«عدم توجه شیخ اعتدال به وعده‌های انتخاباتی و شائبه گردش به راست، گر چه چپ‌نشینان عرصه سیاسی را نگران کرده است اما قریب به اتفاق آنان قائل به عبور از روحانی نیستند. چهره‌های سرشناس و اثرگذار این جناح که برخی از آنان سردمدار پروژه «عبور از خاتمی» نیز بودند، معتقدند اصلاح‌طلبان باید از اعتبار و سرمایه اجتماعی که برای حسن روحانی هزینه کردند، مراقبت کنند. از این رو عملکرد دولت او را زیر ذره‌بین دارند و نقد مصلحانه می‌کنند اما در همین حال تاکید دارند که عبور از روحانی خطایی استراتژیک است؛ خطایی که در صورت وقوع، نتیجه‌ای جز احیای پوپولیسم و افراطی‌گری ندارد.

مرتضی حاجی، وزیر دولت اصلاحات نیز معتقد است باید با حسن روحانی مدارا و همراهی کرد تا حرکت اصلاحی که در دوره او در عرصه‌های مختلف صورت می‌گیرد تضمین نسبتا مناسبی برای تداوم در دولت‌های بعدی باشد. به باور او عبور از خاتمی، منجر به تشکیل دولت احمدی‌نژاد شد، از این رو اصلاح‌طلبان تا آخر از حسن روحانی حمایت می‌کنند اما در همین حال از نقد به عملکرد منفی دولتش غافل نمی‌شوند. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب می‌گوید: «اگر ما در دولت سیدمحمد خاتمی مقداری منطقی‌تر، آرام‌تر و به قول آقای روحانی معتدل‌تر حرکت می‌کردیم و فرصت داده می‌شد که همان حرکت آغاز شده در دوره آقای خاتمی با تانی و تامل ادامه پیدا کند، قطعا آن دوره بسیار پرهزینه دولت احمدی‌نژاد را تجربه نمی‌کردیم.»

حاجی پیشنهاد می‌دهد کارگروهی متشکل از دولت و حامیان حسن روحانی؛ چه اصلاح‌طلبان، چه اصولگرایان معتدل تشکیل شود تا مشکلات و معضلاتی که در جامعه وجود دارد، در این کارگروه گفته شود و جلوی سرخوردگی بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان و به وجود آمدن بحث «عبور از روحانی» را بگیرد.»

گزیده پاسخ‌های حاجی به صدا را با هم می‌خوانیم:

- به نظر من آقای روحانی وعده‌ها و قول‌های خود به مردم را فراموش نکرده‌اند ولی باید توجه داشت که مقدورات اجرایی محدودیت‌هایی دارد که شاید به دلیل این محدودیت ها آقای روحانی نتوانستند آن چه را در زمان انتخابات بیان کردند، کاملا عملیاتی کنند.

- اگر نتوانسته‌اند وزیر زن منصوب کنند یا حضور زنان در کابینه آن جایگاهی که باید پیدا می‌کرده را پیدا نکرده است، باید به عوامل خارج از دولت هم توجه کرد.

- همه اختیارات در اختیار آقای روحانی نبوده و نیست.

- من فکر نمی‌کنم که آقای روحانی از مواضع و توان خود عدول کرده باشد.

- اگر آقای روحانی دولت را در شرایط نرمالی تحویل گرفته بود، رشد حدود ۵ یا ۶ درصدی در اقتصاد کشور خیلی محسوس می‌شد اما چون در این شرایط دولت را تحویل گرفت این درصد رشد در سطح کلان اقتصادی خیلی احساس نمی‌شود.

- این نکته مهم است که مردم رشد اقتصادی را در وضعیت زندگی، خرید روزانه و اداره خانواده خود احساس کنند که این احساس وجود ندارد.

- درگیر شعارهای احساسی شدن مشکلاتی را ایجاد می‌کند که گاهی این مشکلات پایدار می‌ماند یا حداقل در بلندمدت همچنان آثارش باقی می‌ماند.

- آن رویه‌ها و شعارهای احساسی که بحث عبور از خاتمی را به دنبال داشت، منجر شد که ما از عبور از خاتمی به احمدی‌نژاد برسیم.

- آن دوره پرهزینه حاصل همان تندروی‌هایی است که در زمان دولت آقای خاتمی انجام شد و عبور از خاتمی مطرح شد. در حالی که اگر مقداری منطقی‌تر، آرام‌تر و به قول آقای روحانی معتدل‌تر حرکت و فرصت داده می‌شد که همان حرکت آغاز شده در دوره آقای خاتمی با تانی و تامل ادامه پیدا کند قطعا آن دوره بسیار پرهزینه دولت احمدی‌نژاد را تجربه نمی‌کردیم.

