باراک دبلیو بوش و تروریسم - ۲۰ مهر ۹۴

جسیکا استرن

تحلیلگر مسائل تروریسم

بخش سوم

در دوران کمپین‌های تبلیغاتی باراک اوباما در سال ۲۰۰۸، وی گفت که نوری المالکی نخست‌وزیر عراق از آمریکا خواسته است تا یک جدول زمانی برای خروج سربازانش از این کشور مشخص کند. اوباما از درخواست نوری‌ المالکی به‌عنوان «یک فرصت بزرگ» یاد کرد و آن را در راستای منافع امنیتی ایالات‌متحده و عراق دانست.


در سال 2010، زمانی که پایان جنگ در عراق را اعلام کرد، وی گفت: این موضوع تنها به سود عراق نیست و به سود ایالات‌متحده نیز خواهد بود. اما 4 سال بعد زمانی که شهرهای عراق به دست نیروهای داعش افتاد، رئیس‌جمهوری و مدافعان ترک عراق مدعی شدند که خروج سربازان آمریکایی به واقع تصمیم باراک اوباما نبوده است. این در واقع مالکی بوده که به این موضوع اصرار داشته و گفته است که نیازی به تامین امنیت از سوی سربازان آمریکایی ندارد. این دسته مدعی‌اند که جورج بوش پسر و مالکی درخصوص زمان منقضی شدن قرارداد از پیش توافق کرده بودند.


البته در این‌باره ردی از حقیقت و واقعیت هم می‌توان پیدا کرد. در اینکه نوری المالکی اصرار داشته تا در پایان قرارداد سربازان آمریکایی از این کشور خارج شوند شکی نیست، اما هرگز نمی‌توان بی‌توجهی اوباما را درخصوص فشار وارد نکردن به نوری المالکی برای ماندن بخشی از سربازان آمریکایی در عراق نادیده گرفت. از همه مهمتر اینکه باراک اوباما، ارتباط دیپلماتیک آمریکا با عراق را کاهش داد و همزمان نیز سنی‌ها را در این کشور به حال خود رها کرد و مالکی را در این ماجرا آسیب‌پذیر کرد. در این بحبوحه زمانی بود که گروه‌های جدایی‌طلب در کنار کردها فعال شدند.


پهپاد، وام و تلفن

البته نباید از اینکه اوباما برخی از قدم‌های اشتباه بوش را اصلاح کرد،غافل شد. او برخی از حرکات اشتباه بوش را که مربوط به تئوری‌های ضدتروریستی‌اش می‌شد، اصلاح کرد. این مدیریت، همچنین برای خود دیدگاهی تقریبا جداگانه برای مبارزه با تروریسم جهانی داشته که از اساس به سه چیز متکی است.


در میان سه ابزار کمکی اوباما برای مبارزه با تروریسم یکی از آنها کاربردی‌تر و معروف تر است. هواپیماهای جنگی بدون سرنشین (پهپاد)، یکی از معروف‌ترین تجهیزات جنگی آمریکا در حوزه عملیات‌های ضدتروریستی است. دقت بالای این پهپادها یکی از دلایلی است که اوباما را بیش از حد به آنها وابسته کرده است. اما این پهپادها بی‌نقص هم نیستند. هدف‌گیری این پهپادها، کاملا به اطلاعاتی است که نیروهای اطلاعاتی آمریکا و متحدان این کشور فراهم می‌کنند.


از این رو کشته شدن غیرنظامیان نیز ناگزیر می‌شود و این یکی از بزرگ‌ترین نقص‌های این‌گونه عملیات‌های ضدتروریستی می‌شود. این در حالی است که براساس آمارهای منتشر شده توسط اتاق فکر «نیو آمریکا»، دقت این پهپادها روز به روز در حال افزایش است، از این رو این ابزار به‌عنوان یکی از ابزارهای کاربردی پرزیدنت اوباما درخصوص مبارزات ضدتروریستی‌اش محسوب می‌شود. براساس آمارهای منتشر شده، مشخص شده است که خسارت‌های جانبی حملات پهپادهای آمریکایی، به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.


