دنیای پسا وین

رابرت فیسک

تحلیلگر ایندیپندنت

«عملیات توفان قاطع» شاهزاده محمد امروز دیگر «قاطع» به نظر نمی‌رسد. سه ماه پس از آنکه وزیر دفاع سعودی بمب افکن‌های آمریکایی را علیه مواضع شیعیان در یمن بسیج کرد، بهترین کاری که متحدان این کشور می‌توانند انجام دهند همانا «ول گشتن» در فرودگاه ویران شده عدن و اعلام «پیروزی اندک» است. با بیش از ۳هزار کشته در یمن که نیمی از آنها غیرنظامی هستند، جنگجویان گوش به فرمان شاهزاده محمد تاثیر اندکی بر دشمنان حوثی داشته‌اند؛ درست همان گونه که آمریکا تاثیر اندکی بر داعش در عراق و سوریه داشته است.


اکنون در حالی که پدر شاهزاده محمد- ملک سلمان- شاهد بن‌بست در جنگ فرزندش در یمن است، پادشاه تماسی از سوی اوباما دریافت کرد تا به او اطمینان دهد که نسبت به توافق هسته‌ای آمریکا با ایرانیانی که حامی حوثی‌ها هستند، ترسی به خود راه ندهد. آیا در این تماس تلفنی آنها در مورد باتلاق یمن صحبت کردند یا این مساله به کنار نهاده شد؟ چند روز گذشته نقش حیاتی جان کری را آشکارا نشان داد. در انظار غربی‌ها، قهرمان ویتنام همان فرد آمریکایی است که 18 روز را با ایرانیان به مذاکره نشست تا به نتیجه‌ای روشن برسد. این همان جان کری است که پس از اینکه شاهزاده محمد هشداری سه ساعته در مورد حمله به یمن به او داد، با سعودی‌ها و متحدان عرب خود تماسی ویدئویی برقرار کرد. به تعبیر یکی از مقام‌های وزارت خارجه، کری «کار ائتلاف عربی در حمله به حوثی‌ها را محکوم کرد» و به «اشتراک اطلاعاتی، کمک رسانی و مشاوره و حمایت لجستیکی برای حمله به اهداف حوثی‌ها» از سوی واشنگتن اشاره کرد. گویی اینها کافی نبود. یکی از افرادی که در شورای امنیت ملی آمریکا عضو است، می‌گوید: «ما در حال تشکیل یک هسته مشترک برنامه‌ریزی با عربستان برای هماهنگی در حمایت نظامی و اطلاعاتی آمریکا هستیم.»


آمریکا مایل است در مورد تمام این مسائل طفره برود و به سعودی‌ها بگوید که «مذاکرات سیاسی» بهترین راه‌حل برای بحران یمن است- سیاست قدیمی عربی (و البته آمریکایی) «اکنون بمباران کن، بعدا مذاکره کن»- اما باور نکردنی است که روابط جدید واشنگتن با ایران گویی حمایت ظاهرا تمام عیار واشنگتن از ماجراجویی سعودی‌ها را قطع نخواهد کرد؛ ماجراجویی‌ای که ملک سلمان و فرزندش سه ماه پیش آغاز کردند. ایران با توجه به نقشی که در دنیای پسا وین در خاورمیانه به دست آورده به احتمال زیاد به واشنگتن فشار می‌آورد تا بلندپروازی‌های سعودی در یمن را مهار کند و مانع تلفات بیشتر غیرنظامیان از سوی حملات هوایی عربستان شود. به نظر می‌رسد که ملک سلمان هم همین مسیر را در پیش گیرد نه به این دلیل که پاکستان از اعزام نیرو به یمن به‌عنوان اقمار و سربازان عربستان سعودی سر باز زد.


در مبارزه‌ای آرام‌تر، احتمالا به سوی «درگیری کاریکاتوری» پیش برویم. کاریکاتوریست‌های ایرانی در مورد جنگ یمن به طرحی از پرچم عربستان رسیدند که در آن شمشیر وسط به پرواز در آمده و بر سر کسانی که بمب می‌ریزند، فرود می‌آید. روزنامه‌های سعودی هم تصویر برخی مقام‌های ایرانی را در قالب کاریکاتور نشان دادند. این مساله می‌تواند به روزنامه‌های اسراییلی هم راه یابد. به نظر می‌رسد توافق هسته‌ای با ایران در نهایت به سوی توافقاتی میان ایران- غرب در برخی جبهه‌ها در خاورمیانه منتهی شود. ظاهرا عربستان با پی بردن به توافقات آینده در منطقه درصدد بر هم زدن بازی است و به هر وسیله‌ای می‌کوشد راه را بر توافقات احتمالی آینده ببندد. همان طور که نیویورک‌تایمز نوشت، ایران در حال بازگشت به هژمونی منطقه‌ای خود است و این در حالی است که جهان عرب در آشوب به سر می‌برد: مصر با بحران پس از اخوان و حملات داعش دست به گریبان است، عربستان در باتلاق یمن گرفتار آمده، ترکیه با سقوط ارزش پول ملی و تضعیف جایگاه حزب عدالت و توسعه روبه‌رو است. تنها کشوری که در منطقه در میان رقبای خود (مصر، ترکیه و عربستان) صاحب نفوذ و ثبات است ایران است. یمن، عراق و سوریه نقطه ثقل تحولات منطقه‌ای و سیاست خارجی آمریکا- ایران خواهد بود.