- همه آنهایی که امروز دوباره دچار همان شعارزدگی می‌شوند، باید به این واقعیت توجه کنند که نتیجه عبور از خاتمی چه بود که همان نتیجه در انتظار عبور از روحانی است.

- این طور نشود که بار دیگر جوزدگی و شعارزدگی حاکم شود که نتیجه آن تحمل مجدد یک دوره سخت و نسبتا تاریک برای دولت‌های بعدی خواهد بود.

- اصلاح‌طلبانی که زمان خاتمی دچار جو شده بودند، با این فرض و با استفاده از تجربه گذشته بر این باورند که آلترناتیو دیگری که با عبور از آقای روحانی در انتظارشان خواهد بود، آلترناتیوی بهتر از روحانی نخواهد بود. بنابراین تاکید دارند که باید روحانی را همراهی کنند.

- البته این همراهی به این معنا نیست که هر چه آقای روحانی می‌کند را قبول دارند. باید با آقای روحانی مدارا و همراهی کرد تا حرکت اصلاحی که در دوره ایشان در عرصه‌های مختلف صورت می‌گیرد تضمین نسبتا مناسبی برای تداوم در دولت‌های بعدی باشد.

- شاید یکی از اشکالات ما این است که در فضای انتخابات، نامزدهای ریاست‌جمهوری طوری حرف می‌زنند که انگار همه اختیار در کف آنهاست و همه امکانات و اختیارات برای تاثیرگذاری و ایجاد اصلاح و تغییرات لازم را دارند. این مساله این ذهنیت را در مردم ایجاد کرده که رئیس‌جمهوری به عنوان نفر دوم کشور امکان تاثیرگذاری در قوه قضائیه، قوه مقننه و حوزه‌های بزرگ اقتصادی که به دولت مربوط نیستند را دارد.

- تعامل دولت با نخبگان جامعه به خصوص نخبگان اصلاح‌طلب باید گسترده‌تر باشد و این شاید یکی از نقاط ضعف است که کمک می‌کند در فضای اجتماعی شاهد افزایش گلایه‌ها باشیم. متاسفانه این تعامل آن گونه که باید باشد، به وجود نیامده و حرف‌ها از راه دور منتقل می‌شود.

- ما بودجه کم و محدودی داریم اما تقاضاها الی‌ماشاالله است. به نظرم اتفاقی که امسال افتاد و مردم به ردیف‌های بودجه ورود کردند و این مقایسه‌ها را انجام دادند اتفاق بسیار مبارکی بود.

- به نظرم اصلاح‌طلبان باید تا آخر از آقای روحانی حمایت کنند. البته در جاهایی که نقد دارند باید نقد را هم مطرح کنند.

- در موضوعی که اخیرا هم مطرح شده که آیا از رای به آقای روحانی پشیمان هستید یا پشیمان نیستید، آن طرف قضیه را نشان نداده‌اند. چهره آن طرف که اگر روحانی نه پس چه کسی؟ اگر روحانی رئیس‌جمهور نمی‌شد پس چه کسی رئیس‌جمهور می‌شد؟ طرف مقابل آقای رئیسی بود و قالیباف که عملکردها و دیدگاه‌های آنان مشخص است. قطعا اگر روحانی نبود و یکی از این دو نفر رای می‌آوردند، شاهد تداوم دوره احمدی‌نژاد بودیم. البته شاید نه به آن شدت و حدت اما روند همان بود.

- کسانی که می‌گویند از رای به روحانی پشیمان هستند، بگویند اگر روحانی نه، پس چه کسی؟ این که می‌گوییم تا کجا باید پشت روحانی باشیم، باید ببینیم هر وقت اگر پشت او نایستیم، آلترناتیو بعدی چیست؟ اگر آلترناتیو بعدی کسی است که ۱۰ درصد، ۲۰ درصد یا ۵۰ درصد از روحانی نزدیک‌تر به منابع ماست و قدرت اثرگذاری او برای حل آن چه را که وعده کرده، زیادتر است می‌توانیم بگوییم روحانی نه. البته با این ضوابط و شورای نگهبان کدام کاندیدای ما می‌تواند از آن فیلتر عبور کند و امکان رای آوری‌اش هم فراهم شود؟

- نمی‌شود یک دفعه بگوییم چون از درصدی از عملکرد روحانی راضی نیستیم و اشکال دارد پس از ایشان عبور کنیم! اگر روحانی نمره‌اش از ۱۰۰، هفتاد، ۶۵ یا ۶۰ است، نفر بعدی که در نظر داریم باید نمره‌ای بالاتر داشته باشد نه این که نمره‌اش، ۴۵ ،۴۰، ۳۰ یا مثل احمدی‌نژاد زیر صفر باشد. اگر با کنار گذاشتن روحانی این خطر وجود دارد که دوباره به زیر صفر برویم باید همین گزینه را دودستی نگه داریم.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.