بخش اول
دکترین هیلاری
جیمز ترائوب
منبع: فارن پالیسی
در سیزدهم ژانویه سال ۲۰۱۱، هیلاری کلینتون، وزیر سابق امور خارجه ایالاتمتحده یک سخنرانی رئیسجمهوریگونه در دوحه قطر داشت.
او هشدار داد که بنیادهای منطقه در حال دفن شدن در زیر شنها است. او در ادامه به رهبران کشورهای عربی که شاهد تظاهرات جوانان در شمال آفریقا بودند،گفت: اگر شما آینده منطقه خود را نسازید، مطمئنا این جوانان شما هستند که این کار را خواهند کرد. روز بعد از این سخنرانی دیکتاتور تونس از کشور فرار کرد.
جیمز ترائوب
منبع: فارن پالیسی
در سیزدهم ژانویه سال ۲۰۱۱، هیلاری کلینتون، وزیر سابق امور خارجه ایالاتمتحده یک سخنرانی رئیسجمهوریگونه در دوحه قطر داشت.
او هشدار داد که بنیادهای منطقه در حال دفن شدن در زیر شنها است. او در ادامه به رهبران کشورهای عربی که شاهد تظاهرات جوانان در شمال آفریقا بودند،گفت: اگر شما آینده منطقه خود را نسازید، مطمئنا این جوانان شما هستند که این کار را خواهند کرد. روز بعد از این سخنرانی دیکتاتور تونس از کشور فرار کرد. تقریبا دو هفته پس از آن نیز صدها هزار مصری در میدان التحریر جمع شدند و خواستار برکناری حسنی مبارک شدند. پیرو هفته سقوط رهبران این دو کشور، هیلاری کلینتون بهعنوان وزیر امور خارجه آمریکا با باراک اوباما، رئیسجمهوری این کشور جلسات اضطراری تشکیل دادند تا درخصوص چگونگی واکنش به این اتفافات مهم تصمیمگیری کنند.
آیا آنها باید در کنار جوانانی میایستادند که خواستار پایان دادن به حکومتهای دیکتاتوری بودند یا باید به سمت رهبرانی غش میکردند که چندی پیشتر، او آنها را نصحیت کرده بود. اما چه تضمینی وجود داشت که منطقه به گونهای آرایش یابد که همچنان به نظم جهانی اعتقاد داشته باشد یا در جبهه آمریکا قرار بگیرد. سازمان امنیت ملی آمریکا که شامل «دنیس مک دوناگ»، «بن رودز» و «سامانتا پاور» است و اوباما نیز بسیار با آنها درخصوص مسائل امنیتی مشورت میکند، اعلام کرد که «بهار عربی فرصت بسیار خوبی است که پرزیدنت از آن استفاده کند و یک سخنرانی هم درخصوص «چرخش تاریخی» داشته باشد تا در واقع خود را بهعنوان یک «همراه و موافق» با تغییرات نشان دهد. اما هیلاری کلینتون، وزیر سابق امور خارجه آمریکا اعضای سازمان امنیت ملی را عدهای سادهلوح میدانست. او به جیمز استاینبرگ، معاون خود گفت: هیچ دلیلی نمیبینم که باور داشته باشم جمعیت حاضر در میدان التحریر میتواند در غیاب حسنی مبارک حکومت کند. او به حسنی مبارک و به ویژه «سوزانه»، همسر وی نزدیک بود.
