متاسفانه تعداد کثیری از فعالان بازار سهام برای معاملات خوب برنامه و استراتژی خاصی ندارند و اگر هم داشته باشند، آن را فقط صرف معاملات خرید می‌کنند و در مورد فروش سهم بیشتر به‌صورت حسی اقدام می‌کنند. به‌عنوان مثال افراد بعد از خریداری سهم و کسب سود معمولا به ۲ صورت عمل می‌کنند؛ یا بعد از کسب سود ناچیز به سرعت سهم را می‌فروشند زیرا ترس از برگشت سهم دارند یا آنقدر طمع می‌کنند و آن سهم را نمی‌فروشند که ناگهان سهم بعد از یک صعود وارد یک فاز اصلاحی یا ریزشی می‌شود که در این حالت افراد مقداری از سود خود یا حتی تمام سود خود را از دست می‌دهند. مشکل اساسی این نوع سرمایه‌گذاران نداشتن حد سود در معاملات خود است، در واقع یک معامله‌گر زمانی سهم خود را به‌فروش می‌رساند که سهم به حد سود خود رسیده باشد. حد سود را می‌توان با متغیر‌های تحلیل تکنیکال همچون سطوح مقاومتی داینامیک و استاتیک و همچنین با استفاده از ابزارهای پر کاربرد فیبوناچی به‌دست آورد.حال فرض کنید سهم بعد از خریداری، روند صعودی به خود نگرفت و ما وارد زیان شدیم؛ آیا باید اصرار بر پایبندی به حد سود داشته باشیم و سهم را همچنان نگهداری کنیم؟ در واقع در این حالت نقش حد ضرر پررنگ‌تر می‌شود و دومین حالتی که ما ممکن است یک سهم را به فروش برسانیم زمانی است که حد ضرر ما فعال شده باشد.اما باید دقت داشت که حد ضرر و حد سود به‌تنهایی برای یک فروش مناسب و به‌موقع کافی نیست و نکته دیگر و کمی پیشرفته‌تری که باید به آن توجه شود، بعد زمان است! متاسفانه بسیاری از فعالان بازار و حتی تحلیلگران به زمان توجهی ندارند و در تحلیل‌های خود آن را لحاظ نمی‌کنند. در تحلیل تکنیکال با استفاده از ابزار‌های تحلیل زمانی این موضوع را نیز می‌توان تحلیل کرد.به‌عنوان مثال فرض کنید سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کردیم و حد ضرر را ۹۰۰ تومان و حد سود را ۱۳۰۰ تومان تعیین کردیم، همچنین بازه زمانی مدنظر را ۲۰ روز در نظر گرفتیم، زمانی این سهم را به فروش می‌رسانیم که یکی از این سه مورد فعال شده باشند، البته گاهی با فعال‌شدن حد سود ممکن است اقدام به فروش نکنیم و آن زمانی است که سهم زود‌تر از موعد زمانی به حد سود رسیده باشد که گاهی این امر می‌تواند نشانه قدرت خریداران و ادامه داشتن روند صعودی باشد.