نگاهی به حلقه مفقوده نمایشگاه مطبوعات
به گزارش ایسنا، در میان چهرههای اغلب سیاسی که با هدف ارتباط بیشتر با رسانهها در نمایشگاه مطبوعات دیده میشوند، مردمی که بدون دغدغه حضور در غرفهها با فراغ بال در نمایشگاه قدم میزنند، حال و هوای زندهتری به این گردهمایی رسانهای میدهند.
در حالی که در راهروهای شبستان مصلی تهران قدم میزنم، این بار به جای اینکه به دنبال چهرههای شناس باشم، به دنبال چهرههای عادی میگردم که شاید بتوان گفت هدف اصلی برگزاری این نمایشگاه ارتباط با آنهاست؛ گرچه تجربه نشان داده حتی در این فرصت هشت روزه، باز هم تریبونها به دست دیگران میافتد.
مرد نسبتاً میانسالی را میبینم که تعدای مجله و روزنامه دستش گرفته و انگار بازدیدش از نمایشگاه تمام شده به سمت در خروج میرود. میگوید برای آشنایی بیشتر با مجلهها و روزنامهها و کلاً رسانهها به نمایشگاه آمده است؛ «لذتی که ورق زدن روزنامه دارد، هیچ آنلاین بودنی ندارد. اینجا میتوانم با مجلات و روزنامههای جدید آشنا بشم و با آنها ارتباط برقرار کنم. البته آنقدر غرفهها شلوغ هستند و مهمان دارند که خیلی فرصت نمیکنند با ما حرف بزنند. ولی باز هم مثل هر سال سعی میکنم حتما یک روز به نمایشگاه مطبوعات بیایم.»
خانم جوانی که دو بچه کوچک دارد؛ یکی را بغل کرده و دومی با سرعت در میان غرفه میدود، درباره حضورش در نمایشگاه مطبوعات میگوید «به خاطر بچههایم چند سالی است که به نمایشگاه میآیم تا با مجلههای گروه کودک آشنا شوم. خودم هم سعی میکنم به خاطر آنها روزنامه و مجله بخوانم تا بتوانم جواب سوالهایشان را بدهم. چند سال پیش یکی از اقوامم نمایشگاه مطبوعات را معرفی کرد و گفت میتوانم اینجا برای بچههایم مجله و روزنامه پیدا کنم.»
آقای میانسالی تعداد زیادی مجله و روزنامه در دست دارد و گوشهای نشسته است و استراحت میکند؛ میگوید «از جوانی به خواندن روزنامه علاقه داشتم، حتی الان هم که دیگر این شوق و ذوق برای خواندن مطبوعات وجود ندارد، به نمایشگاه میآیم تا این حس خوب دوران جوانی را فراموش نکنم. از طرفی هم چون یک روزنامهخوان حرفهای هستم و حداقل روزی چهار روزنامه میخوانم، دوست دارم از طریق نمایشگاه مطبوعات با روزنامهنگارانی که مطالبشان را دوست دارم، صحبت کنم.»
دو دختر جوان که خیلی به خودشان رسیدهاند، با چهرههای خندان از این غرفه به آن غرفه میروند؛ وقتی میپرسم برای چه به نمایشگاه مطبوعات آمدهاید، میخندند و یکی از آنها میگوید «اینجا فضای جالبی دارد. چهرههای سیاسی و بازیگرها زیاد به نمایشگاه میآیند. ما هم میتوانیم از نزدیک آنها را ببینیم و اگر شد با آنها عکس بگیریم. مگر حتما باید دلیل خیلی مهمی وجود داشته باشد که به نمایشگاه بیاییم؟»
خانوادهای که دو فرزند کوچک دارند، بیرون سالن شبستان نشستهاند و زیاد هم خوشحال و سرحال به نظر نمیرسند. رو به خانم خانواده میپرسم که چرا به نمایشگاه مطبوعات میآیید؛ نگاهی به همسرش میکند و میگوید «همسرم مجبورمان میکند.» و همسرش هم بلافاصله توضیح میدهد که «از کودکی به روزنامهها و خبرنگارها علاقه داشتم. اولین بار هم چند سال پیش از زیرنویس تلویزیون متوجه شدم که چنین نمایشگاهی هر سال برگزار میشود. خودم خیلی دوست دارم که بیایم و در این محیط قرار بگیرم، اما خانوادهام چندان دوست ندارند.»
همانطور که به سمت غرفهمان در انتهای سالن شبستان میروم، ناخودآگاه توجهم بیشتر جلب چهرههای مردمی میشود که شاید بیشتر از ما اهالی رسانه و چهرهها نگاهی دوستداشتنی و ساده به این نمایشگاه دارند.
در ادامه صحبتهای محمد خدادی، مدیر عامل ایرنا یادم میآید که روز گذشته در همین غرفه ایسنا بیان شد.
«مطبوعات باید جای مردم باشد و رسانهها با مردم به گفتوگو بنشینند. متاسفانه خیابان یک طرفهای بین رسانه و مردم ایجاد شده است. رسانهها فقط با مسؤولان و یا صاحبنظران در تعامل هستند، پس جای مردم کجاست. این یک خیابان یک طرفه است. ما باید تریبون بگذاریم و با مردم صحبت کنیم و این حلقه مفقوده ماست.»
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر