سوسیالیستهای قرن نوزدهمی به عرصه سیاستورزی اروپا بازگشتهاند
بخت و اقبال بلند یک غیرخودی در اسپانیا
محمدحسین باقی: او وعده داده که بدهی را سر و سامان دهد. گفته وقت تغییر «قوانینی که به ثروتمندان اجازه میدهد داراییهای ما را بدزدند» فرارسیده است. او وعده داده که بروکسل «نمیتواند ما را تهدید کند» و «ما روسای دولتی را نمیخواهیم که مطیع هستند و مذاکره نمیکنند. » این وضعیت خیلی آشنا بهنظر میرسد. اشتباه نکنید، این وعدهها در یونان مطرح نشده است بلکه میزبان اصلی این سخنان مردم اسپانیا هستند. برای بسیاری از اسپانیاییها، آن مردی که در پس این سخنان وجود دارد، شناخته شده است. او «پابلو ایگلسیاس» نام دارد که در کشورش به نام «مرد دماسبی» شهرت دارد.
محمدحسین باقی: او وعده داده که بدهی را سر و سامان دهد. گفته وقت تغییر «قوانینی که به ثروتمندان اجازه میدهد داراییهای ما را بدزدند» فرارسیده است. او وعده داده که بروکسل «نمیتواند ما را تهدید کند» و «ما روسای دولتی را نمیخواهیم که مطیع هستند و مذاکره نمیکنند.» این وضعیت خیلی آشنا بهنظر میرسد. اشتباه نکنید، این وعدهها در یونان مطرح نشده است بلکه میزبان اصلی این سخنان مردم اسپانیا هستند. برای بسیاری از اسپانیاییها، آن مردی که در پس این سخنان وجود دارد، شناخته شده است. او «پابلو ایگلسیاس» نام دارد که در کشورش به نام «مرد دماسبی» شهرت دارد. اما با وجود شکل مو و اشتیاقی که برای کنار گذاشتن نوع پوشش رسمی دارد، ایگلسیاس و حزب «پودموسِ» او به شکلی رادیکال در حال وارد آوردن تکانههایی به نهادهای سیاسی اسپانیا هستند، گویی آنها بازتاب صعود سیریزا در یونان هستند؛ حزب چپ افراطی که در ژانویه در یونان به قدرت رسید و پیام مخالفت با ریاضت را به جهان مخابره کرد.
ایگلسیاس در مصاحبهای که در دفتر مرکزی حزب جدید خود داشت، چنین گفت: «واقعا فکر نمیکردم روزی رئیس دولت شوم اما فکر میکنم ما اکنون در وضعیتی هستیم که این مساله میتواند رخ دهد.» این احتمال فعلا دور از دسترس است. اولین چالشی که ایگلسیاس- استاد ۳۶ ساله علومسیاسی که حزب خود را در سال گذشته و در دوره کمبودهای مالی تاسیس کرد- با آن مواجه است، بسیار شبیه به چالشی است که همتاهای یونانی او با آن مواجه بودند: آیا یک حزب چپ رادیکال میتواند از سد نهادهای سیاسی مستقر بگذرد و در سطح ملی برگزیده شود؟ دومین چالش هم شبیه به چالشی است که یونانیها با آن مواجه بودند: در انجام این کار آیا حزب او میتواند به وعدههای خود وفادار بماند؟
نخستوزیر یونان- الکسیس سیپراسِ ۴۰ ساله و یکی از تازه بهدوران رسیدههای همین نسل - که مرحله اول را با موفقیت پشتسر گذاشت، با یک منحنی شیبدار آموزشی مواجه بوده است؛ در مورد اینکه چگونه وعدههای حزب سیریزای خود را با واقعیت تلاطمهای مالی یونان آشتی دهد. او در ماه فوریه به معاملهای با بروکسل رسید که بسیاری از وفاداران حزبیاش آن را بهعنوان فروش کشور محکوم کردند. ایگلسیاس بهعنوان دانشآموز محتاط سیاست که فعالیت خود را در ۱۴ سالگی بهعنوان عضو حزب کمونیست آغاز کرد، یک فرق دارد: او کار خود را نه با لحن سختگیرانه و پیام پودموس بلکه با برنامههایش آغاز کرد.
