بندر بنسلطان از ریاست سازمان اطلاعاتی عربستان برکنار شد
عزل کارگردان بحران منطقه
چشمانداز روابط تهران-ریاض پساز بندر
حسین موسوی: رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان سعودی لقبهای مختلفی دارد، اما مهمترین لقبی که بندر بن سلطان در دو سال اخیر توانسته بود از آن خود کند «آرشیتکتوری بحران سوریه» بود. مردی که با اختیارات گسترده در راس سازمان امنیتی سعودیها قرار گرفته بود و قصد داشت که با ایجاد بحران در سوریه حکومت کنونی سوریه را با چالش مواجه کند.
«ژنرال الادریسی» رئیس سازمان اطلاعات عربستان شد
برکناری «کارگردان بحران منطقه»
همین موضوع اما در نهایت «چشم اسفندیار» وی شد و پس از یک ماه شایعات فراوان روز سهشنبه از کار برکنار شد و ژنرالی جایگزیناش شد که جزو ناشناختهترینهای آل سعود به حساب میآید. هر چند که وی جزو خاندان سعودی محسوب نمیشود و پس از 38 سال کسی بر مسند سازمان اطلاعات امنیت عربستان سعودی تکیه زده است که در هرم قدرت این کشور جزو خانواده پادشاه نیست.
رویترز در اینباره گزارش میدهد: بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات سوریه پس از یک ماه مداوا در مراکش، به عربستان بازگشت اما با حکم برکناری خود روبهرو شد. جایگزین وی ژنرال یوسف الادریسی است که از روز چهارشنبه در دفتر کار خود حاضر شده است. گزارشنویس رویترز میگوید که احتمال فراوان دارد که عملکرد بندر بن سلطان در سوریه باعث برکناری وی شده است. با این وجود برخی در عربستان اعتقاد دارند که وی در سرنگونی محمد مرسی در مصر نقش بسزایی داشته و وی شاه عربستان سعودی را مجاب کرده است اخوانیها را در فهرست «تروریستها» قرار دهد.
بندر بن سلطان که در سال ۲۰۱۲ به عنوان رئیس سازمان اطلاعات عربستان بهکار گماشته شده بود، پیش از تصدی این شغل، سفیر سعودیها در ایالات متحده به حساب میآمد. بسیاری از کارشناسان اعتقاد داشتند که حضور
طولانی مدت وی در آمریکا احتمالا بتواند واشنگتن را در برکناری اسد متقاعد کند اما این اواخر بین دو طرف جنگهای لفظی فراوانی صورت گرفته بود.
عربستان به سرکردگی «سلطان» قصد داشت که پس از بحران شیمیایی در سوریه، آمریکا را متقاعد کند که آسمان سوریه را منطقه پرواز ممنوع اعلام کند اما آمریکا با قبول دعوت پوتین به انهدام تسلیحات شیمیایی در سوریه، از پذیرش پیشنهاد ریاض سر باز زد. همین موضوع باعث شد که بین بندر بن سلطان و واشنگتن درگیریهای لفظی رد و بدل شود و برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که پس از دیدار پادشاه عربستان با باراک اوباما برکناری مرد بحرانساز خاورمیانه رقم خورده است. روزنامه دیلی استار، چاپ لبنان با اشاره به این موضوع میگوید مرد صاحب اختیار سازمان اطلاعات عربستان، مسوول مستقیم حمایت از شورشیان و تکفیریهای سوریه بوده است و همین موضوع دلیل جبههگیری آمریکا در قبال «سلطان» شد.
