پوتین میزبان بشار اسد شد
گروه جهان: بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه روز سه‌شنبه در دیداری اعلام نشده و یک روزه به مسکو رفت و با ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری این کشور، عملیات نظامی در سوریه و فرآیند گذار سیاسی در این کشور را مورد بحث قرار داد.

کرملین میزبان اسد شد

اولین سفر خارجی بشار پس از بحران سوریه


به گزارش نیویورک‌تایمز، «دیمیتری. اس. پسکوف»، سخنگوی کرملین اعلام کرد که این دو رهبر سیاسی مسائل مربوط به «مبارزه با تروریسم و گروه‌های افراطی و مساله تداوم عملیات نظامی روسیه» و مسائل مورد علاقه طرفین را مورد بحث قرار دادند. به گزارش الجزیره، این اولین سفر اسد پس از آغاز جنگ داخلی در این کشور در سال 2011 است. اسد در مدت حضور در روسیه سه دیدار با مقام‌های این کشور برگزار کرد که در آن سرگئی شویگو (وزیر دفاع) و سرگئی لاوروف (وزیر خارجه) حضور داشتند. اسد در دیدار با پوتین در مورد وضعیت فعلی در این کشور و آینده سوریه گفت‌وگو کرد. در این دیدار پوتین هم اعلام کرد که کشورش نه‌تنها آماده مبارزه با تروریسم است، بلکه آماده است به حل‌وفصل مناقشه این کشور کمک کند. به گزارش نیویورک تایمز، دیدار دو رئیس‌جمهوری همچنین اولین مواجهه چهره به چهره‌شان پس از آغاز حملات نظامی روسیه به سوریه است. این گزارش می‌افزاید حمله به سوریه پوششی است که مسکو از آن برای اهداف خود بهره می‌برد. این کشور جنگنده‌های خود به همراه تجهیزات سنگین و نیروی نظامی به سوریه فرستاده تا به متحد خود- اسد- اطمینان خاطر دهد که قدرتش بر مناطق و بخش‌های اصلی سوریه دوباره برقرار خواهد شد.


تحلیلگران معتقدند، روسیه امیدوار است که با ماندن اسد در قدرت، داعش به مناطق غرب سوریه و مناطقی که نیروهای ائتلاف غرب حضور دارند عقب‌نشینی کند تا به این ترتیب مسکو بتواند هاله‌ای از امنیت پیرامون اسد ایجاد کند. با این حال، پوتین در دیدار با اسد اعلام کرد: «ما معتقدیم که آشتی و مصالحه بلندمدت با مشارکت تمام گروه‌های سیاسی، قومی و مذهبی در سوریه به دست خواهد آمد. در آخر، این مردم سوریه هستند که باید حرف آخر را بزنند.» روزنامه حریت اما از سفر اسد به مسکو بسیار ناراحت است. این روزنامه می‌نویسد: «پرزیدنت اسد در ۲۰ اکتبر به مسکو رفت تا شخصا از حمایت نظامی پوتین تشکر کند.» این روزنامه می‌افزاید: «کرملین این سفر را تا چهارشنبه صبح (دیروز) مخفی نگه داشت و در این روز خبر آن را همراه با تصاویر دو رئیس‌جمهوری منتشر کرد.»


قمار پوتین در سوریه

ربع قرن پس از عقب‌نشینی نیروهای روس از افغانستان، بار دیگر مسکو وارد جنگ در کشوری مسلمان شده است؛ آن هم در خارج از مرزهای امپراتوری تاریخی این کشور. مداخله نظامی روسیه در سوریه بسیار متفاوت از استفاده این کشور از قدرت نظامی در گذشته است؛ قدرتی که مشخصه‌اش در گذشته تهاجم از راه خشکی و اشغال بود. این مداخله همچنین در منطقه‌ای رخ می‌دهد که جدید هم هست: خاورمیانه، جایی که قدرت‌های بیرونی از جمله ایالات‌متحده نقشی کما بیش مسلط در 100 سال گذشته داشتند؛ در این منطقه همچنین بازیگران غیردولتی مانند داعش پس از سقوط امپراتوری عثمانی، سیستمی سیاسی را تهدید به واژگونی می‌کنند. سوریه هم اکنون به محلی برای جنگ آمریکا و روسیه تبدیل شده است. جنگنده‌های روسی دشمن را از آسمان‌ها بمباران می‌کنند و در کنار آن ناوگان دریایی روسیه هم موشک‌های خود را از مایل‌ها آنسوتر به سوریه پرتاب می‌کنند. این دشمن بر خلاف گذشته هیچ شانسی برای ضربه زدن به نیروهای روسی ندارد. تقسیم کار این است: روسیه با پشتیبانی هوایی به نیروی زمینی اسد و متحدانش یاری می‌رساند. «دمیتری ترینین»، رئیس مرکز کارنگ در مسکو می‌نویسد: «با این حال، روسیه ممکن است از نیروهای ویژه خود، نیروهای هوابرد و واحدهای مکانیزه خود برای تضمین، تسخیر یا نجات تاسیسات استراتژیک خود استفاده کند.»


