درباره سردار افسانه‌ها و روایت‌های نادقیقی هم شکل گرفته است. روایت‌هایی که ظاهرا به قصد پاسداشت شجاعت‌های او نوشته می‌شوند اما در باطن با رویه سردار که این سال‌ها در سکوت کارش را کرده در تناقض کامل است. برای کرمانی‌ها اما سردار به نام «حاج قاسم» شناخته می‌شود. نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش. وقتی کسی در جمع رزمندگان سابق یا در محفلی در کرمان از «حاج قاسم» سخن بگوید؛ کمتر کسی است که بپرسد کدام حاج قاسم. درباره چهره کرمانی حاج قاسم بسیاری از همرزمانش سخنانی دارند که می‌توان ساعت‌ها آنها را شنید. آنها در پی اسطوره‌سازی غیر دقیق از فرمانده نیستند. بلکه شخصیت کسی را توصیف می‌کنند که از جوانی تا حالا با خونسردی تمام پله‌ها را آرام بالا رفته است. اکثر قریب به اتفاق فعالان اجتماعی، سیاسی و رزمندگان سابق دست‌کم بر سر دو ویژگی حاج قاسم توافق دارند.

حفظ فاصله با جناح‌های سیاسی

بسیاری معترفند که حاج قاسم در استان کرمان هم در میان اصلاح‌طلبان محبوب است و هم در میان اصولگرایان. او در تمام طول سال‌های جنگ و پس از آن به جز مواردی انگشت‌شمار از ورود به مباحث سیاسی پرهیز کرده و کوشش کرده حلقه یارانش را تنگ نکند. از همین روست که در روزهایی که هنوز عده‌ای در حال چرتکه انداختن برای شرکت یا عدم شرکت در مراسم ترحیم آیت‌الله هاشمی بودند؛ حاج قاسم در روز خاکسپاری انگشتری را که از کربلا به همراه آورده بود به عفت مرعشی هدیه کرد تا روی پیشانی مرحوم بگذارند و بعدا مراسم خاکسپاری انجام شود و اینچنین است که در ایام فاطمیه طبق سنت هرساله در کرمان مراسم روضه خوانی‌اش را برپا می‌کند، از اصلاح‌طلب تا اصولگرا به روضه خوانی می‌آیند و پس از آن با «حاج قاسم» می‌نشینند به گپ زدن.

حفظ ارتباط با حلقه رزمندگان

جنگ که شروع شد قاسم سلیمانی هم مثل بسیاری از جوان‌های دیگر دست به کار شد تا کاری کند. به گفته یکی از هم‌رزمان او، سلیمانی ابتدا کارش را به عنوان مربی آموزشی رزمندگان شروع کرد. او پس از مدتی راهی جبهه شد و با یارانش گردانی را تشکیل داد که در روزهای ابتدای جنگ به نام «گردان بچه‌های کرمان» شناخته می‌شد. رفته‌رفته گردان دوم کرمانی‌های حاضر در جنگ هم شکل گرفت و بعد از آن تیپ و لشکر ٤١ ثارالله تشکیل شد. یکی از همرزمان حاج قاسم که علاقه‌ای به آوردن نامش ندارد؛ چگونگی شکل‌گیری لشکر ثارالله را شرح می‌دهد: « بعد از عملیات طریق القدس در سال ٦٠ تیپ ثارالله با فرماندهی حاج قاسم تشکیل شد تا سال ٦٢ که برای عملیات خیبر تیپ ثارالله به لشکر ٤١ ثارالله کرمان تبدیل شد.» حاج قاسم به عنوان نخستین فرمانده لشکر ٤١ ثارالله تا اواخر دهه هفتاد در همین مسوولیت ماند. در نیمه اول دهه هفتاد حاج قاسم فرماندهی مبارزه با اشرار در جنوب شرق کشور را بر عهده داشت و در نتیجه این فرماندهی بسیاری از باندهای قاچاق مواد مخدر منهدم شدند و شهرهایی که به ناامنی شهره شده بودند روی آرامش دیدند. حاج قاسم در تمام سال‌های جنگ و پس از آن تا امروز رابطه منظمش را با همرزمانش حفظ کرده است.

این رابطه به سنت تبدیل شده و معمولا دست کم سالی دو مرحله اتفاق می‌افتد. یکی در ایام فاطمیه که مجلس عزای حضرت زهرا (س) را در کرمان بر پا می‌کند و همرزمانش را هم از سراسر استان دعوت می‌کند و دیگری یکی از روزهای آخر ماه رمضان که رفقایش را به سفره افطاری دعوت می‌کند. 

یکی از چهره‌های قدیمی جنگ درباره این جلسه‌ها می‌گوید: «معمولا در این جلسات فضای لذت بخشی حاکم است و خیلی وقت‌ها حاج قاسم می‌خواهد که کسی فیلم یا صوت هم تهیه نکند و جلسه بسیار صمیمی و خصوصی پیش می‌رود.» 

ارتباط نزدیکی او با فرماندهان لشکر و همرزمانی که شهید شده‌اند هم موجب شده حاج قاسم خودش را موظف بداند در مراسم بزرگداشت آنها شرکت کند. چنان که وقتی سردار محمدعلی ‌الله‌دادی در سال ٩٣ در سوریه شهید شد شخصا خودش را به شهر پاریز رساند تا در مراسم تشییع پیکر همرزم سابقش حضور داشته باشد.

یکی از رویه‌های حاج قاسم دیدار با خانواده‌های شهداست. او از هر فرصتی برای این کار بهره می‌گیرد. یکی از دیدارهایی که خبرساز شد حضور در منزل پدری اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس‌جمهور بود که دو برادرش در زمره شهدای جنگ هستند. هر چند این دیدار خبری شد و از دل آن تفسیرهای گوناگونی ارایه شد؛ اما آنها که حاج قاسم را می‌شناسند، می‌دانند که او خیلی وقت‌ها شهدای لشکری که سال‌ها فرمانده‌اش بوده است را با نام کوچک می‌شناسد و هر از چندگاهی به خانه‌شان سر می‌زند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.