موسسه واشنگتن و نیویورکر خبر دادند
سلمان از روی آیپد مذاکره میکند
گروه جهان: گمانهزنیهایی در حال افزایش است که حاکم بعدی عربستان سعودی پس از ملک سلمان برادرزاده و ولیعهد او محمد بن نایف نیست؛ بلکه فرزند ۳۰ سالهاش، معاون ولیعهد و وزیر دفاع یعنی محمد بن سلمان خواهد بود. پیشبینی اینکه این فرآیند جانشینی چگونه رخ خواهد داد دشوار است اما ولیعهد که پیش تر مطلوب آمریکاییها بود هر روز بیش از گذشته هم در این پادشاهی و هم در خارج از کشور به حاشیه میرود. به جای محمد بن نایف - رئیس وظیفه شناس اما لجوج و ۵۶ ساله سازمان ضدتروریسم عربستان- چهره جدید عربستان سعودی در صورت مرگ ملک سلمان جوانی است با ته ریش و صندل پوش که دو چیز را با هم ترکیب کرده: قد بلند و ظاهر هالیوودی «پادشاه صحرا.
گروه جهان: گمانهزنیهایی در حال افزایش است که حاکم بعدی عربستان سعودی پس از ملک سلمان برادرزاده و ولیعهد او محمد بن نایف نیست؛ بلکه فرزند ۳۰ سالهاش، معاون ولیعهد و وزیر دفاع یعنی محمد بن سلمان خواهد بود. پیشبینی اینکه این فرآیند جانشینی چگونه رخ خواهد داد دشوار است اما ولیعهد که پیش تر مطلوب آمریکاییها بود هر روز بیش از گذشته هم در این پادشاهی و هم در خارج از کشور به حاشیه میرود. به جای محمد بن نایف - رئیس وظیفه شناس اما لجوج و ۵۶ ساله سازمان ضدتروریسم عربستان- چهره جدید عربستان سعودی در صورت مرگ ملک سلمان جوانی است با ته ریش و صندل پوش که دو چیز را با هم ترکیب کرده: قد بلند و ظاهر هالیوودی «پادشاه صحرا.» اما اینکه محمد بن سلمان رهبر واقعی عربستان باشد آن هم در زمانی که کاخ سعودی در حال تبادل تنشهای لفظی و دیپلماتیک با ایران است و با شورشیان در یمن میجنگد در عین حالی که با قیمت بسیار پایین نفت دست و پنجه نرم میکند، در بسیاری از پایتختهای مهم جهان و در بسیاری از مراکز حساس داخلی موضوع بحث است.
ماجرای «دو محمد»
در این پادشاهی محمد بن نایف و محمد بن سلمان به «دو محمد» معروفند. در میان برخی کشورهای منطقه محمد بن سلمان که پستهای معاون ولیعهد، وزیر دفاع و ریاست نهاد تصمیمگیری در مورد اقتصاد و نفت سعودی را در اختیاردارد «جوانی بیتجربه» خطاب میشود. برخی دیگر او را «نوجوان» مینامند. اما در این پادشاهی از یک «کلمه» به شدت احتراز میشود. ممکن است معترضان و سایر شاهزادگان، بن سلمان را با القابی دیگر صدا کنند اما این یک «کلمه» از دایره واژگان سعودی گویی حذف شده است: «زوال عقل.». وکلای دربار سلطنتی عربستان به شایعات در مورد وضعیت پادشاه با کلماتی مبهم مانند «خوب» پاسخ میدهند. نمونه آن گزارش واشنگتن پست در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ است که وکلای مذکور خواستار «اصلاح» آن شدند:
«این مقاله برای تصحیح مطلب تایید نشده قبلی در مورد سلامت جسمی ملک سلمان اصلاح میشود. تاکید این مقاله به اینکه تصور میشود ملک سلمان از زوال عقل رنج میبرد بسیار بیاساس بوده و با معیارهای واشنگتن پست برای انتشار جور در نمیآید. دربار سلطنتی سعودی از طریق وکلایش به واشنگتن پست اعلام کرده ملک سلمان قطعا از زوال عقل یا هر بیماری روحی دیگری رنج نمیبرد.» سایر سازمانهای خبری از چنین چاپلوسیهای ظاهری شانه خالی کردند. نسخه آنلاین اکونومیست مورخ ۱۰ ژانویه ۲۰۱۵ در گزارش «سالخوردگان عربستان سعودی» اشاره کرده بود که « او از زوال عقل رنج