کوبا ۲۰ سال است که اقتصاد سوسیالیستی ندارد
بیعدالتی در خیابانهایهاوانا
محمدحسین باقی: رودخانهای که «جوناس اِشواریا» در آن ماهی میگیرد، از محلاتی میگذرد که پر از رستورانهای جدید، بوتیکها و چشمههای آب معدنی است و همه اینها سرعت رشد مشاغل خصوصی در کوبا را نشان میدهد. منازل مخروبه و آپارتمانهای لوکس دو چهره متفاوت از شهر را نشان میدهد. مجموعهای از رستورانهای خصوصی گوشت خوک، فیله و گوشت اردک به توریستها، خانوادههای کوبایی- آمریکایی و سیل مردمی ارائه میدهند که پولهای خود را برای خرج کردن به «پالادارس» میآورند. اینها چیزهایی است که خانم «اشواریا» میگوید؛ در حالی که چند عدد تخممرغ، چند موز سبز و چند تکه نان در دست دارد.
محمدحسین باقی: رودخانهای که «جوناس اِشواریا» در آن ماهی میگیرد، از محلاتی میگذرد که پر از رستورانهای جدید، بوتیکها و چشمههای آب معدنی است و همه اینها سرعت رشد مشاغل خصوصی در کوبا را نشان میدهد. منازل مخروبه و آپارتمانهای لوکس دو چهره متفاوت از شهر را نشان میدهد. مجموعهای از رستورانهای خصوصی گوشت خوک، فیله و گوشت اردک به توریستها، خانوادههای کوبایی- آمریکایی و سیل مردمی ارائه میدهند که پولهای خود را برای خرج کردن به «پالادارس» میآورند. اینها چیزهایی است که خانم «اشواریا» میگوید؛ در حالی که چند عدد تخممرغ، چند موز سبز و چند تکه نان در دست دارد. خانهشان در یک محله زاغه نشین است که در حاشیه شهر قرار دارد. در این منازل، معدود افرادی هستند که بستگانی در خارج از کشور داشته باشند و بنابراین پولی هم به دستشان نمیرسد. در این زاغهها خانهها از چوب و حلبی ساخته شده و خانهها آنقدر سست است که توان نگه داشتن آب باران را هم ندارند و با بارش اندکی باران، سیل از در و دیوار و سقف میهمان خانهشان میشود. در این محله هیچکس به پالادارس نمیرود؛ چون کسی پولی در جیب ندارد. اگرچه کوبا درهای خود را به روی شرکتهای خصوصی میگشاید، اما با این حال شکاف میان دارا و ندار، سفید و سیاه که انقلاب کوبا به دنبال از میان بردن آن بود، روز به روز بیشتر میشود. انتظار این است که این شکاف بیشتر شود؛ بهویژه اکنون که ایالات متحده بهعنوان بخشی از تعامل تاریخی خود با کوبا، میزان پولی را که هر آمریکایی میتواند به ساکنان این جزیره بفرستند از ۲ هزار دلار در سال به ۸ هزار دلار رسانده است. یعنی هر خانواده کوبایی که در آمریکا زندگی میکند، میتواند ۸ هزار دلار در سال به وطن خود بفرستد.
این وجه ارسالی - که تخمین زده میشود از یک میلیارد دلار به ۳ میلیارد دلار در سال برسد- منبع بزرگی از سرمایه برای تعاملات کوچک و جدید در این کشور است. این پولها یکی از محرکهای اقتصادی در کوبا در سالهای اخیر است؛ به گونهای که رقیبی برای درآمد توریسم، درآمدهای معدنی، صادرات شکر و صادرات دارویی بوده است. دولت اوباما میگوید افزایش میزان وجوه ارسالی در کنار دیدار تعداد بیشتری آمریکایی در قالب توریسم از این کشور و سایر گامها در عادی سازی روابط باعث میشود «به مردم کوبا کمک بیشتری شود.» اما این اقدامات به نفع تعداد اندکی از شهروندان کوبایی خواهد بود. اقتصاددانان کوبایی تخمین میزنند که سفید پوستان ۵/ ۲ برابر بیش از سیاهان از این بهبود اقتصادی نفع میبرند. این باعث میشود در پرتو افقهای جدید اقتصادی، محلات و خانوادههای فقیر همچنان در فقر دست و پا بزنند و اصلا دیده نشوند.
