رویای بربادرفته آتاتورک مسلمان
مراد یتکین
ستون نویس حریت

حزب عدالت و توسعه ترکیه در انتخابات پارلمانی یکشنبه ۷ ژوئن اکثریت خود را از دست داد، هر چند هنوز موقعیت مهمی دارد. این حزب ۲۵۷ کرسی از مجموع ۵۵۰ کرسی پارلمان را به دست آورد. معنای دیگر این سخن این است که حزب عدالت نتوانست ۲۷۶ کرسی مورد نیاز برای تشکیل دولت بدون ائتلاف را به دست آورد. دو پیامد مهم دیگر هم هست که چرا آرای حزب عدالت از ۵۰ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۴۱ درصد در انتخابات ۷ ژوئن کاهش یافت:

۱ - رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه با هدف خود مبنی بر یک قانون اساسی جدیدِ مبتنی بر الگوی ریاست جمهوری قوی با کنترل و توازن ضعیف‌تر وداع می‌کند. رای‌دهندگان ترک با آرای خود به طرح اردوغان «نه» گفتند. کاهش آرای حزب عدالت شکستی بود برای اشتیاق اردوغان جهت تغییر رژیم از پارلمانی به ریاست جمهوری. می‌توان به این نتیجه رسید که مردم ترکیه رای به تداوم نظام پارلمانی دادند.

۲ - حزب دموکراتیک خلق (HDP) که حزبی کردی است آرایش به ۱۳ درصد رسید. این حزب حضوری قوی در پارلمان خواهد داشت. این حزب چگونه موفق شد به این آرا دست یابد؟ حزب HDP به این دلیل توانست به این جایگاه برسد که خود را از حزبی «کردی» به حزبی ارتقا داد که هدفش حقوق و آزادی‌های تمام مردم ترکیه و کسب حمایت از چپ‌های ترک و لیبرال‌ها با این وعده بود که اگر به پارلمان راه یابد با حزب عدالت بر سر ریاست جمهوری اردوغان چانه‌زنی نخواهد کرد. نتیجه، دست برتر این حزب در فرآیند مذاکرات صلح کردها بود البته اگر این مذاکرات ادامه یابد.

۳ - هنوز معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد اما یک ائتلاف سه‌حزبی میان احزاب مخالف- حزب سوسیال دموکرات جمهوری‌خواه خلق (CHP)، حزب حرکت ملی (MHP) و حزب دموکراتیک خلق (HDP) - خیلی محتمل نیست چرا که هر سه قبلا چنین احتمالی را رد کرده بودند. ائتلافی از حزب عدالت با سایر احزاب می‌تواند محتمل باشد به این شرط که نظام ریاست جمهوری اردوغان مستثنی شود. همچنین، دولت اقلیت حزب عدالت قابل پیش‌بینی است آن هم با نمایندگان مخالفی که رای اعتماد به چنین دولتی می‌دهند تا بعدا بتوانند آن را بیشتر تضعیف کنند. پارلمان جدید پارلمان انتقام از اردوغان خواهد بود. دولت اقلیت که احتمالا تشکیل خواهد شد، دست دولت حزب عدالت را خواهد بست.

همچنین این حدس محتمل است که آیا اردوغان و حزب عدالت قربانی بلندپروازی‌های خود شده یا خیر آنگاه که ۱۰ درصد از بازماندگان رژیم نظامی پس از ۱۹۸۰ را به نام «حفظ ثبات سیاسی» در دولت خود جمع کرده بود. اگر این حزب ۵ تا ۷ درصد را هم از دست می‌داد شانس دوباره‌ای برای پیاده کردن نظام ریاست جمهوری مد نظر اردوغان را نداشتند (هم اکنون حزب عدالت ۱۱ درصد را از دست داده است) اما می‌توانستند اکثریت پارلمانی‌شان را حفظ کنند. با وجودی که حزب عدالت ۴۲ درصد از آرا را به دست آورد اما باز اکثریت مطلق را از دست داد.

به هر حال، نتیجه هر چه باشد می‌توان گفت که پایان عصر اردوغانی در ترکیه رقم خورد. طرح‌هایی که اردوغان خوابش را دیده بود بر باد رفت. او بنا داشت نظام پوتین - مدودف را در ترکیه پیاده کند. این طرح در روسیه جواب داد اما تیر اردوغان در ترکیه به سنگ خورد. بی‌جهت نیست که «محمت ییلماز» می‌گوید «دوست داشتم شب انتخابات در کاخ ریاست جمهوری باشم. دوست داشتم قیافه اردوغان را ببینم. او بزرگترین بازنده انتخابات بود.» مردی که روزگاری او را آتاتورک ترکیه می‌نامیدند برای اولین‌بار در زندگی سیاسی اش متحمل شکستی سخت شد. او سوگند خورده بود که تبعیض روا ندارد اما کارش به جایی رسید که برای جمع آوری آرا برای حزب عدالت به تلاش‌های بی وقفه پرداخت.

هم او بود که کشور را به مدد سیاست‌های نادرستش دو قطبی و از قانون اساسی عدول کرد تا برنامه‌های مد نظر خود را پیاده کند. انتخابات ۷ ژوئن اما تمام رویای آتاتورک نوین را بر باد داد. به نظر می‌رسد اردوغان هنوز پیام انتخابات را درنیافته است؛ اینکه اقتدارگرایی به پایان خود رسیده و مردم ترکیه به آن «نه» گفتند. ظاهرا تنها حزب عدالت است که می‌تواند او را از خواب غفلت بیدار کند. اگر به انتخابات آخر اوت نگاهی بیندازیم نکاتی مطرح می‌شود: چه می‌شد اگر اردوغان استعفا می‌داد؟ چه می‌شد اگر «گل» به جای «اوغلو» نخست‌وزیر می‌شد؟ اگر گل به جای داود اوغلو وارد انتخابات می‌شد آیا نتیجه همین می‌شد؟ اردوغان تلاش داشت تا حکومت تک نفره راه بیندازد. این رویای او بود اما بازنده شد.