رئیسجمهور بعدی آمریکا کیست
پلیس «والاستریت» یا منتقد «فدرال رزرو»؟
هیلاری کلینتون رسما وارد رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ آمریکا شد
حسین موسوی: هیلاری کلینتون آمد. روز یکشنبه با کلی سر و صدای اینترنتی. او اینترنت را وسیله رسمیتر خود برای حضور در انتخابات سال 2016 برگزید و به این طریق نامزدی خود را به مردم آمریکا اعلام کرد. اوباما نیز رئیسجمهوری ایالاتمتحده، پس از اعلام حضور هیلاری کلینتون برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری، پشت همحزبی خود را گرفت و گفت هیلاری میتواند انتخابی عالی برای مردم آمریکا باشد. در این میان یک «اما» بهوجود آمده است که کار را برای هیلاری کلینتون سخت میکند و نشانگر این میشود که چه راه سختی برای پیروزی دارد. از زمانی که هیلاری کلینتون اعلام کرد قصد دارد بهطور رسمی حضور خود را برای انتخابات اعلام کند، هشتگهای فوقالعاده وحشتناک علیه او به راه افتاده است. هشتگهایی با دیدگاههای جنسیتی و ضد زن. در یکی از این هشتگهای پرطرفدار آمده است: «هیلاری برو لباس شوهرت را اتو کن.» در هشتگ دیگری آمده است: «هیلاری با سگهایش 469 سال دارد.» این دو هشتگ پرطرفدار، بنا به اعتقاد تحلیلگران دو علت دارد: عدهای از آنها اعتقاد دارند جامعه آمریکا هرگز به یک زن اعتماد نخواهد کرد و سکان هدایت کشورش را به او نخواهد سپرد، هشتگ دیگر
اما اشاره به سن بالای هیلاری دارد. جایی که رقبای جوان جمهوریخواه، از جمله اسکات والکر، رَند پال و تد کروز حضور دارند و میانگین سنی نامزدهای جمهوریخواهان را پایین آورده است.
ناظران سیاسی آمریکا میگویند سن پایین در جامعه آمریکا اساسا یک امتیاز نیست اما سن بالا میتواند امتیازی منفی برای هر نامزدی حساب شود. هیلاری کلینتون نزدیک به سه دهه است که در عرصه سیاست آمریکا قرار دارد. او در سال ۲۰۰۸ نیز قصد داشت خود را بهعنوان نامزد نهایی دموکراتها مطرح کند. اما او رقابت را به سناتوری سیاهپوست و تقریبا کم شهرت واگذار کرد و همحزبیهای وی نشان دادند که زمان حضور برای هیلاری کلینتون فراهم نیست. او اما پس از اینکه به نفع اوبامای جوان کناره گرفت، در ۴ سال نخست ریاستجمهوری سکان هدایت وزارت امورخارجه این کشور را برعهده گرفت.
او 4 سال سخت را در این وزارتخانه طی کرد. چهار سال زمامداری وی در وزارت امور خارجه با تندباد بهار عربی همراه بود و در زمان تصدی وی بود که سفارتخانه آمریکا در لیبی مورد حمله تروریستهای بنیادگرا قرار گرفت.
روزنامه واشنگتن پست مینویسد: بهرغم انتقادهایی که از هیلاری وجود دارد از یک نکته نباید غافل شد. او هم سناتور بوده، هم تجربه وزارت امور خارجه آمریکا را داشته است و هم زمانی بهعنوان بانوی نخست ایالاتمتحده در کاخ سفید بوده است. تجربه سی سال حضور وی در عرصه سیاست میتواند رقبای وی را در حزب جمهوریخواه آچمز کند. هیلاری تقریبا فعالیتهای خود را در سایه شروع کرده بود. برخی میگویند هیلاری کلینتون به دلیل حضور قدرتمند در انتخابات ۲۰۱۶ از سمت وزارت امورخارجه در سال ۲۰۱۲ کناره گرفت. برخی میگویند وی به دلیل اختلاف با باراک اوباما نتوانست به همکاری خود با تیم فعلی کاخ سفید ادامه دهد. اما هر نظری که در این مورد صادق باشد، وی در این ۴ سال حرکتهای سایهواری برای حضور قدرتمند در انتخابات سال ۲۰۱۶ داشته است.