روسیه از مداخله تمام عیار حذر کرده و به نظر نمی‌رسد نیروهای زمینی روسیه- یا نیروهای چچنی- بخشی از این برنامه باشند. ترینین این سوال را می‌پرسد که دلیل حضور محدود نظامی اما قدرتمند روسیه چیست؟ دلایل و اهداف اصلی مسکو و تاکتیک‌ها و استراتژی هایش چیست؟ آیا حضور نظامی مسکو در خاورمیانه به معنای تقابل با آمریکاست؟ ترینین با طرح این پرسش‌ها می‌افزاید: اول اینکه روسیه برای ممانعت از سقوط اسد وارد سوریه شد. در عین حال، این کشور براساس استراتژی پطر کبیر می‌کوشد تا به آب‌های گرم دست پیدا کند. بنابراین، بندر طرطوس این دسترسی را برای روسیه فراهم می‌آورد. در عین حال، روس‌ها بر این باورند که در صورت برقراری منطقه پرواز ممنوع و کمک غرب به شورشیان، سوریه احتمالا به سرنوشت لیبی دچار می‌شد. افزون بر این، داعش می‌توانست با تسلط بر دمشق معادلات را دگرگون کند.


داعش به دو دلیل دشمنی مهلک برای روسیه تلقی می‌شود: اول، داعش یک سازمان تروریستی است که مناطق مسلمان‌نشین از جمله آسیای مرکزی و قفقاز روسیه، تاتارستان را هدف گرفته است. دوم، حجم قابل توجهی از مبارزان خارجی داعش از سرزمین‌های شوروی سابق و خود روسیه برخاسته‌اند. این تروریست‌ها اگر در سوریه و عراق پیروز می‌شدند می‌توانستند به زادگاه خود بازگشته و مشکلات تازه‌ای را در آنجا دامن بزنند. به همین دلیل، پوتین برای از بین بردن تعداد زیادی از آنها پیش از بازگشت به زادگاه‌هایشان تردیدی به خود راه نمی‌دهد.


رئیس بنیاد کارنگی در مسکو می‌نویسد، تمام مساله این نیست. مداخله مسکو به همان اندازه که مربوط به داعش است به آمریکا نیز مربوط است. معنای این سخن چیست؟ همان قدر که داعش به دغدغه‌ای برای کرملین تبدیل شده حضور نظامی آمریکا هم به همان میزان به دغدغه‌ای برای روسیه تبدیل شده است. همه چیز از سال ۲۰۱۴ در اوکراین آغاز شد. روسیه از لاک دفاعی بیرون آمد و نظم پس از جنگ سرد که آمریکا در آن نیروی مسلط بود را شکست. در شرق اروپا، روسیه بر حق خود اصرار دارد و می‌گوید این منطقه در زمره «جهان روسی» است و مسکو می‌کوشد دولتی حائل میان جهان روسی با ناتو ایجاد کند. با این حساب، روسیه در خاورمیانه هم مدعی حق برابری با آمریکا در مبارزه با تروریسم و مدیریت امنیت منطقه است. روسیه برای اینکه خواسته‌هایش را به کرسی بنشاند از ابزار نظامی هم بهره جست: در دونباس، روس‌ها درگیر «جنگ هیبریدی» [جنگ ترکیبی؛ جنگ هیبریدی، که گاهی از آن با عنوان جنگ‌های کوچک، یا جنگ‌های نامنظم نیز یاد می‌شود، بیانگر به‌کارگیری ترکیبی قابلیت‌های نیروهای نظامی متعارف به شیوه‌ای پیچیده و هماهنگ‌شده است. جنگ‌های هیبریدی بر خلاف جنگ‌های نامتقارن و چریکی، به لحاظ عملیاتی رهبری شده و در میدان نبرد هماهنگ می‌شود؛ بنابراین، این‌گونه نبردها مستلزم داشتن یک فرماندهی متمرکز و ساختار کنترل (روند نبرد) است] شدند و در سوریه نیز از قدرت دریایی و هوایی خود بهره جستند.


استراتژی نظامی روسیه این است: تضعیف نیروهای ضداسد تا جایی که ارتش سوریه بتواند دست به ضد حمله بزند. اگرچه بیانیه‌های رسمی روسیه می‌گوید هدف حملات فقط داعش است اما در واقع، روسیه تمام نیروهای شورشی را هدف گرفته است. روسیه تمایز چندانی میان النصره با داعش و ... قائل نیست. کردها البته از حملات روسیه مستثنا هستند اما در قاموس مسکو هیچ «نیروی میانه‌رویی» در سوریه وجود ندارد.


پیروزی نظامی کامل برای اسد غیرممکن است و روس‌ها این را می‌دانند. موفقیت نظامی تا جایی ارزش دارد که بتواند به‌عنوان ابزاری سیاسی مورد مذاکره قرار گیرد. در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ روسیه با برگزاری دو دور گفت‌وگوهای «مسکو ۱ و ۲» کوشید اپوزیسیون و دولت اسد را دور یک میز بنشاند اما مشکل این بود که گروه‌های اپوزیسیون از مذاکره با مردان اسد سر باز زده و در هر فرآیندی که مسکو ترتیب می‌داد مشارکت نمی‌کردند. روسیه معتقد است اگر اسد برود مشکلی نیست اما این خروج از قدرت نباید با فشار آمریکا یا شورشیان باشد. با این حال، روسیه می‌پذیرد که «سوریه متحد» تا پیش از سال ۲۰۱۱ وجود داشت و اکنون نمی‌توان از آن سخن گفت.

پوتین میزبان بشار اسد شد