استراتژی ترامپ و حکایت «ظرف روغن»
به گزارش «انتخاب»، به نقل از العرب، این توجه عملا تمرکز دولت کنونی آمریکا بر رفتارهای ایران و تعاملات منطقه ای اش را منعکس می کند؛ آنچه اوباما از آن غافل شده بود.
با وجود این تحول نسبی، می بینیم که بسیاری از تهدیدها از سوی دو طرف و اکتفا به بازی روی صفحه شطرنج با دوری از جبهه گیری مستقیم، تکراری است.
به عقیده برخی تحلیلگران، این فیلم آمریکایی یا سریال طولانی بین واشنگتن و تهران که از سال ۱۹۷۹ ادامه دارد، شبیه به داستان ظرف روغنی است که مادربزرگها برای بچه ها تعریف می کنند. (داستان ظرف روغن در ایران به حکایت طوطی و بازرگان مولانا برمی گردد که طوطی ظرف روغن را می ریزد و ... منظور از این عبارت تکراری بودن و عادت کردن گوش ها به این داستان است)
این زورآزمایی آمریکا و تهران، فرصتی برای طرح امپراطوری اش فراهم می کند و یا تنها طوفانی در یک فنجان است که به جای تضعیف ایران باعث قوت گرفتن دولت آن نیز می شود.
رئیس جمهور آمریکا پس از گذشت نه ماه از آغاز ریاستش، ناچار شد موضع مشخص خود در قبال توافق هسته ای را مشخص کند و براساس برخی اطلاعات رسیده از کنگره، ترامپ توافق را پاره نمی کند و علت این مساله، نبود توافق و اجماع داخلی در دولت وی در این باره و مخالفت هم پیمانان اروپایی اش است.
ترامپ به جای ادامه تایید توافق یا کناره گیری از آن، راه سومی را برگزید که همان اکتفا به عدم تایید توافق و واگذاری آن به کنگره است؛ تا شاید با قرار گرفتن سپاه پاسداران در لیست سیاه سازمان های تروریستی، موافقت کند؛ چرا که تاثیر این اقدام از سوی کنگره، بیشتر از تاثیر اتخاذ آن از سوی وزارت خارجه آمریکاست.
طبعا سیاستمداران در واشنگتن اهمیت ایران به عنوان یک نظام سیاسی در منطقه را انکار نمی کنند و از سوی دیگر مسئولان ایرانی نیز خواهان توافقهایی با آمریکایی ها هستند که منافع آن را تامین کند.اما بی اعتمادی و تناقضها بین دو طرف در مورد پرونده های منطقه ای، بسیاری از فرصتهای صلح را از بین برده است؛ علت این مساله بیشتر مواضع ایران در مورد ممنوعیت صلح با آمریکاست؛ به این دلیل که در دوره های زمانی مختلف امریکا سیاست مشخصی نسبت به ایران نداشته است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر