به گزارش ایلنا، او این روزها نه تنها آقای گل جهان که آقای گل کرمانشاه هم هست. عنوانی بسیار ارزشمندتر از عنوان قبل که شهریار آن را نه در ۱۵۰ بازی ملی که ظرف چند روز کسب کرده و با خود به یادگار گذاشته. برای به دست آوردن این عنوان، دایی نه بازی ملی انجام داده و نه گلی به ثمر رسانده. او فقط بین مردم بوده و کنار آنها. همین برای کسب عنوانی پرافتخار کافی نیست؟ برای دایی را نمی‌دانیم اما برای ما و مردمی که او صبح و شب‌اش را برای آنها گذاشته چرا.

علی دایی را نماد فوتبال ایران می‌دانند. نه ما که جهان فوتبال ایران را با نام دایی می‌شناسد. آقای گل جهان - در رده ملی - که در فیفا قابل احترام است و ای‌اف‌سی برای او سنگ تمام می‌گذارد. چه در محافلی که او حضور دارد و چه زمانی که نیست اما نامش هست. نامی که بزرگ است و برای همه قابل احترام و اتکا.

دایی حالا جدا از اینکه نماد فوتبال ایران است، در اجتماع هم صاحب اعتبار شده. نه اینکه پیش‌تر اعتبار نداشت اما حالا درصد آن بالا رفته و دایی نزد مردم معتبرتر از قبل شده است. کارهای خیرخواهانه او این روزها شهره خاص و عام شده. همه از دایی صحبت می‌کنند. هر جا که می‌نشینی و هر جا که می‌روی.

 نام دایی حتی بیشتر از زمانی که دروازه بزرگان فوتبال جهان را باز می‌کرد، به قدرت‌های آسیا گل می‌زد یا با پیراهن هرتا دروازه میلان و چلسی را می‌گشود سر زبان‌ها افتاده. دلیلش هم مشخص است، کمک به مردم زلزله زده‌ای که نه فامیل دایی هستند، نه آشنای او و نه همزبانش، فقط هموطنش هستند. از نظر دایی همین کافی است.

شهریار در این چند روز اخیر، از اعتبار خود استفاده کرده و به اعتبار خود افزوده. او با تلاش‌شبانه‌روزی‌اش، چند میلیارد پول برای مردم زلزله زده کرمانشاه جمع کرده و البته انواع و اقسام اقلام مورد نیاز را برای آنها فرستاده. نه اینکه فقط فرستاده باشد. خودش رفته، پای کار ایستاده، اقلام را توزیع کرده و درد مردم را از نزدیک دیده و شنیده. اینها برای دایی انگیزه ساخته. انگیزه برای تلاش بیشتر و رقم زدن شرایطی بهتر برای آنهایی که زندگی خود را از دست داده‌اند اما امیدشان را نه.

۶۰، ۷۰ کامیون از سوی دایی و تیمی که او را همراهی می‌کنند، به استان کرمانشاه رفته و انبار هم هنوز پر از اقلامی است که مردم به آنها نیاز دارند. انباری حوالی ترمینال جنوب که دایی قبل و بعد از تمرین سایپا به آنجا می‌رود و نظارت می‌کند به آنچه وارد می‌شود و آنچه خارج.

دایی امانتدار خوبی است. او در این چند روز اخیر، زندگی خود را وقف کرده تا مردم در کرمانشاه مشکلی احساس نکنند. مشکلی نه از لحاظ خورد و خوراک و نه سکونت. دایی به نزدیکانش گفته مقابل مردم مسوول است و باید روی توزیع درست کمک‌ها نظارت کند. درباره پول نقدی هم که توسط دایی جمع شده، گمانه زنی‌های فراوانی وجود دارد اما به نظر می‌رسد رقم، کمی بیشتر از دو میلیارد است.

قرار نیست دایی این رقم را نقدی بین زلزله زده‌ها تقسیم کند. او دوباره به کرمانشاه سفر خواهد کرد تا ابتدا دغدغه‌های مردم را بداند و سپس این پول را صرف رفع مشکلات کند.

دایی در این مدت، هیچ گاه حرفی درباره کارهای خیری که انجام می‌دهد نزده. او فقط در تلاش است تا شرایط بهتری برای مردم کرمانشاه فراهم کند. او انگیزه‌اش حتی بیشتر از زمانی است که در بایرن مونیخ تلاش می‌کرد کارستن یانکر را کنار بزند و به ترکیب اصلی برسد یا مقابل استرالیا سعی می‌کرد دروازه مارک بوسنیچ را باز کند. او تمام قد ایستاده و فکر، ذکر و زندگی‌اش را وقف کرده تا اثری از خود، این بار نه در زمین یا روی نیمکت که در آوارهای کرمانشاه بگذارد.

در این اوضاع نابسامان کرمانشاه، ردی از علی دایی هست. از او و البته خیلی از بزرگانی که مثل دایی در تدارک هستند تا مردم زلزله‌زده کمبودی را احساس نکنند. دایی اما با آن انگیزه مثال زدنی، با آن میل بالا برای رسیدن به هدف، همچنان می‌کوشد. انرژی او تمام نمی‌شود، درست مثل بعد از سی و دو، سه سالگی که می‌گفتند فوتبال او تمام شده اما نه تنها تمام نشد که دایی همراه ایران به جام جهانی ۲۰۰۶ هم رفت.  دایی حالا افتخاری جدید به دست آورده. او این روزها نه تنها آقای گل جهان که آقای گل کرمانشاه هم هست. عنوانی بسیار ارزشمندتر از عنوان قبل که شهریار آن را نه در ۱۵۰ بازی ملی که ظرف چند روز کسب کرده و با خود به یادگار گذاشته. برای به دست آوردن این عنوان، دایی نه بازی ملی انجام داده و نه گلی به ثمر رسانده. او فقط بین مردم بوده و کنار آنها. همین برای کسب عنوانی پرافتخار کافی نیست؟ برای دایی را نمی‌دانیم اما برای ما و مردمی که او صبح و شب‌اش را برای آنها گذاشته چرا.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.