گسل جدید در خاورمیانه
دنیس. بی. راس دستیار ویژه اوباما در امور خاورمیانه ترجمه: محمدحسین باقی خط گسل جدیدی در سیاست خاورمیانه شکل گرفته، گسلی که پیامدهای عمیقی برای سیاست خارجی آمریکا در منطقه خواهد داشت. این شکاف از سوی کسانی که از داعش (ISIS) حمایت یا با آن مخالفت میکنند یا با تصور ستیز میان شیعه - سنی یا رقابت میان عربستان و ایران تعریف نمیشود. این گسل با شکاف اساسی میان طیفهای مختلف اسلامگرایان و غیراسلامگرایان مشخص میشود. بسیاری از طیفهای اسلامگرایان [نه تنها] در جنگ با یکدیگر هستند، بلکه همچنین در مبارزهای با غیر اسلامگرایان برای تعریف هویت اساسی منطقه و کشورهای منطقه گرفتار آمدهاند.
دنیس. بی. راس دستیار ویژه اوباما در امور خاورمیانه ترجمه: محمدحسین باقی خط گسل جدیدی در سیاست خاورمیانه شکل گرفته، گسلی که پیامدهای عمیقی برای سیاست خارجی آمریکا در منطقه خواهد داشت. این شکاف از سوی کسانی که از داعش (ISIS) حمایت یا با آن مخالفت میکنند یا با تصور ستیز میان شیعه - سنی یا رقابت میان عربستان و ایران تعریف نمیشود. این گسل با شکاف اساسی میان طیفهای مختلف اسلامگرایان و غیراسلامگرایان مشخص میشود. بسیاری از طیفهای اسلامگرایان [نه تنها] در جنگ با یکدیگر هستند، بلکه همچنین در مبارزهای با غیر اسلامگرایان برای تعریف هویت اساسی منطقه و کشورهای منطقه گرفتار آمدهاند. آنچه تمام طیفهای گوناگون [ازمیانهرو تا تندرو] اسلامگرایان در آن اشتراک دارند این است که آنها هویتهای ملی را وابسته به هویت اسلامی میپندارند. بیتردید، همه آنها به افراطیگری داعش نیستند. اما اخوانالمسلمین به «امت» متعهد است. یک دلیل در پس شورش علیه دولت مرسی این بود که اخوان از اصل اساسی هویت ملی تخلف کرد: از نظر اخوان این کشور پیش از اینکه «مصری» باشد، «اسلامی» است. اکنون رئیسجمهور عبدالفتاح السیسی شاهد است که کشورش با «ستیزی ماهیتی» با اخوانالمسلمین گیر افتاده است. او از لحاظ مالی از سوی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت حمایت میشود. سیسی همچنین همکاری تنگاتنگی با الجزایر دارد و از سوی مراکش و اردن حمایت میشود.
وقتی پرزیدنت اوباما از ناپدید شدن نظم کهن در منطقه سخن میگفت حق با او بود و میگفت مدت زمانی طول میکشد تا نظم جدید سر بر آورد. دولت برای تعریف یک استراتژی کارآمد تلاش میکند اما تفاوت اسلامگرایان در مقابل غیراسلامگرایان شکافی به وجود آورده است. غیر اسلامگرایان عبارتند از پادشاهیهای سنتی، حکومتهای خودکامه در مصر و الجزایر و اصلاحطلبان سکولار که ممکن است تعدادشان کم باشد اما از بین نرفتهاند. اینها شامل بشار اسد در سوریه نمیشود چرا که او در تصمیمگیریها به متحدانش اتکا دارد.
امروز، غیراسلامگرایان میخواهند بدانند که ایالات متحده از آنها حمایت میکند. برای آمریکا این یعنی درک اینکه مصر بخش اساسی ائتلاف ضد اسلامگرایی است و اینکه کمکهای نظامی آمریکا نباید به دلیل اختلاف بر سر رفتارهای داخلی مصر قطع شود. آمریکا همچنین باید با مصر و امارات متحده عربی هماهنگ باشد آنگاه که آنها اهداف اسلامگرایان را در لیبی یا جاهای دیگر هدف قرار میدهند. هماهنگی، عملیاتهای نظامی را موثرتر میسازد و به آمریکا توانایی بیشتری برای اعمال نفوذ بر اقدامات آنها میدهد.
دولت اوباما نسبت به عواقب حذف همه طیفهای اسلامگرایان نگران است. همچنین از اینکه چک سفید به رژیمهای اقتدارگرا بدهد نگران است. اما وقتی مصر و امارات حمله هوایی علیه شورشیان را در لیبی نشان دادند، برخی از شرکای سنتی آمریکا آماده بودند که بدون ما دست به عمل بزنند و قانع شده بودند که دولت تمام اسلامگرایان را بهعنوان تهدید نمینگرد و اینکه آمریکا منافع خود را متفاوت از آنها میبیند. این یک مشکل است. این غیر اسلامگرایان شرکای طبیعی آمریکا در منطقهاند. آنها مدافع ثبات و جریان آزاد نفت و گاز بوده و با تروریسم مخالفند. نیروهایی که ما را تهدید میکنند هم آنها را تهدید میکنند. دولت اوباما باید سه اصل را در این مشارکتها دنبال کند:
اول، بر امنیت و ثبات تمرکز کند. هیچ چیز، از جمله جوامع تساهل جو و کثرتگرا بدون آن امکان پذیر نیست.
دوم، به سوی افراطگرایان نروید. مرام و منش آنها با کثرتگرایی و دموکراسی سازگار نیست. در تونس، حزب النهضه قدرت را تنها زمانی تسلیم کرد که دریافت سیاستهایش واکنش شدیدی برانگیخته که بقای این حزب را در معرض تهدید قرار داده است. اسلامگرایان، حتی میانهروهای ظاهری مانند النهضهایها، نباید چارهای جز همزیستی داشته باشند. ترکیه یک مورد خاص است؛ چرا که متحد ناتو است.
سوم، حمایت آمریکا از شرکای غیراسلامگرا مستلزم تسلیم شدن ما یا حمایت از هر سیاست داخلی نیست. ما باید آنها را با کثرتگرایی، حقوق اقلیتها و حاکمیت قانون تحت فشار قرار دهیم. خط گسل جدید در خاورمیانه فرصتی واقعی برای آمریکا است. بله، ایالات متحده با چالشهایی روبهرو خواهد بود و باید تنشها میان ارزشها و منافع ما رامدیریت کند. هیچ استراتژیای عاری از خطر نیست، اما همکاری با شرکای طبیعیمان بهترین راه رو به جلو را ارائه میدهد.
ارسال نظر