او در این مدت یک راه میانبر برای حضورش پیدا کرده است: «شبکههای اجتماعی»، بهویژه توییتر برای وی یک موهبت و یک رسانه قوی بوده تا خود را برای رقابتهای انتخاباتی آماده کند.
شبکههای اجتماعی برای هیلاری حالتی «زشت و زیبا» دارد. او زمانی به دلیل عدم استفاده درست از شبکههای اجتماعی رقابت درونگروهی را به اوباما واگذار کرد. او حالا با درس گرفتن از گذشته قصد دارد تا عامل باخت پیشین خود را به برگ برنده تبدیل کند.
روزنامه هافینگتون پست مینویسد هیلاری کلینتون ردی از اوباما از خود به جا خواهد گذاشت. او قصد دارد با استفاده از تئوریهای اوباما در برابر رقبای جمهوریخواهان قرار بگیرد، هر چند که از مرد در سایه وی، یعنی بیل کلینتون نباید غافل شد. این روزنامه مینویسد: دموکراتها، فرقی ندارد اوباما باشد یا هیلاری کلینتون، آنها در رویکردهای اقتصادی تقریبا یکسان میاندیشند. آنها اساسا ضد وال استریت هستند.
از زمانی که رودهام هیلاری کلینتون اعلام کرد که برای رقابتهای سال ۲۰۱۶ آماده است، تیم اقتصادی وی سعی کردهاند برنامههای وی را در این راستا تهیه و تنظیم کنند. برنامههایی که شامل افزایش دستمزدهای کارگری و پر کردن شکاف عمیق بین فقیر و غنی است.
به نوشته روزنامه هافینگتون پست، نقشه راه اقتصادی هیلاری کلینتون در «The Center for American Progress»، که یک اتاق فکر اقتصادی- سیاسی در آمریکا است تهیه شده است. این اتاق فکر، در واقع مهمترین بازوی فکری اقتصادی برای بیل کلینتون و باراک اوباما بودهاست.
برنامههای این اتاق فکر بهگونهای طراحی و تهیه میشود که رئیسجمهوری در نقش «پلیسی برای وال استریت ظاهر خواهد شد». این اتاق فکر قصد دارد از این طریق یک رئیسجمهوری را به جایگاه یک «قهرمان» در میان طبقه متوسط و طبقه کارگری برساند.
«لری سامرز»، یکی از وزیران بیل کلینتون که بعدها برای باراک اوباما نیز مشغول بهکار شد، میگوید: «در حالی که بیشتر اتاق فکرها در آمریکا بهدنبال تئوریهای جهانیسازی، تکنولوژی و مواردی از این دست هستند، عذری برای سرنوشتگرایی وجود ندارد.» سامرز که در زمان بیل کلینتون، وزیر خزانهداریاش بود، میگوید در اقتصاد باید کار کرد و به دیدگاههای «تقدیرگرایی» نباید روی آورد و باید اقتصاد را برای طبقه متوسط ساخت.
این نشانههای اقتصادی درست یک ماه پیش در توییت هیلاری کلینتون نیز دیده شد. جایی که با انتقاد شدید از دیدگاههای اقتصادی کنگره که در دست اکثریت جمهوریخواه قرار دارد، نوشت: «اصلاح برنامههای مالی خطرناک و اشتباه است. برای کنگره بهتر است که بر ایجاد مشاغل و افزایش دستمزدها تمرکز کند.»
هیلاری کلینتون با این رویکرد، طبقه متوسط را نشانه رفته است. او قصد دارد با بهکارگیری تیم آشنای دموکراتها، برای مردم آمریکا دلربایی کند. این رویکرد قاعدتا با ساخت فکری جمهوریخواهان هماهنگی ندارد.
