انقلاب دوم در مصر

گروه جهان- روز سه‌شنبه پس از انفجار بمبی در مسیر کاروان نظامی مصر نزدیک مرزهای غزه با مصر و تیراندازی به سوی کاروان مذکور، نیروهای مصری به سوی مرز غزه آتش گشودند. ارتش مصر در اولین گام بلافاصله حماس را مسوول این درگیری‌ها اعلام کرد. از سوی دیگر پس از کشف ابزارهای انفجاری مشکوک در فرودگاه مصر، یک مرد هم ساعاتی بعد خود را در اسکندریه منفجر کرد و بمب دیگری هم در قاهره- مرکز کشور- منفجر شد اما تلفات جانی به بار نیاورد. بمب‌های اسکندریه و قاهره بخشی از مجموعه حملات و بمب‌گذاری‌های کوچکی هستند که در بسیاری از نقاط مصر صورت می‌گیرد. بسیاری از این ابزارهای انتحاری «نارنجک‌های غیرکشنده» هستند یعنی نارنجک‌هایی که فقط سر و صدا دارند و تلفات جانی و صدماتشان حداقلی است. بمب‌های قوی‌تر و مرگبارتر عمدتا نیروهای نظامی و امنیتی را هدف قرار می‌دهد. مقام‌های مسوول به خبرگزاری آسوشیتدپرس می‌گویند انفجار این بمب‌ها در اسکندریه نیروهای گشتی پلیس را هدف گرفته بود.

به گزارش نیویورک‌تایمز، وضعیت غزه بازتاب تنش‌های روزافزون میان دولت مصر و حماس است و این در حالی است که معضل پیکارجویان داعشی در صحرای سینا هم معضل دیگری است که این روزها دولت مصر با آن دست به گریبان است. نگرانی‌های امنیتی در مصر از وقتی نیروهای وابسته به داعش، صحرای سینا را مرکز حملات انتحاری خود قرار داده‌اند و بیش از ۳۰ نیروی امنیتی را کشتند، تشدید شده است.

مقام‌های حماس مراتب اعتراض خود را به مسوولان مصری در مورد تیراندازی به سوی مواضع این گروه فلسطینی را اعلام کرده و خواستار انجام تحقیقات در این رابطه شدند. رابطه حماس با دولت مصر پس از برکناری مرسی به شدت تیره شده است. دولت مصر، حماس را متهم می‌کند که «در حال توطئه با اخوان علیه امنیت مصر» هستند.

مردم علیه دولت مصر

آنچه این روزها باعث متشنج‌تر شدن اوضاع مصر شد و در افواه عمومی «انقلاب دیگر» مردم مصر نام گرفت کشته شدن «شیما الصباغ» شاعر ۳۱ ساله مصری بود. وقتی دوستان شیما به یاد شهدای میدان تحریر قصد داشتند شاخه گلی در این میدان بگذارند به دوستانش اصرار کرد که در تصمیم خود صرف‌نظر کنند. «سامی محمد ابراهیم» پسر عموی شیما می‌گوید: او می‌ترسید که پلیس ممکن است حمله کند و آنها را با حامیان اخوان‌المسلمین اشتباه بگیرد.

دوستانش از او می‌پرسیدند چگونه ممکن است پلیس به افرادی بی‌سلاح حمله کند که تنها سلاح‌شان شاخه‌ای گل است که می‌خواهند به یاد شهدای تحریر در این میدان بگذارند؟ بنابراین، شیما فرزند ۵ ساله خود را بوسید و او را به دست یکی از دوستانش سپرد و درست یک روز قبل از سالگرد آغاز بهار عربی از اسکندریه با یک قطار عازم قاهره شد.

در نیمه شب ۲۴ ژانویه شیما، شاعر ۳۱ ساله، با جسمی بی‌جان روی خیابان‌های قاهره بر زمین افتاده بود. او به سمبلی تبدیل شد که مورد هجوم نیروهای تا دندان مسلح ارتش قرار گرفتند؛ همان نیروهایی که ۴ سال است اعتراض مردم را نادیده گرفته و هر بار با یورشی سنگین‌تر از قبل آنها را پراکنده می‌سازند. به گزارش نیویورک‌تایمز به نقل از حامیان حقوق بشر، کشتن سنگدلانه این شاعر جوان نشان می‌دهد که دولت نظامی مصر دارد تا جایی پیش می‌رود که گویی می‌خواهد نظم توتالیتری رژیم قبل را زنده کند. تصاویر مربوط به کشته شدن الصباغ به شدت در رسانه‌های مکتوب و تلویزیون مصر بازتاب یافت ؛به گونه‌ای که عبدالفتاح السیسی رئیس‌جمهور مصر مرگ او را به خانواده اش تسلیت گفت و او را «همچون دختر خودم» توصیف کرد. عکس‌ها و ویدئوهای مربوط به کشته شدن او لحظه به لحظه منتشر می‌شد به‌گونه‌ای که مراسم تشییع و خاکسپاری او باز هم با خشونت پلیس، شلیک گاز اشک آور و برخورد با مردم همراه شد. یکی از دوستان خانم صباغ او را در حالت نشسته نگه داشته بود و خون از سر و صورت او به زمین می‌ریخت.

نیویورک‌تایمز می‌گوید این یکی از معدود مرگ‌هایی است که به شدت بازتاب داده شده و مستند شده است. فعالان حقوق بشر مصری می‌گویند: «زنی با شاخه‌ای گل می‌خواست به قربانیان میدان تحریر ادای احترام کند اما نیروهای امنیتی شاخه گل او را به خون آغشته کردند. شرم آور است. ما مبارک را کنار زدیم اما مبارک‌ها جایگزین او شده‌اند.» کشته شدن معترضان مصری به امری «معمول» در این کشور تبدیل شده است.

«سعید ابو علاله»، ۳۱ ساله و دوستی که در لحظه ترور صباغ او را بغل کرده و به گوشه‌ای از خیابان می‌برد، می‌گوید: «در بحبوحه فروپاشی آزادی در کشور، او به نماد انقلاب ما تبدیل شد.»

صباغ دختر یک خانواده مسلمان بود، وی در دهه ۹۰ به سوی حلقه‌ای از شعرا رفت که بیشتر در کافه‌های اسکندریه با یکدیگر دیدار می‌کردند. او در زمره یکی از معدود افرادی بود که اشعارش منتشر می‌شد. لحن او در سرودن اشعار محاوره‌ای بود و مورد قبول مردم. تمرکز او در اشعارش مسائل اجتماعی و سیاسی معاصر بود. نیویورک‌تایمز می‌نویسد: کشتن شعرا و نویسندگان این پیام را از سوی دولت مصر به افکار عمومی منتقل کرده که دولت دیگر نه تنها تاب تحمل نویسندگان بلکه تاب تحمل هیچ اعتراضی را ندارد. اعتراض‌ها از این پس با گلوله تفنگ پاسخ داده می‌شود. مردمی که با نیویورک‌تایمز گفت و گو می‌کردند، می‌گویند: «ما یک مبارک را از عرش به زیر کشیدیم اما نمی‌دانستیم که مبارک‌های دیگری را داریم روی کار می‌آوریم.»

خشونت‌های دولت باعث می‌شود که گروه‌های پیکارجو بهتر و راحت‌تر دست به عضوگیری از میان معترضان بزنند. باید منتظر روزی بود که مصری‌ها هم گروه گروه به پیکارجویان تندرو ملحق شوند.