به گزارش نیویورک تایمز، «الخاندرو دو لا فونت»، مدیر موسسه تحقیقات آمریکاییهای آفریقایی- لاتینی در دانشگاه هاروارد میگوید: «این وجوه ارسالی شکل جدیدی از بیعدالتی بهویژه بیعدالتی نژادی را موجب شده است. اکنون این وجوه باعث تاسیس یا تامین مالی شرکتهای خصوصی شده است. در حالی که در گذشته خرج مصارف مردم میشد.» استدلال دولت کوبا این است که حرکت یا تغییر به سوی شرکتهای خصوصی- یکی از ستونهای استراتژی این کشور برای تقویت اقتصاد از هم گسیخته - به دولت اجازه میدهد تا بر برنامههای اجتماعی که هدفش «نیازمندترینها» است، متمرکز شود. همانطور که یک تابلوی تبلیغی در خیابانی شلوغ در هاوانا خودنمایی میکند: «تغییر در کوبا برای سوسیالیسمِ بیشتر است.»
اما بسیاری از کوباییهای فقیرتر نگران دو چیز هستند: یکی بدتر شدن وضعیت رفاهی و دیگر مزیت آن دسته از کوباییهایی که برخی خویشاوندان خارجنشینشان در اقتصاد جدیدی که در حال شکلگیری است مبالغی برای آنها میفرستند. «تِد هِنکن»، استاد اقتصاد در دانشکده باروچ میگوید: «هر چه کوبا در ۲۰ سال گذشته بیشتر به سوی سرمایهداری روی آورده، بیعدالتی هم بیشتر شده است. این زاغهها در تمام آمریکای لاتین وجود دارد و تلاش کوبا با انقلاب خود برای حل این بیعدالتی در زمان خود با میزانی از موفقیت روبهرو شد اما با افزایش بیشتر سرمایهداری، مردمی خواهید داشت که از این وضعیت بیشتر بهرهمند میشوند در حالی که دیگران چنین بهرهای نمیبرند.» «خوزه رائول کولومه» مالک رستوران «استاربین»، یکی از محبوبترین رستورانها در هاوانا، میگوید: برای اکثریتی از مشتریان کوباییاش عجیب نیست که به جای توریستها یا مهاجران در این جزیره زندگی کنند. کولومه میگوید: «برخی، هنرمندانی هستند که موفقیتهایی داشتهاند یا کارآفرینانی هستند که شانس دارند. معمولا، خیلیها توریست هستند اما شاهد کوباییهایی هستیم که خود را طبقه متوسط میپندارند.»
اما در محلات فقیر کوبا، مانند لیتل سوامپ، بسیاری احساس میکنند که در شهر خود یک خارجی محسوب میشوند. آنها مشاهده میکنند که اقتصاد جدیدی در حال پدیدار شدن است اما آنها هیچ ابزاری برای مشارکت در آن ندارند. آنها از غلبه سفیدپوستان کوبایی در سرمایهگذاریهای جدید میگویند اما در عین حال به دستاوردهایی اشاره میکنند که انقلاب کوبا برای آفریقایی - کوباییها در زمینه تحصیل و بهداشت به ارمغان آورد. آنها خاطرنشان میکنند که دوران سخت اقتصادی و تبعات ناشی از آن را همچنان باید کوباییهای سیاهپوست بر دوش کشند. «ماریلین رامیرز»، که در یک هتل توریستی در محله «ودادو» کار میکند و در مسیر رفتن به سر کار سر بر آوردن رستورانهای جدید را مینگرد، میگوید: «من به این مکانهای جدید نگاه میکنم و هیچکس را شبیه خودم نمیبینم.» وقتی از او پرسیده میشود که آیا دوست داشتی خانوادهای در خارج از کشور داشتی تا برایت پول بفرستند، پاسخ او مثبت است. وقتی از او پرسیده میشود که با این پول چهکار میکردی با دست خود بر در و دیوار خانهاش میکشد که همه جایش سوراخ است و از همه جایش آب پس میدهد و سپس میگوید: «اگر پول داشتم فکر میکنی اینجا زندگی میکردم؟»
پس از دوره بحرانی دهه ۹۰ یعنی آنگاه که شوروی فروپاشید و قطع کمکهای شوروی باعث شد کوبا در فقر و فلاکت و بحران اقتصادی غرق شود، هزاران نفر از شهروندان فقیر بدون اجازه دولت مرکزی از حواشی شهرها برای یافتن کار به هاوانا آمدند. بسیاری از آنان هنوز در کشور خود عنوان «آواره» را در محلاتی مانند «لیتل سوامپ» یدک میکشند و نمیتوانند از خدمات دولتی بهره ببرند چرا که تغییر آدرس بدون اجازه دولت غیرممکن است. آقای «دو لا فونت» میگوید: «فقر همواره یک نگرانی بوده اما دولت هنوز نتوانسته این محلات را در بهترین سالهای اقتصادی در کوبا از میان بردارد. اکنون اما از میان بردن این محلات بسیار سختتر و بعیدتر است.»