جمهوریخواهان اساسا رویکردهای ضد سوسیالیستی دارند و خود را پیرو اصول والاستریت میدانند. وال استریت نام خیابانی است که سرمایهداران بزرگ آمریکایی در آن به فعالیت مشغول هستند و گفته میشود عاملی تعیینکننده در اقتصاد آمریکا به حساب میآیند.
جب بوش، تد کروز، اسکات والکر و رَند پال از جمله کسانی هستند که خود را وفادار به سیاستهای لیبرالی در اقتصاد و سیاست میدانند. رَند پال بارها در سخنان خود به کسانی مانند هایک و میلتون فریدمن اشاره کرده است و گفته که در حوزه اقتصاد مانند یک لیبرال تمام عیار عمل خواهد کرد.
وی که توانسته در نظرسنجیهای درون حزبی آرام آرام خود را بالا بکشد، میگوید وی نسخهای تعدیل شده از پدرش است.
در نظرسنجیهای صورت گرفته در حزب جمهوریخواهان، اسکات والکر، فرماندار ویسکانسین در میان تعجب همگان در صدر قرار دارد و پس از او جب بوش و رَند پال قرار گرفتهاند. برخی اعتقاد دارند که رقابت اصلی در نهایت میان این سه تن خواهد بود و باید دید که جمهوریخواهان از همان حربه دموکراتها در سال ۲۰۰۸ استفاده خواهند کرد یا نه.
در سال 2008، تقریبا همگان قطع به یقین اعتقاد داشتند که هیلاری کلینتون با توجه به وزنه سیاسیاش، رقیب تقریبا گمنامش یعنی باراک اوباما را جا خواهد گذاشت و نامزد نهایی این حزب معرفی خواهد شد. زیرا هیلاری، هم سابقه سناتوری داشته و از همه مهمتر، وی همسر مردی بوده که سوای رسوایی اخلاقیاش، در اقتصاد خوشنام بوده است و در زمان وی آمریکا به مازاد بودجه رسیده بود. اما وی رقابت را به باراک اوبامای سیاهپوست و جوان واگذار کرد و دموکراتها نشان دادند که پیشینه خانوادگی عامل پیروزی برای آمریکاییها نیست.
این داستان هماینک با نسخه جمهوریخواهانهاش در حال تکرار است. میل به نامزدهای جوان و تقریبا کمنشان، رَند پال و اسکات والکر را از بخت بالاتری برخوردار میکند. رَند پال میتواند در برابر خاندان مشهور بوش در نقش اوبامایی دیگر ظاهر شود و گوی رقابت را از جب بوش برباید.
جب بوش که از خانوادهای اساسا سیاستمدار بهرهمند است و دو تن از اعضای این خاندان، زمانی رئیسجمهوری آمریکا بودهاند در نظرسنجیها در حال افول است. او در مصاحبه با رسانهها اعلام کرده است با برادر و پدر خود فرق دارد و دارای خطمشیهای مستقلتری است.
در زمان دو بوش دیگر، دو بار جنگ خلیجفارس رخ داد که هربار هزینه مالی فراوان برای ایالاتمتحده بهبار آورد. خاندان بوش با شناسه جنگ در خاورمیانه عجین شدهاند. از اینرو به گفته تحلیلگران وی قصد دارد چهره ملایمتری از خود در سیاست خارجی نشان دهد. سیاست خارجی و اقتصاد دو موضوع مهم در مناظرات انتخاباتی است. رَند پال میگوید که با چرخش پول سرمایهگذاران است که اقتصاد یک کشور جان میگیرد و باید موضوعات مالیاتی که سرمایهگذاران را فراری میدهد، اصلاح کنند. هیلاری کلینتون و دموکراتها، تاکنون مخالف کاهش مالیات سرمایهداران بودهاند تا از این طریق هم در نقش قهرمان طبقه متوسط ظاهر شوند و هم بتوانند آرای این طبقه را به سبد خود اضافه کنند.