قطعا به همین دلیل بود که در آن زمان دنیس راس مدیر ارشد بخش خاورمیانه در شورای امنیت ملی آمریکا گفت: «احساسات هیلاری کلینتون به حسنی مبارک بر پایه یک دوستی 30 ساله بوده است. اگر هیلاری کلینتون در مورد حسنی مبارک کوتاه بیاید و از دوستی خود با حسنی مبارک دست بردارد، سایر دوستان وی در منطقه خواهند گفت اگر وی به این راحتی از دوستان خود دل میکند، هیچ تضمینی وجود ندارد که او با ما تا آخرش باقی بماند و از این پس در مورد گفتهها و قولهای او شک و تردید خواهند داشت.» حتی راس، بهعنوان یک رئالیست سرسخت بر این باور بود که هیلاری کلینتون بیش از حد هوای دوستان قدیمی خود را دارد. او در همین زمینه به هیلاری کلینتون میگوید: «دوستی تو با حسنی مبارک باعث شده که کور شوی و نبینی چه خبر شده است و اگر اینگونه ادامه پیدا کند، حتی ممکن است بد هم بشود.» در بیست و هشتم ژانویه در «اتاق وضعیت» کاخ سفید جلسهای با اعضای امنیت ملی آمریکا برگزار شد، هیلاری کلینتون از مواضع خود عقب نشست و به قول اوباما سعی کرد خود را در طرف درست تاریخ قرار دهد.
دو روز بعد از آن جلسه، وی در برنامهای با عنوان « Meet the Press» در شبکه «انبیسی» حضور یافت تا درخصوص تغییر جهت افکار خود صحبت کند و از اینرو به حسنی مبارک حمله کرد و از وی خواست که دست از خشونت بردارد و زمینه را برای انتقال آرام قدرت در این کشور فراهم کند تا مصر قدمهایی برای رسیدن به یک دموکراسی واقعی بردارد. زمانی که این مباحث به پایان خود رسید و جوانان به بزرگترها در مورد همراه شدن با بهار عربی هشدار دادند، ناگهان جو بایدن و رابرت گیتس هم در کنار هیلاری کلینتون قرار گرفتند و باید گفت نظرات واشنگتن درخصوص این تغییر و تحولات تا حدودی یکدست شده بود. در اول فوریه همان سال، باراک اوباما، رئیسجمهوری ایالاتمتحده در یک سخنرانی گفت: همانگونه که وزیر امور خارجه گفته است کشورها باید انتقال آرام و منظم قدرت را از همین الان شروع کنند. چند روز پس از این سخنرانی هم وزیر دفاع مصر، مبارک را از قدرت عزل کرد و یک سرخوشی نسبی در جهان عرب و کاخ سفید بهوجود آمد. این داستان برای این اهمیت دارد که هیلاری کلینتون قصد دارد خود را نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ کند.
داستانهای متعدد مشابهی در مورد هیلاری کلینتون در زمانی که وزیر امور خارجه ایالاتمتحده بوده، نقل شده است. جدا از اینکه برخی داستانها هستند که جمهوریخواهان برای بیاعتبار کردن وی مطرح میکنند، مهمترین اتفاقی که کل دوره حضور هیلاری کلینتون را در دوره زمامداریاش تحتتاثیر قرار داد، حادثه بنغازی و کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی بوده است. درخصوص حادثه بنغازی حرف و حدیث فراوان است؛ اما بیشترین انتقادات متوجه این موضوع است که وی در مورد امنیت سفرای آمریکا در خواب خرگوشی بوده و درخصوص مسائلی از این دست غفلت کرده است. با تحقیقات بهعمل آمده، مشخص شده که چنین ادعاهایی بسیار مضحک است. البته این ادعا که جو بایدن گفته است هیلاری کلینتون یک «مداخلهگر» است از همه جدیتر به نظر میرسد. زیرا این گفته جو بایدن آدمی را یاد این جمله میاندازد که میگوید ما فقط زمانی دست بهکار شویم که افراد بد، کارهای بد انجام میدهند. هیلاری کلینتون رئیسجمهور قطعا نسبت به باراک اوباما در استفاده از زور، اعتماد بهنفس بیشتری دارد. حتی از شخصی مانند جو بایدن هم که ممکن است خود را نامزد دموکراتها کند، پیشروتر است. او از همه مشاوران باراک اوباما، درخصوص طرحهای ضدشورشی ژنرالهای آمریکایی در افغانستان به سال 2009 میلادی مشتاقتر بوده و از آنها استقبال کرده است. او در لیبی هم کمک کرد تا یک فرمانده بسیار بیمیل را برای حمله به لیبی به بهانه جلوگیری از جنایتهای بیشتر تشویق کند.
ارسال نظر