بسیاری به تحصیل رایگان و خدمات بهداشتی اشاره میکنند که دولت ارائه داده اما تاسف میخورند که این هر دو مورد در گذشته بهتر بود چرا که صفهای کمتری برای دریافت خدمات بهداشتی و معلمهای بهتری برای تدریس وجود داشتند. آن دسته از افرادی که وجوهی از خارج از کشور دریافت میکنند معلم خصوصی برای فرزند خود میگیرند تا اطمینان یابند که فرزندانشان میتوانند به مدارج بالاتر برسند. یکی از ساکنان از یک برنامه دولتی میگوید که براساس آن قرار بود یخچالهایی با قیمت ۳۰۰ دلار به خانوادههایی داده شود که فاقد یخچال بودند. این در حالی است که حقوق ۲۰ دلار در ماه کفاف زندگی را نمیدهد چه برسد به بازپرداخت وام ۳۰۰ دلاری و به تعبیر برخی از مردم «چه بسا عمر این بازپرداخت از عمر یخچال بیشتر شود.»
نظام پولی «دو نرخی» یا «دوگانه» در کوبا باعث میشود مردم بیشتر ضرر کنند: یکی ارزی است که به پزوی قابل تبدیل معروف است و مورد استفاده گردشگری و تجارت خارجی است و در برابر دلار ثابت است. اما اکثر مردم کوبا به پزوی محلی پول میپردازند که ارزش آن کمتر از پزوی بالاست. بسیاری از کالاهای مصرفی و سایر امکانات رفاهی از خارج از کشور با پزوی قابل تبدیل پرداخت میشود و این آسایش برای بسیاری از مردم دور از دسترس است. با وجود تمام دشواریهایی که مردم برای خرید خانه دارند اما تعداد معدودی از ترک کشور میگویند. اکثریت نه کسی را در خارج از کشور دارند نه پولی برای درخواست ویزا دارند. گزینه دیگر آنهایی که میخواهند کشور را ترک کنند، چیست؟ نشستن در قایقهای بیدر و پیکر و رفتن به سفری نامعلوم که ممکن است آخرش با بازداشت یا مرگ یا استرداد دوباره به مقامهای کوبایی و بازگشت به جهنم باشد. «اشواریا» میگوید: «آنها شما را میگیرند، به زندان میبرند و به شما دیگر اجازه ماهیگیری نمیدهند. معلوم نیست اصلا زنده بمانید.»
«ایگنیو آزکالای»، آشپز یک رستوران دولتی میگوید من مهارت و تجربه کافی برای باز کردن یا اداره یک رستوران را دارم اما سرمایه کافی ندارم. او میگوید دولت به من لطف کرد و با فرستادن من به آلمان شرقی تجربیاتی به من در دوران جوانیام آموخت. او میگوید: «دوست دارم کارم را ادامه دهم اما نمیدانم کجا؟» آزکالای میگوید در ماه ۱۵ دلار درآمد دارد: «کافی نیست اما باید امورم را بگذرانم.»
ارسال نظر