به گزارش عصر ایران؛ با اظهارات دیروز دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا درباره استراتژی جدید این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران، پرونده تعیین تکلیف توافق هسته ای با ایران موسوم به "برجام" در قالب قانون نظارت بر اجرای برجام در کنگره آمریکا، بار دیگر به این نهاد قانونگذاری در آمریکا عودت داده شد.

در زمان انعقاد موافقت نامه برجام در تابستان ۲۰۱۵، دولت پیشین آمریکا نهایت تلاش را مصروف کرد تا پرونده برجام در کنگره این کشور باز نشود و برجام با عبور بی گزند از کنگره به تایید نهایی واجرا برسد؛ در این راستا باراک اوباما بارها تهدید به وتوی دستکاری احتمالی در برجام از سوی کنگره را کرد.

حالا پس از بیش از دو سال از گذشت آن روزها و نزدیک به ۲ سال از اجرایی شدن برجام، رییس جمهور جدید آمریکا کاملا بر خلاف سلف خود عمل کرده و برای بازبینی و سنگ اندازی در مسیر اجرای برجام، این توافق بین المللی را به تیغ دستکاری در مسلخ کنگره برده است.

هنوز نمی توان پیش بینی کرد خروجی پرونده برجام از کنگره چه می تواند باشد، و این مساله تابعی ازکشاکش و جدل های سیاسی بین لابی های موافق و مخالف برجام خواهد بود و پرواضح است که بازبینی و ارایه پیش شرط های جدید برای باقی ماندن آمریکا در توافق برجام، نیازمند جلب همراهی دستکم ۸ سناتور دموکرات و رای همه ۵۲ عضو جمهوریخواه سنا به تغییریا بازبینی برجام خواهد بود.

برجام منهای آمریکا از آرزو تا واقعیت!

دونالد ترامپ راسا اقدام به لغو برجام نکرد اما با رد آن، تعیین سرنوشت آن را به کنگره تحت تسلط اکثریت ضعیف جمهوریخواه سپرد.

همان طور که ترامپ نتوانست و یا دستکم نخواست راسا اقدام به لغو برجام کند، به طور مقابل می توان این سوال را پیش کشید که آیا جمهوری اسلامی ایران نیز می تواند بدون همراهی و حضور دولت ایالات متحده آمریکا امیدوار به بقای برجام در سال های آتی باشد؟

بسیاری از ناظران بر این باورند که اقدام ترامپ در عدم تایید پایبندی جمهوری اسلامی به برجام، هدفی جز مهار فعالیت های ایران در منطقه و از آن مهم تر جلوگیری از بهره برداری اقتصادی جمهوری اسلامی از مواهب برجام  ندارد.

کمترین فایده اقدام اخیر ترامپ برای دولت او و متحدان منطقه ای آن، متوقف کردن یا دستکم سنگ اندازی در مسیر عادی شدن ادغام ایران در اقتصاد جهانی و ورود شرکت هاو بانک های بزرگ خارجی به عرصه سرمایه گذاری در ایران است؛ التهاب روزهای گذشته در بازار ارز و بورس تهران شاهدی بر این مدعاست و این التهاب های دوره ای می تواند در هفته ها و ماه های آتی همزمان با مطرح شدن بحث طرح های جدید کنگره آمریکا درباره برجام تکرار شود.

جمهوری اسلامی ایران نیز همانند بسیاری و یا شاید همه کشورهای جهان،منابع داخلی محدودی برای اجرای برنامه های بلندپروازانه اقتصادی خود به ویژه در زمینه ایجاد اشتغال برای بیش از 1 میلیون متقاضی سالانه شغل و نیز احیای رونق اقتصادی کشور دارد و در این راستا علاوه بر اینکه باید روی موضوع ارتقای بهره وری از منابع داخلی اقتصادی کار کند، باید در اندیشه جذب سرمایه گذاری های خارجی باشد.

جذب سرمایه گذاری خارجی بدون ورود بانک های بزرگ و معتبر بین المللی به عرصه دادوستد و ارایه پشتیبانی مالی از طرح های سرمایه گذاری در ایران میسر نیست و اقدام اخیر ترامپ در عدم تایید پایبندی ایران به برجام و ارسال پرونده بازبینی برجام به کنگره آمریکا ، می تواند موانع جدیدی در راه پرسنگلاخ جذب سرمایه گذاری خارجی در ایران ایجاد کند.