او قبل از اولین دور انتخابات ملی در سال جاری به تدریج به دنبال حک و اصلاح آن بود و تلاش میکرد برنامه حزب خود را به واقعیت نزدیک و جذبه آن را بیشتر کند. در انجام این کار، پودموس خطر فروش روح خود و بیگانه شدن با حامیان اصلیاش در میان اسپانیاییهای ناراضی و محروم را بهجان میخرد؛ مردمی که این حزب نوپا را به سرعت شهابسنگ به قدرت رساندند. ایگلسیاس از مقایسه میان پودموس و سیریزا استقبال میکند اما محتاطانه میان پودموس با احزاب راستگرای ضدنهادی مانند حزب استقلال بریتانیا یا جبهه ملی در فرانسه که به همین نحو گامهای بزرگی به سوی نارضایتی رایدهندگان از بروکسل برداشتهاند، فاصله مینهد. ایگلسیاس میگوید: «همه ما شاید بخشی از وضعیت عمومی نارضایتی از سیاستهای اروپا هستیم اما تفاوت بزرگ این است که ما دموکرات و هوادار اروپا بوده و نژادپرست نیستیم.» او میگوید: «نیروهای سیاسی مانند پودموس و سیریزا آخرین فرصت را برای شهروندان جهت آسایش آنها فراهم میآورند تا بگویند میتوان یک چیز مثبتی از درون پروژه اتحادیه اروپا بیرون کشید یا میتوان به یک چیز مثبتی دست یافت.»
مه گذشته، حزب پودموس تقریبا ۸ درصد از آرای اسپانیاییها در انتخابات پارلمان اروپا را بهدست آورد که باعث شد حزب محافظهکار و مردمی نخستوزیر، ماریانو راخوی و سوسیالیستهای اپوزیسیون اکثریت را برای اولینبار از زمان بازگشت این کشور به دموکراسی از اواخر دهه ۷۰ بهدست نیاورند. از آن زمان، پودموس دستاوردهای بیشتری در نظرسنجیها به دست آورده و چشمانداز بازگشایی بازترین رقابت در تاریخ مدرن اسپانیا را در سالی شلوغ و پر از رای که این ماه با انتخابات منطقهای دراندولس آغاز و با انتخابات عمومی در حوالی ماه نوامبر به اوج خود میرسد، افزایش داده است. ایگلسیاس از زمان ارائه برنامه حزب خود در سال گذشته - که مانند فهرستی از آرزوهای طویل و دراز میماند- برخی ادعاهای خود بهویژه در مورد اینکه آیا کشوری بیمار محق است که در مورد بدهیهای خود «دبه» کند و بازی درآورد را نرمتر کرده است. در عوض، ایگلسیاس که اکنون میگوید برنامه بازپرداخت بدهیها باید «با رشد مرتبط باشد» آنقدر گسترده شده که تضمین میکند این کشور به رکودی عمیقتر درنخواهد غلتید. او میگوید: «بدهی را باید پرداخت اما باید به شیوهای مناسب پرداخت.»
در ماه نوامبر، پودموس برنامه جدیدی ارائه داد - که از سوی ۲ اقتصاددان تبیین و توصیف شد- که شامل محدود کردن هفته کاری به ۳۵ ساعت (شبیه قواعدی که در فرانسه در دوران دولت سوسیالیست وضع شد) و بازنگری در قوانین بانک مرکزی اروپا بود تا اشتغال کامل را به یکی از اهداف خود تبدیل کند. این برنامه همچنین خواستار وضع مالیاتهای جدید بر ثروتمندان و تعاملات مالی است. این برنامه وعده حقوق و مستمریهای بالاتر و افزایش هزینه خدمات بهداشتی و آموزش و سایر خدمات اجتماعی را داده بدون اینکه توضیح دهد چگونه هزینههای این برنامهها را میتوان پرداخت. ایگلسیاس میگوید: «ما در انتخابات اروپا شرکت میکنیم اما باید خیلی دقیق باشیم و مسوولیت اداره دولت در شرایط بسیار سخت را بر عهده بگیریم. برنامه ما فقط وعدهها و نیتهای خوب نیست.»
