در سراشیبی باخت

پیتر منصور

سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا

سقوط الرمادی به دست نیروهای داعش موجب می‌شود که کارآیی راهبردهای آمریکا در منطقه مورد پرسش قرار بگیرد. پس از آزادسازی تکریت در ماه گذشته توسط نیروهای عراقی و نیروهای داوطلب شیعه، گروه داعش با تحکیم خود در استان الانبار به دنبال پاسخ برآمد و پالایشگاه بیجی را که بزرگ‌ترین پالایشگاه عراق است، مورد هدف قرار داد.

همه این موارد باعث به‌وجود آمدن نگرانی‌هایی در مورد راهبرد آمریکا شده که به تنزل و در نهایت از بین بردن انرژی گروه ختم می‌شود. بر خلاف گفته‌های مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ایالات‌متحده، سقوط الرمادی از نظر اهمیت استراتژیک بسیار قابل توجه است. در کنفرانس خبری مشترکی که دمپسی با اشتون کارتر، وزیر دفاع ایالات‌متحده آمریکا داشت، او گفت: «خود شهر به تنهایی اهمیت چندانی ندارد. زیرا داعشی‌ها به این شهر به‌عنوان بخشی از اهداف بزرگ خلافت خود نگاه نمی‌کنند. اما به زودی این شهر را بازپس خواهیم گرفت.» این داستان در مورد بازپس‌گیری این شهر نیست؛ بلکه در مورد شکست دولت خودخوانده اسلامی است. در حقیقت الرمادی برای داعش شهری قابل توجه است، زیرا آنها قصد دارند خلافت خود را از سوریه تا مرکز عراق بگسترانند. این شهر کلید ارتباطی در مرکز عراق است که در کنار رود فرات اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند. این شهر همان شهر سنی نشینی است که دولت آمریکا پس از حمله در سال ۲۰۰۳، ماه‌ها تلاش کرد تا آن را آرام نگه دارد. الرمادی همچنین شهر طرفداران جنبش «بیداری» است. قبایل سنی‌نشینی که همپای آمریکا در سرکوب القاعده نقش فعالانه‌ای ایفا کردند. گروهی که می‌توان از آن به‌عنوان پدر گروه داعش یاد کرد. قبایلی که در زمان جنگ در عراق در کنار آمریکا قرار گرفتند به دردهای فراوانی دچار شده‌اند و بعید است که این‌بار نیز در کنار آمریکا اسلحه به دست گیرند و همپای آمریکا با داعش بجنگند.

ایالات‌متحده باید چه واکنشی نشان بدهد؟

گروه داعش یک نهاد هیبریدی، با عناصر قوی در مبارزه و سازماندهی سریع و برخوردار از بیشترین کارآیی در میادین جنگی است. با در نظر گرفتن این موضوع بهتر است که برای مقابله با یک دشمن هیبریدی یک نیروی هیبریدی داشته باشیم. ایالات‌متحده می‌تواند یک نیروی قدرتمند در آسمان عراق ایجاد کند و در زمین نیز می‌تواندازنیروهای پیشمرگه کرد و شبه‌نظامیان شیعه که قابلیت بالایی در جنگ‌های زمینی دارند، استفاده کند. در هر حال سقوط الرمادی نشان داد که از آموزش، تجهیز و بازسازی ارتش عراق عایدی کمی نصیب واشنگتن شده است. بدون در نظر گرفتن موارد ذکر شده نابودی داعش کار مشکلی است. افزون بر این قبایل سنی الرمادی نیز هم‌اینک در کنترل نیروهای داعش هستند که دیگر نمی‌توان از نهاد هیبریدی آنها برای جنگ با داعش استفاده کرد.

تمام اینها نشان می‌دهد که از دست دادن الرمادی عقب‌نشینی کامل برای نابودی داعش به حساب می‌آید. رویکرد آمریکا در مبارزات ضدتروریستی قطع سر رهبران گروه‌های رادیکال مذهبی است. به این بهانه نیز حملات هوایی در عراق و سوریه انجام می‌‌گیرد اما این راهبرد در عمل نشان داده که فاقد کارآیی است. داعش نشان داده است که قابلیت بالایی برای این عملیات نظامی دارد و قادر به تحمل خسارت‌های وارد شده است. در حرکتی روبه جلو، دولت باراک اوباما باید کاستی‌های خود را در راهبردهای اتخاذ شده مورد ارزیابی قرار دهد و به‌دنبال سرمایه‌گذاری روی راهبردهایی باشد که مستقیما متوقف کردن داعش را در استان الانبار هدف گرفته باشد. زیرا این گروه قصد دارد مواضع خود را در این استان مستحکم‌تر از پیش کند. پیش از آن اما باید مردم آمریکا را برای یک جنگ طولانی مدت آماده و مردم آمریکا را قانع کرد که این جنگ سال‌ها به طول خواهد انجامید اما در نهایت این موضوع به سود ایالات‌متحده و متحدانش در منطقه و فراتر از آن خواهد بود.