‌های گذشته انواع اختلاس‌ها و برداشت‌های بی‌رویه از منابع مالی اتفاق افتاده که مردم را به نوعی دچار ناامیدی کرده است. به اینها اضافه کنید اتهام‌هایی را که علیه بعضی مسئولان مطرح می‌شود و در مقابل، پاسخ مشخصی دریافت نمی‌کنند. همین اواخر شاهد بودیم که رییس‌جمهور اسبق، مسائلی را مطرح کرد که پاسخی به آن داده نشد در حالی که لازم بود در مقابل این حرف‌ها، برای مردم شفاف‌سازی شود. باید در شفافیت و صداقت کامل با مردم مواجه شد؛ اگر چنین اتهاماتی وجود دارد که با مسئولان مورد اتهام برخورد شود و اگر این اتهام‌ها واهی است، به مردم گفته شود و با مدعی این اتهام‌ها برخورد قضایی شود. مردم باید این را ببینند و احساس کنند که کلیت نظام در مقابل مفاسد اداری و اقتصادی و رانتخواری، ایستادگی کرده و افرادی که دست به این اقدامات زده‌اند، سرمایه‌هایی که به نادرست کسب کرده‌اند را برگردانده‌اند و مجازات شده‌اند.

 

این شفاف‌سازی که شما به آن اشاره می‌کنید چقدر با محدود کردن شبکه‌های اجتماعی همخوانی دارد؟

به هر حال در شرایط بحران باید از ظرفیت‌های مدیریت بحران استفاده کرد. اما در عین حال همانقدر که این محدودیت‌ها آن هم به صورت مقطعی انجام می‌شود، لازم است با مردم به صورت صریح و بی‌پرده گفتگو شود.

 اما تریبون‌ها معمولا یکطرفه است. مسئولان تریبون دارند و مردم ندارند. برای حل این مشکل چه کاری باید کرد؟

متاسفانه این کمبود را در سطح کشور داریم که مردم تریبون داشته باشند. نهادهای صنفی، احزاب، تشکل‌های مردمی و ... می‌توانند فضایی باشند برای این که مردم حرف‌هایشان را به مسئولان برسانند و وقتی چنین فرصت‌هایی گرفته می‌شود و مطالبات بیان نمی‌شود، برای مطرح کردن این خواسته‌ها از فضای خیابان برای گفتگو استفاده می‌شود که ممکن است مورد سوءاستفاده هم قرار بگیرد و فضا را به سمت خشونت بکشاند.

با این حساب فکر می‌کنید شورای شهر بتواند مراکزی را تعیین کند که مردم برای اعتراضاتشان به آنجا مراجعه کنند و در چهارچوب قوانین، خواسته‌ها و انتقادهایشان را مطرح کنند؟

 

دو ماه پیش وقتی بحث خیابان‌ مردم در تهران پیش آمد، همین را مطرح کردم که باید خیابانی که به نام مردم است، جایی باشد که مردم بتوانند آنجا جمع شوند. مردم باید بتوانند در آنجا حرف‌هایشان را بزنند یا شهرداری شهرهای مختلف، مراکزی را در اختیار اعتراض‌های مردمی قرار دهند. اما این مساله‌ای نیست که شورای شهر بتواند به تنهایی از عهده آن برآید بلکه کلان‌تر است و وزارت کشور باید برای چنین موضوعاتی درخواست بدهد و ما هم به آن رسیدگی می‌کنیم. چنین اتفاقی دور از ذهن نیست، ما نمایندگان مردم هستیم و آماده شنیدن حرف‌های مردم.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.