از سوی دیگر باید در نظر داشت که در صورت تصویب تحریم های ثانویه جدید در کنگره آمریکا علیه فعالیت های اقتصادی شرکت های خارجی در ایران، وضعیت کنونی که مسیر همواری نیست ، دشوارتر از گذشته خواهد شد.

بنابراین در جمع بندی استراتژی جدید دولت آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران باید بر این نکته تاکید داشت که ترامپ می خواهد هزینه های اقتصادی ایران را بالا ببرد و در این راستا با ابزار فشار و تحریم خواهد کوشید ضمن جلوگیری از ورود سرمایه های خارجی به ایران، با همراهی متحدان آمریکا جبهه های جدیدی در منطقه علیه جمهوی اسلامی بگشاید.

ورود پرونده برجام به کنگره آمریکا 3 خروجی و نتیجه محتمل دارد که عبارتند از:

۱- عدم تغییر قانون نظارت بر برجام و عدم تصویب پیش شرط های جدید برای ادامه همراهی آمریکا با اجرای برجام که در این صورت این جمهوری اسلامی ایران خواهد بود که برنده این بازی شده است.

۲- تغییر قانون نظارت بر برجام و ارایه پیش‌شرط های جدید و تعبیه مکانیزم ماشه  برای از سرگیری تحریم های هسته ای به بهانه هایی چون برنامه موشکی و دیگر فعالیت های جمهوری اسلامی که در این صورت این ترامپ است که به هدف و مقصود خود رسیده است؛ چون در این صورت با تصویب تحریم های جدید آمریکا و ارایه پیش شرط های جدید این کشور، توپ "ماندن یا خروج" از برجام به زمین ایران شلیک خواهد شد و در این صورت این جمهوری اسلامی ایران است که باید تصمیم بگیرد با بازگشت تحریم های آمریکا و ارایه پیش شرط های جدید این کشور آیا می خواهد دوباره بر سر برجام و شروط جدید آمریکا مذاکره کند یا نه.

۳- اعلام خروج یکجانبه آمریکا از برجام از سوی کنگره یا رییس جمهور آمریکا که در این صورت هم آمریکا و هم جمهوری اسلامی ایران و تا اندازه ای جامعه جهانی به اندازه ای کمابیش متفاوت متضرر خواهند شد.

رویای برجام منهای آمریکا تعبیر شدنی نیست یا دستکم در صورت تحقق،" برجامی" خواهد بود که با پایین ترین ظرفیت و با کمترین مواهب به "حیات نباتی" خود ادامه می دهد و این خواسته ای نیست که جمهوری اسلامی ایران را راضی کند چون مهم ترین انگیزه جمهوری اسلامی از امضای توافق برجام برداشتن موانع و تحریم های اقتصادی و برخورداری از مواهب اقتصادی جدید بوده است که در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگشت دوباره تحریم های اولیه و ثانویه این کشور علیه فعالیت های اقتصادی در ایران، برجام مطلوبیت سابق خود را برای ایران از دست خواهد داد.همان طور که حسن روحانی در نطق دیشب خود در واکنش به نطق ترامپ بیان داشت (نقل به مضمن): برجام مادامی مطلوب ایران خواهد بود که تامین کننده منافع ایران بوده و جمهوری اسلامی از مواهب آن بهره مند باشد.

در غیر این صورت برجام مطلوبیت چندانی برای جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت و به نظر می رسد استراتژی دولت ترامپ نیز در همین راستاست و رییس جمهور آمریکا می کوشد بدون لغو یکجانبه برجام، این توافقنامه بین المللی را برای جمهوری اسلامی ایران غیر جذاب کند و کفه هزینه – فایده های ایران را از حضور در برجام دستخوش تغییر کند.

و نکته پایانی اینکه استراتژی دولت ترامپ تا حدود زیادی جلوگیری از عادی سازی روابط اقتصادی ایران با جهان خارج در دوره پسابرجام است و در این راستا ترامپ می کشد با پیش کشیدن دوباره پرونده برجام و طولانی کردن دوره صبر و انتظار و روند "کجدار و مریز" شرکت ها و بانک های خارجی برای گشایش و دریافت چراغ سبز برای ورود به عرصه سرمایه گذاری در اقتصاد ایران، به هدف خود برسد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.