بیشتر جمهوریخواهان اعتقاد دارند که مشکلات اقتصادی طبقه متوسط آمریکا بهخاطر کاهش مالیاتی سرمایهداران نیست. آنها اعتقاد دارند که سیاستهای فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) از سال 2008 به تشدید قیمتها منجر شده است. رَند پال نیز از این قاعده مستثنا نیست و از منتقدان فدرال رزرو است. او نیز چاره کار آمریکا را در کاهش نرخ سود نمیداند. او حتی قدم فراتر از این موضوع گذاشته و به تئوری «Gold Standard» اعتقاد دارد. این تئوری میگوید مبنای پولی آمریکا باید طلا باشد. او در سال 2013 در یک سخنرانی علاقه خود را به این موضوع بیان کرده و گفته بود: «لازم است که دوباره در مورد ارز خودمان از نو فکر کنیم، روزگاری این پول به یک کالا پیوند داشت. دوباره باید بر سر این موضوع مطالعه کنیم.»
فدرال رزرو چه در دوره برنانکه و چه در دوره یلن، سیاستهایی را به کار گرفتهاند که با عقاید جمهوریخواهان منافات داشته است.
در واقع، جمهوریخواهان در دو حوزه امنیتی و اقتصادی از منتقدان مهم کاخ سفید به حساب میآیند. در این زمینه گافهای امنیتی دموکراتها میتواند مهمترین برگ برنده این حزب در مناظرات انتخاباتی باشد. هیلاری کلینتون که در زمان تصدیاش در وزارت امور خارجه با یک گاف بزرگ امنیتی روبهرو شده است، هماینک از سوی جمهوریخواهان تحت فشار است که این گاف وی موجب شده امنیت آمریکا بهخطر بیفتد.
هیلاری کلینتون از سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۲ در وزارت امور خارجه به جای استفاده از ایمیل دولتی، از ایمیل شخصیاش برای کارهای وزارت متبوعش استفاده کرده است. این کار به گفته جمهوریخواهان موجب بهخطر افتادن امنیت آمریکا شده است. ایمیلهای شخصی از امنیت پایینتری نسبت به ایمیلهای دولتی برخوردارند. این در حالی است که موضوع به این ختم نشده است و هیلاری کلینتون متهم است که برخی از ایمیلهای خود را پاک کرده است. ایمیلهایی که عمدتا مربوط به موضوع لیبی است که در پی آن سفیر آمریکا در این کشور کشته شد.
بهنظر میرسد که با نزدیک شدن به زمان انتخابات دو طرف بهدنبال گرفتن گاف از یکدیگر هستند. هیلاری کلینتون هنوز نتوانسته به این اتهامات پاسخ قانعکنندهای بدهد که چرا وی از ایمیل شخصی خود در وزارتخانه تحت ادارهاش استفاده میکرده است. اما بنا به گفته ناظران سیاسی این موضوع میتواند در انتخابات به ضرر وی تمام شود.
ناظران سیاسی آمریکا میگویند سن پایین در جامعه آمریکا اساسا یک امتیاز نیست اما سن بالا میتواند امتیازی منفی برای هر نامزدی حساب شود. هیلاری کلینتون نزدیک به سه دهه است که در عرصه سیاست آمریکا قرار دارد. او در سال ۲۰۰۸ نیز قصد داشت خود را بهعنوان نامزد نهایی دموکراتها مطرح کند. اما او رقابت را به سناتوری سیاهپوست و تقریبا کم شهرت واگذار کرد و همحزبیهای وی نشان دادند که زمان حضور برای هیلاری کلینتون فراهم نیست. او اما پس از اینکه به نفع اوبامای جوان کناره گرفت، در ۴ سال نخست ریاستجمهوری سکان هدایت وزارت امورخارجه این کشور را برعهده گرفت.