دیپلماتها میگویند که پرونده سلطان در سوریه جزو فایلهای طبقه بندی شده در ایالات متحده است که به شدت در این فایل از نحوه عملکرد وی انتقاد شده است. در این پرونده اشاره شده است که سلطان تاثیر بسزایی در مسلح کردن تکفیریها داشته و وی حامی تندروهای اهل سنت بوده است. با این وجود برخی میگویند که واشنگتن از جایگزینی محمد بن نایف حمایت میکرده و کاخ سفید در پرونده مذکور وی را به عنوان عامل اصلی تضعیف القاعده از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ اعلام کرده است. این در شرایطی است که شبکه خبری فاکس نیوز در گزارشی اعلام کرد که واشنگتن از این جابهجایی صورت گرفته راضی است و نظر مساعدی به تغییر و تحولات رخ داده در بطن سازمان اطلاعاتی عربستان سعودی دارد. ژنرال الادریسی پیش از این به عنوان یکی از معاونان سلطان بوده است که تا پیش از برکناری وی تنها سه بار اسم وی در مراسم درباری سعودیها ذکر شده بود.
پایان نقش مخرب بندر در روابط تهران- ریاض
کامران کرمی
بندر بن سلطان بن عبدالعزیز مهره امنیتی و متنفذ عربستان از ریاست شورای امنیت ملی و سازمان اطلاعات عربستان برکنار شد. خبر برکناری او به صورت رسمی از سوی دیوان پادشاهی سعودی و در حکم ابلاغ شده ملک عبدالله پادشاه عربستان اعلام شد. پیشتر غیبت طولانی مدت بندر در جریان ملاقاتهای خارجی و بهخصوص در جریان سفر جان کری و باراک اوباما به ریاض، این گمانه را تقویت کرده بود که مرد شماره یک دربار سعودی در منطقه پرآشوب خاورمیانه از سمت خود برکنار شده است.
ناکامی در پیشبرد سیاستهای تهاجمی ریاض در سوریه که از یکسو خطر افراطگرایی را هویدا ساخته و از سوی دیگر صدای مقامات آمریکا را هم در آورده، کافی بود تا مقامات واشنگتن هم به برکناری او چراغ سبز نشان دهند تا به او بفهمانند که رفتار دولت اوباما با بوش متفاوت است.
بندر که جناح بازها در عربستان را برعهده داشت، نتوانست چندان هماهنگی لازم در زمان بوش پسر را که بدون هماهنگیهای امنیتی مجوز ورود به کاخ سفید را داشت، با رویکرد غیرتهاجمی اوباما و تیمش داشته باشد. بنابراین در کنار عدم پیشبرد سیاست عربستان در سوریه شاهد بودیم که اختلاف در روابط عربستان و ریاض هم نمایان شد.
در این میان نگاهی به کارنامه بندر بن سلطان بعد از 2005 که به 22 سال سفارت در واشنگتن خاتمه داد، نشان میدهد که او رابطه ویژه و گستردهای با جریانات سلفی در منطقه از یکسو و سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی از سوی دیگر داشته است. این شاهزاده سعودی در سال 2011 همزمان با اوج گیری تحولات بهار عربی و بیداری اسلامی و پس از غیبتی چند ساله از صحنه قدرت در عربستان طی حکمی از سوی ملک عبدالله به عنوان رئیس اطلاعات عربستان به جای شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز منصوب شد.
بررسی سوابق فعالیتهای بندر به عنوان مسوول هماهنگی با گروههای سلفی (میانه رو و تروریستی) در منطقه نشان از خطرناک بودن تصمیم ریاض در این انتصاب داشت و نشان میداد که آل سعود، عزم جدی برای مقابله با محور مقاومت در منطقه و در راس آن نفوذ منطقهای ایران در لبنان، سوریه، فلسطین و همچنین جلوگیری از انتقال موج بیداری اسلامی به این کشور از طریق مقابله در خارج از مرزها با این انقلابها دارد.
آنچه موجب شد تا بندر در سال ۲۰۱۲ در پست سازمان استخبارات عربستان قرار بگیرد، ناکامی سعودیها در پیشبرد سیاستهای خود در عراق، لبنان، یمن و بحرین بود. بهخصوص که در این موضوعات مقامات سعودی معتقد بودند که موازنه منطقهای به نفع ایران و به ضرر عربستان تغییر پیدا کرده است.
