چه شد که هاشمی فرمانده ارتش را از سپاه انقلابیتر دید؟
در کتاب خاطرات او از روز ۲۸ آذرماه ۱۳۶۰ آمده است:
ظهر آقایان خامنهای، موسوی اردبیلی، احمد آقا و ولایتی ناهار را در مجلس، برای مذاکرهدرباره سیاست خارجی و کیفیت برخورد با دولت ها و نهضت ها، مهمانمن بودند. غذای مجلسعدس پلو بود، بدون خورش و مقداری مرغ هم از رستوران بیرون گرفتیم. پس از بحث طولانی، تصمیم گرفتیم، افرادی را مأمور کنیم که به طور غیر رسمی، با حکام خلیج فارس من جمله عربستان وارد مذاکره شوند و به آنها اعتماد دهند و برای این منظور قرار شد، آقای شمس[اردکانی]سفیر ما در کویت، برای مشورت احضار شود. در مورد عملکرد نهضت های آزادی بخش هم، کنترلی به وجود آید که هماهنگ با سیاست دولت باشند.
عصر، آقایان سرهنگ صیاد شیرازی و محسن رضائی از جبهه آمدند، وضع جبههها راگزارش دادند. در گیلان غرب، پس از چند روز درگیری، حدود سیصدنفر شهید دادهایم و پنجاهدرصد هدف را به دست آوردهایم و برنامه آینده راگفتند. گرفتن شهرک کوچک عراق در مرز و حمله وسیع به عراق در جنوب در آینده نسبتا دور.
صیاد، طرفدار سرعت در حمله بود، ولی سپاه مخالف عجله بود. برای اولین بار، فرمانده ارتشی را از سپاه انقلابیتر میبینم. سپاه به خاطر شهدای زیادش درحمله گذشته، محتاط شده و معتقد شده تا افراد را کاملا تعلیم نداده، وارد جنگ نشود. شب در جلسه شورای عالی دفاع شرکت نکردم و برای انجام کارهایمعوق، در مجلس خوابیدم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر