بخش پایانی
پوسته لرزان آک پارتی - ۲۰ آبان ۹۴
پژوهشگر ارشد جامعهشناسی
رهبر «پکک» عبدالله اوجالان، سالها است که در زندان ایمرلی بهسر میبرد و چند سال است که دولت ترکیه روند مذاکرات صلح و سازش با پکک را برای حل مساله کرد آغاز کرده است.
از آغاز درگیریهای نظامی دولت و پکک در فاصله میان دو انتخابات دمیرتاش تلاش زیادی انجام داد تا از موضعگیری صریح وشفاف علیه عملیاتهای نظامی و خشونتهای سازمان یافته پکک پرهیز کند و در مقابل خشونتهای نیروهای نظامی و پلیس را با تظاهراتکنندگان و مخالفان برجسته کند.
پژوهشگر ارشد جامعهشناسی
رهبر «پکک» عبدالله اوجالان، سالها است که در زندان ایمرلی بهسر میبرد و چند سال است که دولت ترکیه روند مذاکرات صلح و سازش با پکک را برای حل مساله کرد آغاز کرده است.
از آغاز درگیریهای نظامی دولت و پکک در فاصله میان دو انتخابات دمیرتاش تلاش زیادی انجام داد تا از موضعگیری صریح وشفاف علیه عملیاتهای نظامی و خشونتهای سازمان یافته پکک پرهیز کند و در مقابل خشونتهای نیروهای نظامی و پلیس را با تظاهراتکنندگان و مخالفان برجسته کند. برخی اوقات هم با سیاستهای دوپهلو و یکی به نعل، یکی به میخ به استقبال اتفاقات ناگوار داخلی رفت، تا اینکه با افزایش فشار افکار عمومی مجبور شد تا چندبار هم پکک را به صراحت به انجام خشونت و جلوگیری از روند صلح متهم کند و از آنها بخواهد که سلاح خود را بر زمین بگذارند. هنوز هم بسیاری از ناظران سیاسی آگاه به مسائل ترکیه به H.D.P به چشم بازوی سیاسی پکک نگاه میکنند، اما خیلی از طرفداران دوآتیشه H.D.P ماهیت و خط مشی این حزب را متفاوت از پکک و حتی مترقیتر و رهایی بخشتر از آن میدانند.
در این میان نکته مهم این است که دمیرتاش و H.D.P حتی با فرض وجود عدم رابطه ارگانیک بین دو این هم نمیتوانند به انکار و نفی پکک بپردازند؛ چرا که ۱) این سازمان انقلابی و مسلحانه بهترین اهرم فشار آنها برای انجام مذاکرات سیاسی و تحمیل شرایط و کسب امتیازات سیاسی است؛ ۲) با نفی و انکار پکک و با توجه به مشروعیت این سازمان در مناطق کردنشین، پایگاه اجتماعی رای خود را از دست میدهد که در این صورت H.D.P محلی از اعراب نخواهد داشت. با این توضیح باید گفت H.D.P حزبی دوزیست است که این تناقض را در ذات خود حمل میکند و ناتوان از حل آن است-حداقل در مقطع کنونی-. اگر عملیاتهای مسلحانه و نظامی پکک را مثل دیگر سیاستمداران سطح اول ترکیه، نه تنها محکوم نکند، بلکه به توجیه آن بپردازد، این باعث افزایش بیاعتمادی نظام سیاسی به این حزب خواهد شد و اگر این عملیاتهای نظامی و مسلحانه را محکوم کند، به منزله پایان اعتبار و مشروعیت آن در میان آن گروه از کردهای ترکیه است که به این حزب رأی میدهند و این معمایی حل نشدنی در پیش روی دمیرتاش است که موضعگیریهای سیاسی را برای او سختتر از هرکسی میکند؛ چرا که دمیرتاش هنوز هم در جایگاه یک سیاستمدار واقعی قرار نگرفته است و این ناشی از فلسفه وجودی و ماهیت جریانی است که محکوم است علیه اقتدار باشد. البته همه آرا H.D.P از مناطق کردنشین به دست نمیآید، اما رایهای اقلیتهای خاموش جامعه ترکیه در نظام اکثریتی انتخاباتی این کشور به چشم نمیآید؛ هرچند با احتساب خوشبینانه این آرا به جرات میتوان گفت که H.D.P هم با تعداد آرای ثابت، حزبی محلی است تا سراسری.