میبرد.» پس از آن مسوولان اکونومیست به دلیل گزارش روی جلد خود در ۹ ژانویه ۲۰۱۶ نشستی با بن سلمان برگزار کردند. در این نشست محمد بن سلمان در مورد سلامتی پادشاه آنها را توجیه کرد و گفت حال وی خوب است. اکونومیست در گزارش۹ ژانویه ۲۰۱۶ به وضوح هیچ اشارهای به سلامت پادشاه نداشت. در عوض، واقعیت وضعیت جسمانی پادشاه در جملاتی کوتاه و اشاره وار بیان میشود؛ نه در سطح جملاتی صریح. چرا که ترس از تذکر و واکنش کاخ سعود را به دنبال دارد. یک مقام آمریکایی در ماه سپتامبر گذشته گفت که جلسه کاخ سفید میان ملک سلمان و پرزیدنت اوباما «در شرایطی ویژه برگزار شد.» نیویورکر در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۵ گزارشی در مورد جان کری منتشر کرد و در آن اشاره کرده بود که سلمان از روی iPad مطالب مورد نظر را میخواند. به همین ترتیب، در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۵ فایننشال تایمز به مثلث قدرت در عربستان میان پادشاه، ولیعهد و جانشین ولیعهد اشاره کرده و گفته بود اگر در خیابانها بگردید و از مردم بپرسید:«قدرت در عربستان اکنون در کجا متمرکز شده، آنها بیتردید به شاهزاده جوان اشاره میکنند.»
فرزند دلبند پادشاه
در حالی که صلاحیتهای تحصیلی محمد بن نایف محدود به حضور بدون دریافت مدرک تحصیلی از دانشکده هنرهای لیبرال اورگون است؛ اما محمد بن سلمان در دانشگاه ملک سعود در ریاض درس خوانده و در رشته حقوق موفق به دریافت لیسانس شده است. بر خلاف سایر شاهزادگان سعودی اما بن سلمان به زبان انگلیسی چندان مسلط نیست و در مصاحبه با اکونومیست به واسطه یک مترجم سخن میگفت. پس از دانشگاه، او در بخش خصوصی مشغول به کار شد و توانست ارتباطاتی با سایر اعضای سلطنت یافته و ثروتی به هم بزند. سالها در کنار پدر بودن -زمانی که وی فرماندار ریاض بود و میانجیگر خاندان سلطنت - احساس خود ارزشمندی به او دست داد و دریافت که بر موانع احتمالی میتوان با یک اشاره صورت فائق آمد. او فرزند اول در میان سه فرزند سلمان است و ظاهرا فرزندی است که از همسر مورد علاقه پادشاه زاده شده است. گفته شده این مادر به بلندپروازیهای فرزند کمک کرده و او را در چشم پدر عزیز کرده است.
رقبای درون خاندان سلطنت
وقتی ملک سلمان در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ وزیر دفاع بود، محمد در اخراج معاونان وزیر انگشتنما شد. در فاصله آوریل ۲۰۱۳ و ژوئن ۲۰۱۴، چهار شاهزاده مختلف این پست را در دست گرفتند و از ۲۰۱۴ به بعد هم این پست خالی مانده است. این احتمالا توضیح میدهد که چرا - غیر از مادر و پدرش- محمد بن سلمان حامی قابل توجه در میان خاندان سلطنت ندارد، حتی در میان برادران تنی و ناتنیاش. یکی از برادرانش، عبدالعزیز بن سلمان، به مقام معاونت وزیر نفت ارتقا یافت؛ اما ۲۵ سال پیرتر از محمد است. او پس از سالها فعالیت در بوروکراسی نفتی، از اینکه زیر نظر برادر کوچکتر از خودش کار کند، رضایتی ندارد و آن را کسر شأن خود میداند. گمانهزنی درباره مخالفان محمد کار چندان دشواری نیست. در نشست شورای مهم امور سیاسی و امنیتی، به ریاست محمد بن نایف، بن سلمان جدا نشسته بود؛ در حالی که شاهزاده متعب بن عبدالله، وزیر گارد ملی که ستاره بخت او پس از مرگ پدرش ملک عبدالله افول کرده است، اغلب به گونهای در عکسها حضور مییابد که گویی در حال شوخی و جوک گفتن با بن نایف است.
گفته میشود گروهی از شاهزادههای تاثیرگذار - اما این روزها نه ضرورتا قدرتمند- حامی پادشاه بعدی هستند که احمد برادر سلمان است؛ او پیشتر وزیر کشور بود. گفته میشود خانواده خواهان این است که فرآیند جانشینی به شکل سنتی خود یعنی از برادر به برادر برسد؛نه اینکه سیستم پدر به فرزندی حاکم شود. حمایت از احمد در درون خاندان و اشتیاق برای دور نگه داشتن بن سلمان از تاج و تخت برای بن نایف - که فرزند پسر ندارد- کافی است تا از میراث فعلی خود چشم بپوشد. یک فرض وجود دارد که میگوید بن سلمان از پادشاه میخواهد تا این حیله را زودتر خنثی کند چرا که از این میترسد که اگر بن نایف پادشاه شود، یکی از اولین کارهای او انتخاب ولیعهدی جدید به جای بن سلمان خواهد بود. برای پادشاه، یک احتمال نادیده گرفتن نقش نخستوزیری و واگذاری آن به بن سلمان است؛ مانوری که او را در مقامی ارشدتر نسبت به بن نایف قرار میدهد. در واقع، تحقیر بن نایف به امری معمول برای بن سلمان تبدیل شده است. همانطور که اکونومیست گزارش داد «در یک جلسه بیش از ۵ ساعته، تنها یکبار نام ملک سلمان به میان آمد؛ پسر عمویش، ولیعهد، بن نایف اصلا به حساب نمیآمد....»عکسی از این دو نفر در نشست اکتبر به ریاست بن نایف، نشان میدهد که بن سلمان در حال خواندن یک مجله است. باور این دشوار است که برخی میگویند «دو محمد» رابطه خوبی دارند و با هم به خوبی کار میکنند.
سناریوهای بحران
اگر چه بحران در رابطه با ایران در هفتههای گذشته در صدر اخبار خارجی قرار داشت اما به لحاظ داخلی جنگ در یمن- که باعث و بانی آن بن سلمان شناخته میشود- مسالهای است که به احتمال زیاد کار این شاهزاده جوان را با مانع مواجه میسازد. اگرچه ظاهرا این جنگ برای افکار عمومی سعودی پسندیده است اما این جنگ به لحاظ مالی برای این پادشاهی بسیار پرهزینه بوده و به نظر میرسد بدون هیچ پیامد آشکاری در افق همچنان ادامه داشته باشد. بودجه سفت و سخت و پیامد کاهش قیمت نفت که به سیاست نفتی عربستان و بن سلمان مربوط است، میتواند بر جانشینی محمد تاثیر بگذارد. محمد بن سلمان در واشنگتن بهعنوان فردی فاقد عمق، تجربه و بلوغ نگریسته میشود و مصاحبه اش با اکونومیست هم همین را نشان میدهد؛ به نظر میرسد او به جای تغییر مسیر، رویکرد خود در همین زمینه را بیشتر کرده است. به نظر میرسد او نمیخواهد به شکست اعتراف کند.
جهان نظارهگر است
برای رهبران جهان و روزنامهنگاران محمد بن سلمان در ریاض فردی است که همه اکنون به او مینگرند. جان کری به جای پادشاه یا بن نایف با بن سلمان تماس گرفت تا بحران در روابط ریاض- تهران را کاهش دهد. نظرات بن سلمان در مورد سیاست نفتی به اندازه سخنان علی النعیمی شنیده میشود، هر چند نظرات دومی صائب تر است. او اگرچه طرحهایی برای «آرامکو» دارد اما از فساد احتمالی در این شرکت هم سخن به میان میآورد؛ امری که باعث شد ناظران صنعتی متعجب شوند و بهطور موثری به تضعیف النعیمی بپردازند. بن سلمان با آوردن جملهای از وینستون چرچیل میگوید فرصتها طی بحرانها به وجود میآیند و طرحی گسترده برای توسعه بخش خصوصی این پادشاهی را اعلام کرد. او در ۳۰ سالگی این قدرت را دارد که چنین چشماندازی را مطرح کند. اما اینکه قدرت تصویب و به عمل در آوردن آنها را داشته باشد، مسالهای دیگر است.
ارسال نظر