مرحوم حائری شیرازی: آیتالله خامنهای گفت ریاست جمهوریام تمام شود، میروم قم و آخوندی میکنم
آیتالله حائریشیرازی میگوید: در جلسه خبرگان آیتالله خامنهای که انتخاب شد آقای جنتی به من گفت که برویم یک سری جماران یک سر سلامتی به سید احمد آقا بدهیم. رفتیم جماران حاج سید احمد دیدیم من به او گفتم که خبرگان نظرشان آقای خامنهای شد. ایشان گفت که قلب امام را شاد کردید. بعد سید احمد آقا گفت چند روز قبل پای تلویزیون با امام نشسته بودیم آقای کیم ایل سونگ و رئیسجمهور داشتند از گروه تشریفات سان میدیدند. دیدم ایشان خیلی موقر حرکت میکند. گفتم که نگاه کنید آقای خامنهای چقدر وزین حرکت میکند. امام گفت هر چی فکر میکنم آقا سید علی آقا برای رهبری خوب است.
*{ناگفتهها از جلسه ۳۶ نفره پذیرش قطعنامه}: در جلسهای که برای قبول قطعنامه عنوان شده بود، یک شبی مهمان آقای رئیسجمهور [آیتالله خامنهای] یا جایی بودیم ایشان دم در که ایستاد، به بعضی افراد میگفتند شما فردا به دفتر من بیائید. ما آن روز رفتم. یادم میآید ۳۶ نفر شمردیم که آقای موسوینخست وزیر بود با چند تا از وزرای شاخص ایشان، آقای محسن رضائی بود و فرمانده ارتش بود و چند تا دیگر از اینها، آقای هاشمی رفسنجانی بودند، آقای خلخالی بود، آقای محمدیگلپایگانی بود آقایان نمایندگان چند تا بودند مجموعاً ۳۶ نفر. آقای هاشمی هم ادارهکننده جلسه بود، آقای خامنهای هم ساکت بود. حاج احمد آقا هم آمد و روی صندلی نشست و آن پیام تاریخی امام که هنوز خوانده نشده و الان هم جزء اسناد و اسرار است را ارائه داد. من وقت گرفتم صحبت کردم گفتم اینکه ما ۸ سال در خدمت امام جنگیدیم وضع آن مشخص نیست که بر اساس غیرت ملی این کار را کردیم .... ثوابی که مردم کردند در اطاعت از امام در آن روز عید غدیر که برای او راهپیمایی کردند، از ثواب تمام مجاهداتی که کردند بیشتر بود چرا؟ برای اینکه کشته شدن اجر ندارد، اطاعت اجر دارد. خون نیست که ارزش پیدا میکند، معرفت است که ارزش پیدا میکند؛ عشق است که ارزش پیدا میکند
*{نامهای به آیتالله خامنهای دادم و گفتم یک نامهای دارم، نگفتم هم محتوایش چیست؟ گفتم دلم میخواهد این را شما به امام بدهید. ایشان گفت که امام دفتر دارد بدهید به مسئولش، گفتم از باب رفاقت! تا گفتم رفاقت ایشان گرفت و روی میزش گذاشت. یک ماه کمتر یا بیشتر به خرداد ۶۸ مانده بود. وقتی این نامه را ایشان گذاشت آنجا یک دفعه به ذهنم آمد این سؤال را کردم گفتم دوره ریاستجمهوری تمام میشود. یعنی خرداد انتخابات است، شما بعد از ریاستجمهوری میخواهید چه کار کنید؟ گفت میآیم قم آخوندی میکنم.یک دفعه مثل کسی که چیزی به یادش بیاید گفت مگر اینکه امام من را نهی کند. گفت بعد از ریاستجمهوری اگر امام به من بگوید مسئول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان بشوید، من تردید نمیکنم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر