ممانعت از سرخوردگی بدنه اجتماعی چالش این روزهای اصلاح طلبان است. از یک سو دولت روحانی آنطور که انتظار داشتند عمل نمی کند و از سوی دیگر عملکرد مجلس و شورا مورد نقد است. مطالبات قشر جوان و جامعه زنان در چینش کابینه بی پاسخ ماند و فراکسیون امید نیز نقش موثری در رای آوری یا عدم رای آوری وزرای مورد نظر اصلاح طلبان ایفا نکرد. شورا و شهرداری تهران به دست اصلاح طلبان افتاد اما نارضایتی از انتصابات در تهران کمتر از نارضایتی از عملکرد رحمانی فضلی نیست. همین است که برخی از تئوریسین های اصلاح طلب از پدیده «شبه اصلاح طلبی» یعنی کسانی که در شرایط ۹۲ و ۹۴ از نردبان اصلاح طلبی بالار رفته اند، سخن می گویند. 

ادامه همراهی و ائتلاف با اعتدالیون یا تمرکز بر اصلاح طلبی دوراهی سختی است وقتی احتمال ریزش وجود داشته باشد. نسخه اصولگرایان برای اصلاح طلبان اما اعتراف به اشتباه است. آن ها نه چرخش به راست روحانی را قبول دارند و نه شبه اصلاح طلبی را.  معتقد هستند که اگر خطایی رخ داده مقصر خود اصلاح طلبان هستند و نباید فرافکنی کنند. ناصر ایمانی کارشناس مسایل سیاسی با همین نگاه تاکید می کند که تنها راه اصلاح طلبان، پذیرش خطا است.

مشروح خبرنگار نامه نیوز با ناصر ایمانی را در ادامه می خوانید :

 

*برخی اصلاح طلبان نگران از دست رفت بدنه رای خود به خاطر فاصله گرفتن روحانی از این جریان سیاسی هستند. به نظر شما محافظه کار تر شدن روحانی موجب سرخوردگی بدنه رای اصلاح طلبان می شود؟

 

دو بحث مستقل را مطرح می کنید. یکی این‌که اصلاح‌طلبان برای این‌که بدنه اجتماعی‌شان را حفظ کنند، چه باید بکنند؛ دیگر این‌که آیا آقای روحانی از اصلاح‌طلبان فاصله گرفته است یا خیر؟

 

شخصیتی که اصلاح طلبان از روحانی در ذهن خود ساختند واقعی نبود

 

*این دو بحث با یکدیگر پیوند خورده زیرا روحانی به پشتوانه حمایت اصلاح طلبان رئیس جمهور شد. اکنون اگر رئیس جمهور از این جریان سیاسی دور شود و به مطالبات آن ها بی توجهی کند؛ اصلاح طلبان با یک بدنه رای سرخورده مواجه می شوند.

 

بله، قطعا این اتفاق می‌افتد. منتها ببینید؛ اصلاح طلبان برای اینکه در چنین شرایطی قرار نمی گرفتند چه می‌بایست می‌کردند و چه باید بکنند تا از این شرایط خارج شوند؟ اصلاح‌طلبان در دور دوم نمی‌بایست از روحانی بدون قید و شرط حمایت می کردند. به اصلاح دیپلماتیک می بایست دوفاکتو از دولت روحانی حمایت می‌کردند. یعنی حمایت مشروط و یا با فاصله. دلیل این حرف من این است که اصلاح‌طلبان، آقای روحانی و دولت، توانایی‌های و خصوصیات او را می‌دانستند و چیز پنهانی برایشان نبود. این‌که آقای روحانی چه ظرفیت‌هایی دارد، چه ساختار فکری‌ای دارد، چه شخصیت سیاسی‌ای و اجرایی‌ای دارد؛ همه این‌ها را می‌دانستند، اگر هم نمی‌دانستند، دور اول، یعنی چهار سال کافی بود برای این‌که ایشان را بهتر بشناسند. آقای روحانی همان است که بود و تغییری نکرده است. مشکل این است که اصلاح‌طلبان در ذهن مخاطبان خود از روحانی شخصیتی ساختند که با روحانی واقعی مقداری تفاوت دارد. به همین خاطر الان پاسخ زیادی برای بدنه اجتماعی‌شان ندارند.

 

*پس گمانه محافظه کار تر شدن روحانی را رد کرده و معتقد هستند که اشتباه اصلی را خود اصلاح طلبان انجام دادند؟

 

بله، فرهنگ سیاسی اصلاح‌طلبان این است که می خواهند منافع را برده و هزینه ندهند. در گذشته نیز همین طور بوده اند. این جزو اصول سیاسی اصلاح‌طلبان است و در عالم سیاست یک حرکت رندانه محسوب می‌شود؛ البته در حرکت‌های اجتماعی هم همین‌طور، حتی در روابط فردی هم همین‌طور است.

 

روحانی همان روحانی 35 سال گذشته است

 

*منفعتی که از حمایت از روحانی می برند و هزینه ای که می خواهند ندهند، چیست؟ 

 

اینکه می‌خواهند منافعش را ببرند به این معنا است که  از دولت روحانی حمایت کرده و کمک کنند تا رقیب بر سر کار نیاید. در این راه هر کاری را حاضرند انجام دهند و روی بسیاری از مسائل پوشش می گذارند تا بدنه اجتماعی‌شان را بسیج کنند که روحانی رأی بیاورند. بعد که رأی آوردند، موقع پاسخگویی به عملکرد می رسد.در این مرحله رندانه از موضوع فرار می‌کنند. به چه شکل؟ 

می‌گویند آقای روحانی عوض شده است. نمی‌گویند ما در تشخیص یا انتخاب اشتباه کردیم و باید پاسخگو باشیم. می‌گویند روحانی اصولگرا شده است. در حالی که آقای روحانی چیز پنهانی ندارد. او همان  روحانی 35 سال گذشته یا حداقل روحانی چهار سال گذشته است. وقی می گویند روحانی اصولگرا شده یعنی چیزهای خوب روحانی مانند برجام در دوره اول مال ما و چیزهای بد روحانی که الان دارد انجام می‌دهد، به خاطر نزدیک شدن به اصولگرایان است.بنابراین کارهای بد روحانی یعنی اصولگرایی‌اش مورد نقد است و کارهای خوب او به معنی اصلاح‌طلبی است.

 

اصلاح طلبان برای دور دوم کسی را نداشتند به‌جز روحانی

   

* اگر این طور بود، در دولت اول نیز باید همین حرف را می زدنند. اما می بینیم که بعد از انتخابات 96 مساله محافظه کارتر شدن روحانی طرح شده است.

 

دلیلش این است که در دوره اول موضوع برجام مطرح بود. آن زمان هم چهره های اصلاح طلب انتقادات پنهانی بسیاری به آقای روحانی وارد می کردند ولی چون دولت روحانی مشغول برجام بود و  اصلاح‌طلبان به شدت می خواستند که  که برجام انجام شود؛ به هر نحو ممکن و با همه نواقصی که می دیدند در مقابل روحانی سکوت کردند. ضمن این‌که برای دور دوم کسی را نداشتند به‌جز آقای روحانی. اگر او  را تخریب می‌کردند، آن‌وقت روحانی نمی‌توانست رأی بیاورد. پس در دور اول سکوت کردند، در دور دوم هم بدون قید و شرط و به‌طور مطلق حمایت کردند. حالا که روحانی یک حرکت‌های دیگری انجام می‌دهد، نیز نمی گویند که ما اصلاح‌طلبان از او حمایت و حداقل در برخی موارد اشتباه کردیم. چکار می‌کنند؟ می‌گویند روحانی عوض شده است.

 

روحانی شب خوابید و صبح عوض شد؟

 

*روحانی عوض شده باشد یا آن ها اشتباه کرده باشند تفاوت چندانی در اصل موضوع ندارد. چالش اصلی حفظ بدنه اجتماعی اصلاح طلبی است. 

 

بله، الان دچار این چالش هستند. منتها خط‌مشی که در پیش گرفته اند؛ بازی با ورق روحانی است نه اصلاح‌طلبی. می خواهند اصلاح‌طلبی همچنان به شکل یک هاله مقدسی بالا باقی بماند و مردم اگر انتقادی دارند به روحانی وارد کنند نه به اصلاح‌طلبان. آن رندی را که عرض می کنم، اینجاست. می‌گویند ما تصمیممان درست بوده، ما همه چیزمان بدون اشتباه بوده و این روحانی است که تغییر کرده است.  آقای روحانی یکدفعه شب خوابید و صبح عوض شد؟!

 

*جریان اصلاح‌طلب علاوه بر دولت، در بخش های دیگر مثل مجلس و شوارها نیز با چالش از دست دادن بدنه رأی مواجه است. آنجا نیز از شبه اصلاح طلبان صحبت می شود.

 

احسنت. اصلاح‌طلبان مسئولیت عملکرد ضعیف فراکسیون خودشان را نمی پذیرند. برای قضاوت در مورد عملکرد شوراهای شهر شاید یک مقدار زود باشد اما آنجا نیز چنین سرنوشتی خواهند داشت. اصلاح‌طلبان نمی‌آ‌یند به عملکرد شورای شهر خودشان یا فراکسیون امید خودشان انتقاد جدی کنند و به بدنه اجتماعی‌شان اعلام کنند که ما اشتباه کردیم.

 

انتشار فهرست امید فرار از مشکل است 

 

*البته راهکارهایی برای شفاف کردن ذهن جامعه رای خود دارند. مثلا در مورد مجلس قصد دارند که با انتشار فهرست فراکسیون امید مشخص کنند کسانی که با حمایت اصلاح طلبان به مجلس رفته و حالا راه خود را جدا کرده اند، چه کسانی هستند. این روش ها کارآمد نیست؟

 

این‌ راهکارها همه فرار از موضوع است. این لیست اصلاح‌طلبان را برای مجلس چه کسی ارائه کرد؟ من که ارائه نکردم.  اصلاح‌طلبان خودشان این لیست را برای مجلس تهیه کردند. خروجی این لیست هرچه که بوده  باید مسئولیتش را به‌عهده بگیرند. آنها افرادی را در فهرست اصلاح طلبان تهران و شهرستان ها قرار دادند و باید بگویند که آن ها  را می شناختند و یا نمی شناختند؟  اگر به عملکرد و توانایی‌های این افراد واقف بودند، پس باید مسئولیت انتخاب خود را به‌عهده بگیرند. اگر واقف نبودند نیز باید پاسخگو باشند که چرا آن ها را در فهرست قرار دادند؟ اصلاح‌طلبان مسئولیت عملکرد خودشان را به‌عهده نمی‌گیرند، هیچ وقت هم نمی‌گرفتند، در گذشته هم نمی‌گرفتند.

 

*در این شرایط چطور می توانند مانع عدم ریزش در بدنه رای خود شوند؟

 

یک راه بیشتر ندارند و آن نیز صداقت با مردم است.

 

*در چارچوب همین صداقت است که می خواهند مشخص شود چه کسانی اصلاح طلبانه عمل می کنند و چه کسانی راه خود را جدا کرده اند.

 

این باز هم فرار از موضوع است. به اعتقاد اصلاح‌طلبان پیشرو،  اصلاح‌طلبی همیشه یک امر مقدس است و اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلب واقعی هیچ موقع اشتباه نمی‌کند. اینهایی که الان در مجلس دارند کارهای دیگر می‌کنند، به خاطر این است که با اصلاح طلبان بُر خورده‌اند. بالاخره این فراکسیون امید متشکل از کسانی است که در لیست پیشنهادی اصلاح‌طلبان برای مجلس قرار داشتند. اگر عملکرد آن ها قابل نقد است، یعنی عملکرد اصلاح‌طلبان به خاطر ارائه چنین فهرستی قابل نقد است.چرا این را به‌عهده نمی‌گیرند؟ من اطلاعی ندارم اما خود اصلاح طلبان در داخل خود می‌گویند که لیست مجلس را جناب آقای خاتمی بسته است. اگر چنین چیزی باشد، خب بیایند بپذیرندکه لیست مناسبی تهیه نشده است. همین را اعلام کنند و بگویند ما در تهیه لیست امید در تهران و  شهرستان‌ها اشتباه کردیم و معذرت می‌خواهیم.

 

* پس فکر می‌کنید شرایط موجود ناشی از خطای اصلاح طلبان است و پذیرش خطا تنها راه آن ها است؟

 

پذیرش خطا، بخشی از مشکل را حل می‌کند. اصلاح طلبان در جاهایی که خطا کردند، می‌گویند طرف اصولگرا شده است! می گویند اصلاح‌طلب بود، آدم خوبی بود، یکدفعه شب خوابید و صبح که بیدار شد اصولگرا شده بود! یا می‌گویند یکسری اصلاح‌طلبان خوب در مجلس هستند اما برخی به عنوان اصلاح طلب آمده و با آن ها بر خورده اند ! این‌ها همه فرار از مسئولیت است. یعنی چی بُر خوردند؟ خب شما فراکسیون دارید، رئیس دارد، مسئول دارد؛ این‌ها می‌آمدند و نمی‌گذاشتند بُر خورند.