او 4 سال سخت را در این وزارتخانه طی کرد. چهار سال زمامداری وی در وزارت امور خارجه با تندباد بهار عربی همراه بود و در زمان تصدی وی بود که سفارتخانه آمریکا در لیبی مورد حمله تروریستهای بنیادگرا قرار گرفت.
روزنامه واشنگتن پست مینویسد: بهرغم انتقادهایی که از هیلاری وجود دارد از یک نکته نباید غافل شد. او هم سناتور بوده، هم تجربه وزارت امور خارجه آمریکا را داشته است و هم زمانی بهعنوان بانوی نخست ایالاتمتحده در کاخ سفید بوده است. تجربه سی سال حضور وی در عرصه سیاست میتواند رقبای وی را در حزب جمهوریخواه آچمز کند. هیلاری تقریبا فعالیتهای خود را در سایه شروع کرده بود. برخی میگویند هیلاری کلینتون به دلیل حضور قدرتمند در انتخابات ۲۰۱۶ از سمت وزارت امورخارجه در سال ۲۰۱۲ کناره گرفت. برخی میگویند وی به دلیل اختلاف با باراک اوباما نتوانست به همکاری خود با تیم فعلی کاخ سفید ادامه دهد. اما هر نظری که در این مورد صادق باشد، وی در این ۴ سال حرکتهای سایهواری برای حضور قدرتمند در انتخابات سال ۲۰۱۶ داشته است.
او در این مدت یک راه میانبر برای حضورش پیدا کرده است: «شبکههای اجتماعی»، بهویژه توییتر برای وی یک موهبت و یک رسانه قوی بوده تا خود را برای رقابتهای انتخاباتی آماده کند.
شبکههای اجتماعی برای هیلاری حالتی «زشت و زیبا» دارد. او زمانی به دلیل عدم استفاده درست از شبکههای اجتماعی رقابت درونگروهی را به اوباما واگذار کرد. او حالا با درس گرفتن از گذشته قصد دارد تا عامل باخت پیشین خود را به برگ برنده تبدیل کند.
روزنامه هافینگتون پست مینویسد هیلاری کلینتون ردی از اوباما از خود به جا خواهد گذاشت. او قصد دارد با استفاده از تئوریهای اوباما در برابر رقبای جمهوریخواهان قرار بگیرد، هر چند که از مرد در سایه وی، یعنی بیل کلینتون نباید غافل شد. این روزنامه مینویسد: دموکراتها، فرقی ندارد اوباما باشد یا هیلاری کلینتون، آنها در رویکردهای اقتصادی تقریبا یکسان میاندیشند. آنها اساسا ضد وال استریت هستند.
از زمانی که رودهام هیلاری کلینتون اعلام کرد که برای رقابتهای سال ۲۰۱۶ آماده است، تیم اقتصادی وی سعی کردهاند برنامههای وی را در این راستا تهیه و تنظیم کنند. برنامههایی که شامل افزایش دستمزدهای کارگری و پر کردن شکاف عمیق بین فقیر و غنی است.
به نوشته روزنامه هافینگتون پست، نقشه راه اقتصادی هیلاری کلینتون در «The Center for American Progress»، که یک اتاق فکر اقتصادی- سیاسی در آمریکا است تهیه شده است. این اتاق فکر، در واقع مهمترین بازوی فکری اقتصادی برای بیل کلینتون و باراک اوباما بودهاست.
برنامههای این اتاق فکر بهگونهای طراحی و تهیه میشود که رئیسجمهوری در نقش «پلیسی برای وال استریت ظاهر خواهد شد». این اتاق فکر قصد دارد از این طریق یک رئیسجمهوری را به جایگاه یک «قهرمان» در میان طبقه متوسط و طبقه کارگری برساند.
«لری سامرز»، یکی از وزیران بیل کلینتون که بعدها برای باراک اوباما نیز مشغول بهکار شد، میگوید: «در حالی که بیشتر اتاق فکرها در آمریکا بهدنبال تئوریهای جهانیسازی، تکنولوژی و مواردی از این دست هستند، عذری برای سرنوشتگرایی وجود ندارد.» سامرز که در زمان بیل کلینتون، وزیر خزانهداریاش بود، میگوید در اقتصاد باید کار کرد و به دیدگاههای «تقدیرگرایی» نباید روی آورد و باید اقتصاد را برای طبقه متوسط ساخت.