اگرچه نباید به انتظار وقوع این تغییر و تحول در کوتاه مدت امید بست، اما مدعیان صلح و دموکراسی در ترکیه برای اینکه این روند آغاز شود هزینههای زیادی را متحمل شدهاند. در دو طرف نیروهایی زیادی وجود دارند که به این نتیجه رسیدهاند که باید به جنگ و خونریزی بیسرانجام پایان داد و راهحل این مساله را نباید در کوهستانهای قندیل که باید در راهروهای مجلس ترکیه جست. در این میان آک پارتی با رهبر زندانی پکک عبدالله اوجالان به مذاکره نشسته است تا روند پیچیده مذاکرات صلح و سازش را مستقیم با وی پی بگیرد و اگرچه طبق توافق دولت و پکک قرار بود، نیروهای پکک سلاح را زمین بگذارند و از خاک ترکیه خارج شوند و بعد طبق توافقات اولیه امتیازاتی به مردم کرد داده شود، اما به نظر میرسد با مخالفت نیروهایی از دو طرف درگیر، به خصوص با اوجگیری بحران نظامی سوریه، این روند کاملا حالت معکوس به خود گرفت و در فاصله بین دو انتخابات به شدیدترین درگیریهای نظامی میان دولت و نیروهای پ.ک.ک در چندسال اخیر انجامید. برای آک پارتی حیاتی است که پیش از آغاز روند سیاسی حل و فصل مساله کرد، پکک سلاح خود را بر زمین بگذارد تا با این کار هم دهان مخالفان خود را ببندد و هم راه برای تحولات آتی هموار کند؛ اما گویا هم در داخل پکک و هم در میان بخشهایی از نظام سیاسی ترکیه به خصوص در میت(سازمان اطلاعاتی ترکیه) و ارتش این خواست به چشم نمیخورد و هم برخی از دولتهای منطقهای که با پکک همکاری دارند و از آن برای رقابتهای منطقهایشان بهرهبرداری میکنند، نمیخواهند این پروژه صلح و سازش به سرانجام برسد. در این میان با توجه به اینکه پکک دیگر از اوجالان فرمان نمیبرد، آزادی اوجالان میتواند آخرین برگ برنده آک پارتی در مورد مساله کردها باشد.
H.D.P و دمیرتاش هم با این اوصاف همیشه مجبور خواهند بود، در میان این دو تناقض آشتیناپذیر یعنی حضور در عرصه سیاست رسمی و لزوم موضعگیری مسوولانه در قبال اوضاع کشور و حفظ خاستگاه اجتماعی خود با تایید ضمنی عملیاتهای مسلحانه پکک بهعنوان تشکیلاتی انقلابی و معارض و همچنین تناقض حل نشدنی پایگاه قومی رای در ساختار اجتماعی- سیاسی در حال گذار مناطق کرد و پایگاه رای اقلیتهای کوچک در ساختار اجتماعی- سیاسی پسامدرن آشتی برقرار کند که چون عملا ممکن نیست، حضور آنها در سیاست تنها به مخالفت و انتقاد از نظام حاکم خلاصه خواهد شد. این حزب در هر حال حزبی در اقلیت و محلی باقی خواهد ماند و کسانی که امیدوارانه به حضور موثر این حزب در روند حل سیاسی مساله کرد امید بستهاند، باید بدانند که نباید چندان به آینده این حزب خوش بین بود. بیشتر دموکراسی خواهان در این انتخابات دو دغدغه اساسی داشتند؛ یکی اینکه آک پارتی نتواند اکثریت آرا را به دست بیاورد و به تنهایی بر مسند قدرت بنشیند و دیگری اینکه H.D.P حتما از سد ۱۰ درصد رد شود تا مبادا دوباره جامعه ترکیه دچار ناامنی، درگیری و قطبی شدن شود. از این دو یکی محقق شد و H.D.P این بار نه با قاطعیت و صلابت دفعه پیش که به زحمت از سد رای لازم گذشت، تا بار دیگر ترکیه برنده واقعی شود.
حضور H.D.P در قدرت هرچند ضعیف، اما بسیار مهم است؛ چرا که با حضور H.D.P یکی دیگر از دو اصل مهم کمالیسم یعنی ملیگرایی ترکی هم بهصورت رسمی در هم شکسته میشود، همچنان که با حضور آک پارتی آن اصل دیگر یعنی سکولاریسم در هم شکسته شد. آک پارتی با قیچی کردن بال و پر نهادهای حامی سکولاریسم و ملیگرایی در ارتش و دادگاه قانون اساسی و ضربات سهمگین به پیکره مردان پشت پرده دولت موازی، راه را برای حضور این وجه دیگر محذوف جامعه ترکیه یعنی قومیت فراهم کرد. اکنون آک پارتی اسلامگرا و H.D.P چپ گرا و کردگرا بازیگران اصلی و تاثیر گذار انتخابات دوره قبل و این انتخابات زودرس بودند و در آن سو M.H.P و C.H.P که نشانههایی هرچند ضعیف از دوران کمالیسم به شمار میآیند، در روشنای این ایدههای جدید و متنوع و تاکنون کمتر دیده شده، شاهد به حاشیه رفتن تفاسیر غیرمدرن از ایدههایی نظیر ملیگرایی و سکولاریسم در این میدان نابرابر هستند. حال باید به انتظار نشست و دید که آیا اردوغان به اصلاح اشتباهات خود خواهد پرداخت و با مسوولیتپذیری یک سیاستمدار کارکشته دوباره قطار توسعه ترکیه را در ریل صحیح جای خواهد داد یا با غرور تکبر قبلی در پوسته لرزانی که در حال حرکت است، سقوط خواهد کرد؟!
ارسال نظر