 

*استدلال اصلاح طلبان این است که در شرایط اضطرار و به خاطر رد صلاحیت های گسترده قادر نبودند از همه نیروهای خود استفاده کنند لذا ناگزیر شدند که از نیروهای کمتر اصلاح طلبان بهره گیرند.  

 

من قبل از برگزاری انتخابات در مقاله‌هایی به اصلاح‌طلبان پیشنهاد دادم. گفتم که فرض می‌گیریم ادعای شما درست باشد و شورای نگهبان تعداد زیادی از افراد ذی‌صلاحتان شما را رد صلاحیت کرده و  اکنون نمی توانید افرادی  را که خودتان تمایل دارید به مجلس بفرستید. مثلا در تهران  30 نفر ندارید. فرض می‌کنیم این استدلال اصلاح‌‌طلبان درست است؛ که البته غلط است. ولی فرض می‌گیریم درست باشد. بسیار خب؛ راه‌حل چیست؟ راه‌حل این نیست که 10 نفر که اصلاح‌طلبی را که به‌عنوان اصلاح‌طلب واقعی قبول دارید در کنار  20 نفری که خیلی قبول ندارید، قرار داده و به عنوان فهرست واحد معرفی کنید . این‌که یک خیانت به مردم است. باید چه کار می‌کردند؟ باید اگر 10 نفر نیروی مورد اعتماد داشتند یک فهرست 10 نفره ارائه می کردند نه یک فهرست 30 نفره . خواستند فهرست 30 نفر بدهند تا همه کرسی های تهران را بگیرند ولو این‌که این وسط افرادی کمتر اصلاح طلب باشند. سوال موجود این است که این افراد  صلاحیت کافی برای این‌که نماینده مجلس شوند، داشته‌اند یا نه؟ اگر نداشته‌اند، چرا  معرفی‌شان کردید؟ اصلاح‌طلب بودند یا نه؟ اگر بودند، مسئولیتش را به‌عهده بگیرید و اگر نبودند،  بگویید چرا در فهرست اصلاح‌طلبان قرارشان داده و به مردم معرفی کردید؟ یک فهرست 10 نفره می‌دادید و اعلام می‌کردید ما بیشتر از این نیرو نداریم زیرا شورای نگهبان ما را رد صلاحیت کرده است.

 

ریزش بدنه اجتماعی اصلاح طلبان به نهادهای قانونی نظام آسیب می زند

 

*به نظر نمی رسد اصلاح طلبان  اینطور فکر کنند با بخواهند به این شکل با شرایط فعلی خود مواجه شوند. در صورت ادامه رویه خود با چه وضعیتی مواجه می شوند؟ 

 

ریزش بدنه اجتماعی‌ که از آن‌ها سرخورده می‌شود. این سرخوردگی به معنای آن نیست که بیایند طرف اصولگراها، ولی سرخوردگی اجتماعی برایشان به وجود خواهد آمد و از اصلاح‌طلبان بریده می‌شوند. البته این چیز خوبی نیست و من از این استقبال نمی‌کنم، برای این‌که بالاخره باید از ظرفیت اصلاح‌طلبان نیز در انتخابات در کشور استفاده کرد. برای این‌که رأی بیشتری به صندوق‌ها ریخته می‌شود. ولی متاسفانه با این عملکردی که اصلاح‌طلبان دارند، این سرخوردگی ناگزیر است. در این صورت نهادهای قانونی نظام نیز آسیب می‌بینند.

 

*چه آسیبی علاوه بر کاهش مشارکت در انتخابات متوجه نظام خواهد بود؟

 

وقتی افراد ذی‌صلاح به مجلس نروند یا شوراهای شهر نروند هم چهره اصلاح‌طلبان سیب می‌بیند و هم نهادهای قانونی نظام آسیب می بینند. تنها راه حل موجود برای نرسیدن به این شرایط این است که مسئولیت عملکرد و خطاهای خود را بپذیرند . هیچ راه حلی غیر از این وجود ندارد. 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.