دیپلماتهای ملا محمد عمر بهدنبال اتحاد با ایران،چین و قطر
سد طالبان در برابر داعش
دیپلماسی طالبان
طی هفتههای اخیر تحرکاتی از سوی طالبان صورت گرفته که باعث برانگیختن پرسشهایی در میان صاحب نظران شده است. به نظر میرسد طالبان با یک تیر دو نشان زده است: از یکسو با پیشرویهای خود در افغانستان و درگیری با نیروهای دولتی و ائتلاف غرب فشار خود بر دولت افغانستان را افزایش میدهد و شرایط را برای بازگشت به قدرت فراهم میکند و از سوی دیگر، با جدی تر شدن خطر رسوخ داعش در افغانستان، هیاتهای دیپلماتیک طالبان درصدد یافتن متحدان تاکتیکی برای عبور از سد داعش در این کشور هستند.
دیپلماسی طالبان
طی هفتههای اخیر تحرکاتی از سوی طالبان صورت گرفته که باعث برانگیختن پرسشهایی در میان صاحب نظران شده است. به نظر میرسد طالبان با یک تیر دو نشان زده است: از یکسو با پیشرویهای خود در افغانستان و درگیری با نیروهای دولتی و ائتلاف غرب فشار خود بر دولت افغانستان را افزایش میدهد و شرایط را برای بازگشت به قدرت فراهم میکند و از سوی دیگر، با جدی تر شدن خطر رسوخ داعش در افغانستان، هیاتهای دیپلماتیک طالبان درصدد یافتن متحدان تاکتیکی برای عبور از سد داعش در این کشور هستند. گاردین مینویسد در دوران کرزای تنها «فرآیندی تماما افغانی بدون مداخله خارجی» پذیرفته شده بود؛ فرآیندی که در آن با توسل به «دیپلماسی پر رنج و زحمت» و به شرطی که طالبان «از این دفتر بهعنوان سکویی برای پرش سیاسی استفاده نکند» میشد امنیت را برای افغانستان به ارمغان آورد.
گاردین در تحلیل خود میافزاید: «به نظر میرسد در شرایطی که دولت در افغانستان مستقر شده اما همچنان در شرایطی متزلزل است، طالبان در قالب دولت در تبعید عمل میکند - که خواهان بازگشت به میز مذاکرات است- نه گروه شورشی.» این گزارش میافزاید: «آیا مردانی که لباسی بدوی و دستارهایی مشکی بر سر و کفشهایی مندرس میپوشند، میتوانند وارد ساختار دولت در این کشور شوند؟» مقامهای دولت فعلی افغانستان- بر خلاف دوران کرزای که شرط و شروط برای مذاکره با طالبان میگذاشت- اکنون بدون هیچ پیش شرطی مذاکره با طالبان را پذیرفتهاند. یکی از مقامهای کابل به شرط فاش نشدن نام به آسوشیتدپرس میگوید: «پس از اینکه مقامهای دولتی با آمریکا به نتیجه قابل قبول رسیدند در آن صورت فاز مذاکره داخلی را شروع میکنیم. در این فرآیند تمام گروهها صلح و ثبات را تضمین خواهند کرد.»
تقابل طالبان با داعش
اگرچه هر دو گروه طالبان و داعش از یک آبشخور فکری تغذیه میشوند، اما طالبان حضور هیچ رقیبی را در حریم خود بر نمیتابد. پیشرویهای داعش در مناطق مختلف خاورمیانه عربی باعث شده ترکشهای این گروه به افغانستان هم برسد. بر همین اساس، برخی از رهبران طالبان افغانستان هم با داعش بیعت کردهاند. برخی کارشناسان میگویند تحرکات اخیر طالبان (دیدار با مقامهای تهران، دوحه و پکن) در راستای جلوگیری از پیشرویهای داعش در افغانستان است. طالبان میکوشد با یارگیریهای منطقهای و جهانی نه تنها چهرهای مشروع به خود دهد، بلکه بر این است تا خود را بهعنوان تنها نیرویی که توان مقابله با داعش را دارد، جلوه دهد؛ این نمود خارجی فعالیتهای طالبان است. از سوی دیگر، نمود داخلی عملکرد طالبان بهگونهای است که این کشور به مثابه تهدیدی برای دولت تلقی میشود. نیویورک تایمز مینویسد: «کابل در مواجهه با تهاجم شدید طالبان در کریدور شمالی افغانستان، به سوی استراتژی خطرناکی در حال حرکت است. قرار است ائتلافی میان شبهنظامیان محلی و جنگسالاران قدیمی علیه طالبان شکل گیرد.» مجیب مشعل، گزارشگر نیویورکتایمز در همین رابطه میافزاید تلاشهایی در حال انجام است تا صدها هزار داوطلب در شمال افغانستان برای مبارزه علیه طالبان بسیج شوند آن هم در مناطقی که ارتش و پلیس افغانستان حضور چشمگیری ندارد.» با این حال، نیویورکتایمز مینویسد از ظواهر امر چنین پیداست که طالبان در تحولات داخلی افغانستان دست برتر دارد. این گروه با توسل به همین رویکرد وارد مذاکره با شرکای منطقهای و بینالمللی شده تا هم در جبهه داخلی و در مواجهه احتمالی با نیروهای دولتی و غربی دست برتر داشته باشد و هم سدی باشد در برابر پیشروی داعش. با این حال، برخی کارشناسان افغان بر این باورند که یک هماهنگی میان دولت افغانستان و طالبان وجود دارد. در واقع، چراغ سبز ایالاتمتحده به کابل برای مذاکره با طالبان این گروه را متقاعد کرده تا دستکم از شدت حملات خود علیه نیروهای دولتی بکاهد و با راه انداختن تورهای منطقهای توجهات را به سوی ظهور داعش در افغانستان جلب کند.
ارسال نظر