خطر فرزند ملک عبدالله برای پادشاهی محمد بن سلمان
به گزارش انتخاب، بروس ریدل از تحلیلگران برجسته حوزه عربستان در المانیتور نوشت: گارد ملی عربستان، در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی توسط ملک عبدالله پایه گذاری شد و به مدت بیش از نیم قرن، مرکز قدرتی برای خاندان عبدالله بوده است. گارد ملی، نقش حیاتی در کناره گیری اجباری شاه سعودی در سال ۱۹۶۴ داشت که موجب شد فیصل بن عبدالعزیز بر اریکه سلطنت بنشیند.
گار ملی در سال ۱۹۹۰ در عملیات مقابل عراق و آزادی کویت مشارکت داشت. در سال ۲۰۱۱، گارد ملی به بحرین فرستاده شد تا اقلیت سنی خاندان حاکم را در برابر معترضان اکثریت شیعه حمایت کند. گارد ملی هنوز در عربستان حضور دارد.
گارد صد هزار نفری ملی، متفاوت است از نیروهای زمینی پادشاهی سعودی که همان ارتش پادشاهی است و بیش از ۲۰۰ هزار سرباز و حدودا ۱۰۰۰ تانک دارد. محمدبن سلمان وزیر دفاع، فرمانده غیر نظامی نیروهای زمینی پادشاهی سعودی است. بر طبق سنت دیرینه، این نیرو در مرزهای سعودی مستقر شده بود تا از کشور در مقابل دشمنان خارجی دفاع کند و قدرت خود را به همسایگان نشان دهد. در سال ۱۹۹۱، در جنگ در شهر الخفجی مشارکت داشت و عراقی ها را وادار به عقب نشینی کرد و در آزادسازی کویت نیز نقش داشت.
در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰، سربازان نیروهای زمینی سعودی در درگیری با نیروهای انصار الله در یمن حضور داشتند. سعودی ها در این درگیری ها به خوبی عمل نکردند و تلفات زیادی متحمل شدند. به تدریج، انصارالله کنترل خود را در منطقه مرزی و شمال یمن تثبیت کردند.
این دو ارتش بسیار پر هزینه اند. هیچ نوع تجزیه و تحلیل معتبری از مخارج دفاعی سعودی وجود ندارد. البته اکثریت پرسنل نظامی در نیروهای زمینی عربستان و گارد ملی هستند. هر دو ارتش به خوبی تجهیز شده اند. برای مثال، گارد ملی در حال اتمام پرداخت هزینه ۲۴ هلیکوپتر نظامی آپاچی است که از امریکا در سال ۲۰۱۰ خریداری کرده، که موجب افزایش قدرت جنگ افروزی این نیرو می شود.
بر طبق گزارش موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم، مخارج دفاعی سعودی در سال ۲۰۱۵، ۸۷ میلیارد دلار بوده است؛ این رقم، سومین رقم بالا در جهان است و بیشتر از رقم مخارج هر کدام از کشورهای عضو ناتو یا روسیه است. برای کشوری که فقط ۲۰ میلیون شهروند سعودی دارد، سرانه مخارج، سالیانه ۶۹۰۰ دلار، رقم بسیار بالایی است.
متعب و گارد ملی مرکز قدرت بالقوه در مقابل ولیعهد عربستان بودند. اکنون، با برکناری پسر عبدالله، پادشاه و ولیعهد قدرت بیشتری را در دستان خود خواهند داشت. قبلا، آنها ولیعهد سابق، محمد بن نایف را که او نیز وزیر کشور بود، برکنار کردند.
تعیین و تحکیم قدرت در دستان ولیعهد هم جاه طلبی و هم نگرانی آنها را نشان می دهد. شاهزاده جوان، مردی عجول است و برای تغییر کشورش، چشم انداز گسترده ای دارد. درست در ماه گذشته، وی طرح هایی را برای ساخت شهر جدیدی در شمال غرب پادشاهی ارائه داد، شهری که نام آن "نیوم" خواهد بود. او در این طرح ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده است. طرح چشم اندازه ۲۰۳۰ عربستان توسط او، بزرگترین برنامه توسعه برای ایجاد تغییر در تاریخ عربستان است.
اما محمد بن سلمان به این امر واقف است که افزایش قدرت او موجب شده تا تعداد زیاد از افراد خاندان سلطنتی که کنار گذاشته شده اند، احساس انزوا کنند. برکناری اجباری محمد بن نایف، کار ناشیانه ای بود؛ بدون اینکه احترام و توجهی به سالها خدمت او در جنگ علیه تروریسم صورت گیرد. نایف پس از برکناری همچنان در انظار عمومی دیده می شود و در مورد عزل خود صحبت می کند.
افرادی که با دانش کافی سیاست داخلی عربستان سعودی را بررسی می کنند، از بازداشت های بسیار زیاد روحانی ها و روشنفکران برجسته در تابستان امسال به عنوان نشانه ی تنش های داخلی در عربستان یاد می کنند. هیچ ضمانتی وجود ندارد که با مرگ یا برکناری ملک سلمان، روند جانشینی مسیری آرام را طی کند. چرخه نهایی دستگیری ها فقط موجب تقویت این احساس می شود که مجادله بر سر جانشینی، معضل بسیار پیچیده تری از موضوع خواسته پادشه و پسرش است.
عربستان در مرحله ای بسیار مهم و حیاتی قرار گرفته است: اقتصاد کشور با پایین آمدن قیمت نفت، دچار نوسان شده ؛ جنگ در یمن موقعیتی دشوار و خطرناک به وجود آورده؛ قطع روابط با قطر اشتباه بزرگی است؛ نفوذ ایرانیان در لبنان، سوریه و عراق غیر قابل انکار شده؛ و مسأله جانشینی یک علامت سوال باقی مانده است. طی نیم قرن گذشته، این دوران، پرتنش ترین دوره در تاریخ عربستان سعودی محسوب می شود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر