ابرقدرت اتفاقی
فرید زکریا ستوننویس واشنگتنپست و مجری سیانان حسین موسوی: دو سوم آمریکاییها معتقدند که آمریکا در مسیر اشتباهی قرار گرفته است و از سه سال گذشته به این سو نیز، هنوز تغییری در این نظرسنجیها ایجاد نشده است. نتایج انتخابات میاندورهای نیز حکایت از این موضوع دارد و نشانگر نارضایتی فراگیری است که در حال حاضر وجود دارد؛ اما باید گفت که هنوز باقی دنیا بهگونه دیگری به آمریکا مینگرد و آنها گمان میکنند که آمریکا ابرقدرت اقتصادی جهان از چه سر و شکل خوبی نسبت به سایر قدرتهای اصلی دنیا برخوردار است. ژاپن وارد یک رکود عظیم اقتصادی شده است و آلمان نیز در تقلا است که وارد این چاله نشود و از سال ۲۰۰۸ با این مساله دست به گریبان است. باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا میگوید که با اصلاح اقتصادی خود بیشترین شغل را نسبت به سایر کشورهای صنعتی بزرگ دنیا ایجاد کرده است.
چرا اینگونه است؟ بسیاری معتقدند که اقتصاد آمریکا بهطور ذاتی از مزایایی برخوردار است که رقبای او از آنها برخوردار نیستند. از جمله اینکه این کشور از ساختار اقتصادی انعطافپذیری برخوردار است و بهطور سنتی چون جامعهای است که تحرک بالایی دارد، در کارآفرینی هم دستی قوی دارد. «پیتر زیهان» نویسنده کتاب «ابر قدرت تصادفی» دلایل این مزیتها را با جغرافیای آمریکا شروع میکند و میگوید که ایالاتمتحده طولانیترین رودها را در بین تمامی کشورهای دنیا دارد و خودش تنها مشتری این رودها است. حملونقل کالا از طریق راههای آبی ۱۲ برابر کم هزینهتر از حملونقل جادهای است. همچنین این را هم در نظر بگیرید که شهرهای کنار رودخانه از رونق و شکوفایی بیشتری بهرهمند هستند. آنگونه که «زیهان» حساب کرده است ایالاتمتحده دارای بیشترین رودهایی است که قابلیت کشتیرانی را دارد. بر اساس رقمی که «زیهان» ارائه داده، نزدیک به ۲۸ هزار و ۳۲۵ کیلومتر از رودهای این کشور قابلیت کشتیرانی دارد که باقی کشورهای دنیا از چنین مزیتی محروم هستند. «زیهان» در این خصوص دست به مقایسه زده و میگوید که تنها ۳ هزار و ۲۱۹ کیلومتر از رودهای کشورهای چین و آلمان از چنین قابلیتی برخوردار است. اگر رودهای کشورهای عربی را هم روی هم رفته حساب کنید به ۱۹۴ کیلومتر میرسد.
اما این تازه شروع کتاب است. مزارع قابل کشت زمینهایی که در کنار این رودخانهها قرار گرفتهاند نیز یکی دیگر از مزایای آن است. به این موارد بنادری را اضافه کنید که روی رودهایی بنا شدهاند که دارای عمیقترین آبها هستند و کالاهای مورد نیاز خود را دریافت میکنند و کالاهای افزون بر نیازشان را به سایر نقاط دنیا صادر میکنند. کمتر کشوری در دنیا وجود دارد که به این اندازه از بنادر طبیعی برخوردار باشد. زیهان از آفریقا مثال میزند و میگوید که در این قاره تنها ۱۰ بندر در خلیجهای این قاره وجود دارد که از توجیه ساختوساز برخوردار بوده است. در مقابل ایالاتمتحده خلیح سانفرانسیکو، پوگت ساند و خلیج چساپیکه جزو سه بندر بزرگ طبیعی دنیا هستند که باید گفت هیچ بندری توانایی رقابت با آنها را ندارد. خلیج چساپیکه به تنهایی دارای امتدادی است که میشود آن را برابر با کشیدگی کل سواحل آسیایی دانست. این خلیج به اندازه طول ولادیوستک تا لاهور است. تمام این عوامل باعث شکلگیری بزرگترین بازار مصرفی جهان شده است که با ایجاد یک صرفهجویی ذاتی به تحرک و پویایی این اقتصاد کمک فراوانی کرده است. برای اینکه بیشتر بر این موضوع واقف شوید، باید بدانید که بر اساس آمارهایی که بانک جهانی منتشر کرده است، ایالاتمتحده در سال ۲۰۱۲ تنها ۱۷ درصد واردات داشته است. در مقابل آمریکا، چین و آلمان وجود دارند که به ترتیب از واردات ۲۵ و ۴۶ درصدی برخوردار بودهاند. این در شرایطی است که آمریکا واردات نفتی خود را هم به شدت کاهش داده است. بسیاری اعتقاد دارند که انقلاب انرژی ایالاتمتحده از مزیتهای بزرگ اقتصادی آمریکا به حساب میآید. زیهان نیز با این موضوع موافق است؛ اما میگوید این موضوع ممکن است که آمریکا را نسبت به سایر دنیا ایزوله کند. در تاریخ مدرن، منابع حیاتی انرژی در خاورمیانه بوده که به لحاظ جغرافیایی دور از مراکز تولید اقتصادی در غرب، یعنی اروپا و آمریکای شمالی بوده است. هماینک اما باید از نفت شیل یا نفت ماسه تشکر کرد که باعث شده آمریکای شمالی بیشتر انرژی مورد نیاز خود را از داخل تامین کند. این مزیت باعث میشود که آمریکا برای واردات نفتی از کشورهای خلیج فارس کمتر به دردسر بیفتد. در واقع این مسیر برای صادرات نفت، مناسب حال چین است که از امنیت بیشتری برخوردار است.
برای زیهان، نفت عامل مهمی بوده که آمریکا بتواند با سایر دنیا ارتباط داشته باشد. در جایی که دنیا مدام به سمت آشوب و آشفتگی پیش میرود، او میگوید آمریکا تمایل دارد که دیگر برای ثبات دنیا، از خون و پول خود کمتر استفاده کند. در این مفهوم، زیهان مانند برت استفمن، نویسنده کتاب «آمریکا در حال عقب نشینی»، دنیا را نمیبیند و میگوید که اوباما به راهبرد پیش از ۱۹۴۵ بازگشته است. جایی که آمریکا دور از تحولات در حال طی کردن رشد اقتصادی خود بوده است و این برای آمریکا مناسب نیست که اینگونه به این دید سنتی روی بیاورد.
ارسال نظر