این نشانههای اقتصادی درست یک ماه پیش در توییت هیلاری کلینتون نیز دیده شد. جایی که با انتقاد شدید از دیدگاههای اقتصادی کنگره که در دست اکثریت جمهوریخواه قرار دارد، نوشت: «اصلاح برنامههای مالی خطرناک و اشتباه است. برای کنگره بهتر است که بر ایجاد مشاغل و افزایش دستمزدها تمرکز کند.»
هیلاری کلینتون با این رویکرد، طبقه متوسط را نشانه رفته است. او قصد دارد با بهکارگیری تیم آشنای دموکراتها، برای مردم آمریکا دلربایی کند. این رویکرد قاعدتا با ساخت فکری جمهوریخواهان هماهنگی ندارد.
جمهوریخواهان اساسا رویکردهای ضد سوسیالیستی دارند و خود را پیرو اصول والاستریت میدانند. وال استریت نام خیابانی است که سرمایهداران بزرگ آمریکایی در آن به فعالیت مشغول هستند و گفته میشود عاملی تعیینکننده در اقتصاد آمریکا به حساب میآیند.
جب بوش، تد کروز، اسکات والکر و رَند پال از جمله کسانی هستند که خود را وفادار به سیاستهای لیبرالی در اقتصاد و سیاست میدانند. رَند پال بارها در سخنان خود به کسانی مانند هایک و میلتون فریدمن اشاره کرده است و گفته که در حوزه اقتصاد مانند یک لیبرال تمام عیار عمل خواهد کرد.
وی که توانسته در نظرسنجیهای درون حزبی آرام آرام خود را بالا بکشد، میگوید وی نسخهای تعدیل شده از پدرش است.
در نظرسنجیهای صورت گرفته در حزب جمهوریخواهان، اسکات والکر، فرماندار ویسکانسین در میان تعجب همگان در صدر قرار دارد و پس از او جب بوش و رَند پال قرار گرفتهاند. برخی اعتقاد دارند که رقابت اصلی در نهایت میان این سه تن خواهد بود و باید دید که جمهوریخواهان از همان حربه دموکراتها در سال ۲۰۰۸ استفاده خواهند کرد یا نه.
در سال 2008، تقریبا همگان قطع به یقین اعتقاد داشتند که هیلاری کلینتون با توجه به وزنه سیاسیاش، رقیب تقریبا گمنامش یعنی باراک اوباما را جا خواهد گذاشت و نامزد نهایی این حزب معرفی خواهد شد. زیرا هیلاری، هم سابقه سناتوری داشته و از همه مهمتر، وی همسر مردی بوده که سوای رسوایی اخلاقیاش، در اقتصاد خوشنام بوده است و در زمان وی آمریکا به مازاد بودجه رسیده بود. اما وی رقابت را به باراک اوبامای سیاهپوست و جوان واگذار کرد و دموکراتها نشان دادند که پیشینه خانوادگی عامل پیروزی برای آمریکاییها نیست.
این داستان هماینک با نسخه جمهوریخواهانهاش در حال تکرار است. میل به نامزدهای جوان و تقریبا کمنشان، رَند پال و اسکات والکر را از بخت بالاتری برخوردار میکند. رَند پال میتواند در برابر خاندان مشهور بوش در نقش اوبامایی دیگر ظاهر شود و گوی رقابت را از جب بوش برباید.
جب بوش که از خانوادهای اساسا سیاستمدار بهرهمند است و دو تن از اعضای این خاندان، زمانی رئیسجمهوری آمریکا بودهاند در نظرسنجیها در حال افول است. او در مصاحبه با رسانهها اعلام کرده است با برادر و پدر خود فرق دارد و دارای خطمشیهای مستقلتری است.