البته در میان تعریف و تمجیدها، نقدهای مشروعی هم می‌توان پیدا کرد. یکی از نقدهای وارد شده حکایت از این دارد که ایالات‌متحده به‌رغم اینکه رویکرد مبارزات ضدتروریستی‌اش را بر مبنای نابودی گرو‌ه‌های تروریستی قرار داده است؛ اما حملات این پهپادها نتوانسته مانع سربازگیری گروه‌های افراطی شود. به‌عنوان مثال در یمن، استفاده از پهپادها برای مبارزه با القاعده، راهکار اصلی واشنگتن است، اما براساس آخرین اخبار منتشر شده القاعده یمن در این کشور رشد عجیبی داشته و توانسته نفرات زیادی را عضو این گروه کند.


برخی دیگر حتی می‌گویند خود این حملات موجب افزایش نفرات این گروه‌ها شده است. این در حالی است که برخی از نخبگان سیاسی آمریکا، از جمله «کریستوفر سویفتس» اعتقاد دارد که خود این حملات به‌طور مستقیم نقشی در جذب نفرات به این گروه‌ها ندارد، بلکه هویت این گروه‌ها از اساس برای نوجوانان و جوانان کشورهای عربی جذاب است. این جوانان وقتی می‌بینند با وارد شدن به این گروه‌ها می‌توانند سلاح به دست گیرند و یا اینکه خودرویی برای عملیات‌های تروریستی در اختیار آنها قرار می‌گیرد، خود به خود با اشتیاق زیاد جذب این گروه‌ها می‌شوند.


البته از یک نکته نباید غفلت کرد، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در عملیات‌های ضدتروریستی همانقدر که به سود ایالات‌متحده است به همان اندازه نیز می‌تواند به ضرر آنها تمام شود. استفاده از این پهپادها می‌تواند، انگیزه تروریست‌ها را برای حمله به خاک ایالات‌متحده افزایش دهد. فصیل شهزاد، یکی از کسانی که سعی داشت میدان تایمز را در سال ۲۰۱۰ در نیویورک منفجر کند، مدعی شد که وی قصد انتقام از آمریکا را داشته است، زیرا «بیت‌الله مسعود»، رهبر طالبان پاکستان در حملات پهپادهای آمریکایی جان خود را از دست داده است.


اما نزدیک به 15 سال است که با تروریست‌ها مصاحبه می‌کنم و واقعا با قاطعیت نمی‌توان گفت که یک عامل برای تروریست شدن یک نفر نقش بازی می‌کند؛ به تروریست شدن افراد نباید تک‌ بعدی نگاه کرد. چند مولفه می‌تواند در این زمینه نقش بازی کند؛ عوامل عاطفی، اجتماعی، مالی و ایدئولوژیک و گاهی ترکیبی از این مولفه می‌تواند یک نفر را مستعد این امر کند که جذب گروه‌های تروریستی شود.


پهپادها وسیله جنگی بسیار وحشتناکی هستند. پهپادها گاهی موجب مرگ بی‌گناهان می‌شوند. این احساس وجود دارد که چون این جنگنده‌ها بدون حضور انسان‌ها در عملیات‌های جنگی حضور پیدا می‌کنند، موجب می‌شوند آمار تلفات غیرنظامیان بالا برود. این در حالی است که در نظرسنجی‌ها مشخص شده افکار عمومی ایالات‌متحده با استفاده از این پهپادها برای مبارزه با تروریست‌ها موافق است، اما اگر روزی همین پهپادها جان شهروندان آمریکایی را تهدید کند و یا کشوری علیه مردم آمریکا از این وسیله استفاده کند، مطمئنا نظر مردم آمریکا به سرعت تغییر خواهد کرد. اما در حال حاضر، این پهپادها از بین چند انتخاب بد، برای کشتن افراد بد و تروریست‌های بلندپایه مامور به کار شده‌اند.