با این حال، وضعیت اسپانیا همچون وضعیت یونان نیست که دولت سیریزا در حال تاسانداختن با طلبکاران و شرکای اروپاییاش بر سر این مساله باشد که چگونه از پرداخت بدهیهایش اجتناب ورزد. در عوض، راخوی به تازگی به قانونگذاران کشورش گفته اقتصاد اسپانیا که آهسته آهسته از رکود خارج میشود «از کابوس خارج شده» و رشد و قویتر شدن آن بسیار بیش از دیگر کشورهای اروپایی است و در سال ۲۰۱۴ چیزی حدود ۴/ ۱ درصد بود. راخوی در اشارهای مبهم و سربسته به پودموس به اعضای پارلمان گفت؛ «با عوام فریبی نمیتوان به دولت رفاه دست یافت.» ایگلسیاس هم پیش از گردهمایی هواداران حزبیاش پاسخی آماده در آستین داشت. او گفت: «کابوسی که راخوی به آن اشاره میکند، واقعیت کشور ماست.»
در حالی که راخوی امیدوار است رایدهندگان را قانع کند برگشت اقتصادی کشور معنیدار است اما ایگلسیاس اصرار دارد که مزایای بازگشت اسپانیا به رشد فقط از سوی «نخبگان کهن و ممتاز که دارای امتیاز هستند» احساس میشود. این استدلالی است -اغلب با زرادخانهای حاضر و آماده از واقعیات و آمار به سبک یک استاد دانشگاه ارائه میشود- که از مردی به نام پابلو ایگلسیاس میتوان انتظار داشت که نامش برگرفته از نام «پابلو ایگلسیاس پوسه» است؛ پدر سوسیالیسم اسپانیایی قرن نوزدهمی. ایگلسیاس که حضوری دائمی در تلویزیون دارد و پیش از پودموس هم در مناظرات تلویزیونی حضور داشت، اولین کسی است که پذیرفته برای پیروز شدن در انتخابات عمومی، پودموس باید فراتر از ریشههای رادیکال خود حرکت کند.
ایگلسیاس از حزب سوسیالیست - که قدمتی طولانی در اسپانیا دارد و تاکنون بزرگترین حزب اپوزیسیون بوده - بسیار انتقاد کرده و پودموس را «اپوزیسیون واقعی» مینامد و حزب «مدمی» راخوی را مسوول وضع برنامههای ریاضتی در کشور میداند. او میگوید: «سوسیالیستها و حزب مردمی راخوی در مسائل اقتصادی و ریاضتی توافق داشتند.» اگرچه یکی از رهبران حزب پودموس به تقلب و فساد متهم شده اما ایگلسیاس تقصیر را به گردن احزاب اصلی و حاکم میاندازد و میگوید «آنها باعث شدند ما به سطح فسادی برسیم که رسواییآور است.» از زمان آغاز بحران مالی در سال ۲۰۰۸ بیش از ۱۵۰ پرونده فساد شکل گرفته که سیاستمدارانی از تمام جریانها را در بر گرفته است. اما با نزدیک شدن به انتخابات، ایگلسیاس میپذیرد که حزب او با دردها و فشارهای زیادی روبهروست.
از یکسو او مشتاق است که راخوی را هرچه سریعتر کنار بزند بهویژه در فضای سیاسی بسیار سیالی که در آن احزاب جدیدی مانند «سیودادانوس» به رهبری یک جوان کاتالونی به سرعت در حال ظهور هستند. از سوی دیگر پودموس که از سوی تنی چند از دانشگاهیان تاسیس شد، تلاش میکند تا نامزدهایی را انتخاب و سازوکار حزبی خود را بسازد. ایگلسیاس، راخوی و سایر سیاستمدارانی که او آنها را «کاست» مینامد، بسیار تحقیر میکند. برای مردی که خود را «غیرخودی» مینامد، ایگلسیاس در مورد تشکیل یک ائتلاف احتمالی کاملا عملگرایانه و محتاطانه رفتار میکند البته اگر هیچ حزب دیگری از انتخابات امسال پیروز بیرون نیاید.
ارسال نظر