دموکراسی خواهان هنگکنگی به خیابان برگشتند
شورش مذهبی علیه کمونیسم چینی
گروه جهان: بار دیگر هنگکنگیها به خیابان بازگشتند. آنها مدتی پیش خیابانها را بسته بودند اما با مذاکراتی که میان معترضان با دولت هنگکنگ آغاز شد بخشی از خیابانها باز شد. ظاهرا مذاکرات به نتیجه نرسید و آنها بار دیگر خیابانها را به خانه دوم خویش تبدیل کردند. یکی از جالبترین نکاتی که در مورد تظاهرات دموکراسیخواهان در هنگکنگ قابل تامل است جنبهای از تظاهرات است که بازتاباندکی یافته است. مقالهای در والاستریت ژورنال به پیشینه مذهبی برخی از سازماندهندگان اصلی این جنبش اشاره کرده و نوشته که بسیاری از اعضای کلیدی این جنبش اعتراضی «مسیحی» هستند.
گروه جهان: بار دیگر هنگکنگیها به خیابان بازگشتند. آنها مدتی پیش خیابانها را بسته بودند اما با مذاکراتی که میان معترضان با دولت هنگکنگ آغاز شد بخشی از خیابانها باز شد. ظاهرا مذاکرات به نتیجه نرسید و آنها بار دیگر خیابانها را به خانه دوم خویش تبدیل کردند. یکی از جالبترین نکاتی که در مورد تظاهرات دموکراسیخواهان در هنگکنگ قابل تامل است جنبهای از تظاهرات است که بازتاباندکی یافته است. مقالهای در والاستریت ژورنال به پیشینه مذهبی برخی از سازماندهندگان اصلی این جنبش اشاره کرده و نوشته که بسیاری از اعضای کلیدی این جنبش اعتراضی «مسیحی» هستند. همانطور که گزارشگر والاستریت میگوید: «کلیساها در تار و پود جامعه هنگکنگ تنیدهاند» در حالی که در سرزمین اصلی چین اینگونه نیست چرا که حزب کمونیست، مسیحیان را رقیبی برای وفاداری شهروندان چینی مینگرد. چرا «مولفه مسیحی» این اعتراضات چنانکه باید مورد توجه قرار نگرفته است؟ «انجمن مرکز تحقیقات پیو برای مذهب و زندگی عمومی» در سال ۲۰۱۰ تعداد مسیحیان پروتستان در چین را ۵۸ میلیون نفر اعلام کرد و این رقم بیش از برزیل (با ۴۰ میلیون نفر) است. محققی به نام «فنگ گانگ یانگ» تخمین میزند که چین در مسیر تبدیل شدن به بزرگترین کشور مسیحی جهان تا سال ۲۰۲۵ است. روزنامهنگاران غربی شاید به این مساله توجهاندکی ابراز دارند اما حزب کمونیست چین اینگونه نیست. این حزب، «دیانت» - و بهطور اخص «مسیحیت»- را بزرگترین رقیب خود میداند. شاید حق با این کشور باشد. سنت طولانی گروههای مذهبی شبهنظامی در چینِ پیشا کمونیستی وجود دارد که چالش قدرتمندی برای حکومت مرکزی بود: «شورش تایپینگ» (۱۸۵۰ تا ۱۸۶۴)، که از سوی فردی رهبری میشد که خود را برادر کوچکتر مسیح میدانست، فقط با کشته شدن ۲۰ میلیون نفر خاتمه یافت! این روزها اما جنبش فالون، ترکیب خاصی از بودیسم و سایر سنتهای مذهبی چینی است و یکی از معدود سازمانهایی است که همچنان دیدگاهی جایگزین به حکومت کمونیستی چین ارائه میدهد. با توجه به این سابقه، تعجبی ندارد که پکن تلاش گستردهای برای اعمال کنترل سفت و سخت بر مسیحیان انجام میدهد. جمهوری خلق فقط کاتولیکهایی را به رسمیت میشناسد که در کلیساهای دولتی عبادت میکنند در حالی که آن گروههایی که به واتیکان وفادار هستند را نادیده میگیرد و به هیچ هم به حساب نمیآورد. حزب کمونیست از این نگران است که چرا گزارشگران در پوشش تحولات هنگکنگ این سوابق تاریخی را نادیده میگیرند: مشارکت گسترده مسیحیان در انقلابهایی در اطراف و اکناف دنیا. رهبری چین اما نسبت به نقشی که پاپ ژان پل دوم و همکیشان لهستانی او در فروپاشی نظام کمونیستی در اروپای شرقی ایفا کرد آگاهند. حاکمان چین اگرچه مایلند تا مسیحیان (و معترضان هنگکنگی) را عامل خارجی بنامند اما از این واقعیت آگاهند که مسیحیان بومی هم در این جنبش دموکراسیخواهی دخیل هستند؛ همان جنبشی که دیکتاتورها در کرهجنوبی و فیلیپین را در دهه ۱۹۸۰ به زیر کشید. باید منتظر ماند و دید سرنوشت این اعتراضات و معترضان به کجا خواهد رسید.
ارسال نظر