در زمان دو بوش دیگر، دو بار جنگ خلیجفارس رخ داد که هربار هزینه مالی فراوان برای ایالاتمتحده بهبار آورد. خاندان بوش با شناسه جنگ در خاورمیانه عجین شدهاند. از اینرو به گفته تحلیلگران وی قصد دارد چهره ملایمتری از خود در سیاست خارجی نشان دهد. سیاست خارجی و اقتصاد دو موضوع مهم در مناظرات انتخاباتی است. رَند پال میگوید که با چرخش پول سرمایهگذاران است که اقتصاد یک کشور جان میگیرد و باید موضوعات مالیاتی که سرمایهگذاران را فراری میدهد، اصلاح کنند. هیلاری کلینتون و دموکراتها، تاکنون مخالف کاهش مالیات سرمایهداران بودهاند تا از این طریق هم در نقش قهرمان طبقه متوسط ظاهر شوند و هم بتوانند آرای این طبقه را به سبد خود اضافه کنند.
بیشتر جمهوریخواهان اعتقاد دارند که مشکلات اقتصادی طبقه متوسط آمریکا بهخاطر کاهش مالیاتی سرمایهداران نیست. آنها اعتقاد دارند که سیاستهای فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) از سال 2008 به تشدید قیمتها منجر شده است. رَند پال نیز از این قاعده مستثنا نیست و از منتقدان فدرال رزرو است. او نیز چاره کار آمریکا را در کاهش نرخ سود نمیداند. او حتی قدم فراتر از این موضوع گذاشته و به تئوری «Gold Standard» اعتقاد دارد. این تئوری میگوید مبنای پولی آمریکا باید طلا باشد. او در سال 2013 در یک سخنرانی علاقه خود را به این موضوع بیان کرده و گفته بود: «لازم است که دوباره در مورد ارز خودمان از نو فکر کنیم، روزگاری این پول به یک کالا پیوند داشت. دوباره باید بر سر این موضوع مطالعه کنیم.»
فدرال رزرو چه در دوره برنانکه و چه در دوره یلن، سیاستهایی را به کار گرفتهاند که با عقاید جمهوریخواهان منافات داشته است.
در واقع، جمهوریخواهان در دو حوزه امنیتی و اقتصادی از منتقدان مهم کاخ سفید به حساب میآیند. در این زمینه گافهای امنیتی دموکراتها میتواند مهمترین برگ برنده این حزب در مناظرات انتخاباتی باشد. هیلاری کلینتون که در زمان تصدیاش در وزارت امور خارجه با یک گاف بزرگ امنیتی روبهرو شده است، هماینک از سوی جمهوریخواهان تحت فشار است که این گاف وی موجب شده امنیت آمریکا بهخطر بیفتد.
هیلاری کلینتون از سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۲ در وزارت امور خارجه به جای استفاده از ایمیل دولتی، از ایمیل شخصیاش برای کارهای وزارت متبوعش استفاده کرده است. این کار به گفته جمهوریخواهان موجب بهخطر افتادن امنیت آمریکا شده است. ایمیلهای شخصی از امنیت پایینتری نسبت به ایمیلهای دولتی برخوردارند. این در حالی است که موضوع به این ختم نشده است و هیلاری کلینتون متهم است که برخی از ایمیلهای خود را پاک کرده است. ایمیلهایی که عمدتا مربوط به موضوع لیبی است که در پی آن سفیر آمریکا در این کشور کشته شد.
بهنظر میرسد که با نزدیک شدن به زمان انتخابات دو طرف بهدنبال گرفتن گاف از یکدیگر هستند. هیلاری کلینتون هنوز نتوانسته به این اتهامات پاسخ قانعکنندهای بدهد که چرا وی از ایمیل شخصی خود در وزارتخانه تحت ادارهاش استفاده میکرده است. اما بنا به گفته ناظران سیاسی این موضوع میتواند در انتخابات به ضرر وی تمام شود.
ارسال نظر