بهزعم دولتمردان سعودی در این مقطع سرعت تحولات پیرامونی ایجاب میکرد که کسی به این سمت انتخاب شود که اطلاعات کامل و گستردهای از تحولات منطقه و پروندههای مرتبط ارتباطات تنگاتنگی داشته باشد؛ بنابراین انتخاب بندر با توجه به این شرایط، گریز ناپذیر بود و عربستان را بر آن داشت تا از تضعیف بیشتر مواضع استراتژیک خود جلوگیری کند.
فرسایشی شدن روند بحران در سوریه، رشد گروههای تکفیری و عدم توفیقات عربستان در ساقط کردن نظام سوریه باعث شده تا رویه ریاض از فرآیندهای درگیرساز به سمت کنترل بخشی و مدیریت الگوی بحران بهویژه مهار افراطگرایی تغییر پیدا کند. تغییر مهرههای امنیتی حاکی از این تغییر نگاه و رویکرد عربستان است.
بنابراین شایعات سفر بندر به آمریکا برای درمان نشانهای بود مبنیبر حذف تدریجی او از ساختار قدرت در عربستان و انتقال پروندههای استراتژیک امنیتی-خارجی به حوزه مسوولیت محمد بن نایف وزیر کشور. تصمیمی که میتواند نشانه جدیدی در تغییر رویکرد منطقهای عربستان در سوریه و افراطگرایی و همچنین حذف فرزندان سلطان بن عبدالعزیز (بندر، خالد و سلمان) ولیعهد متوفی سابق عربستان در چرخه جانشینی باشد.
نگاه ضد ایرانی بندر
نگاه امنیتی بندر و نزدیکی به لابی اسرائیل و محافل نومحافظهکاران در آمریکا موجب شد تا او خصومتی دیرینه از ایران و محور مقاومت در منطقه داشته باشد. او اقدامات زیادی در راستای دشمنی خود با ایران و محور مقاومت انجام داده است که سازماندهی جریانهای تروریستی و افراطگرای اسلامی برای مقابله ایدئولوژیک و نظامی با مقاومت تنها بخشی از این فعالیتها است. کارشناسان معتقدند اختلاف افکنی میان شیعیان و اهل سنت یکی از مهمترین اولویتهای بندر در حمایت از گروهکهای تروریستی در منطقه است.
بعد از تماس تلفنی روحانی و اوباما که در ادامه منجر به بهبود فضای مذاکرات هستهای و توافق اولیه شد، منابع خبری گزارش دادند که بندر هرگز خواهان بهبود روابط میان ایران و آمریکا نیست. او با نفوذی که بر پادشاه عربستان دارد مخالف بهبود رابطه ایران و عربستان هم هست. بندر بهدلیل قرار گرفتن در جناح بازها که شامل سعود الفیصل هم میشود معتقد است که ایران قوی در منطقه خطر گسترش نفوذ تشیع در جهان اسلام را افزایش میدهد.
پیشتر افشای اسناد محرمانه دیپلماتیک آمریکا توسط ویکی لیکس، نشان داد که عربستان تا چه حد مشتاق اقدام نظامی آمریکا علیه ایران است.
از سوی دیگر و در بحبوحه سفرهای منطقهای محمد جواد ظریف به عمان، امارات، قطر و کویت، سفر به عربستان درهالهای از ابهام قرار گرفت. در این مقطع باز نام بندر به میان آمد. منابع آگاه عربی در این زمینه معتقدند که شرط بسیار سنگین ایران برای سعودیها، عامل اصلی انجام نشدن چنین سفری بوده است. این منابع تاکید کردهاند ایران از عربستان خواسته برای حسن نیت جهت پیشبرد امور، بندر بن سلطان را از سمت رئیس سازمان اطلاعات این کشور بردارد، چون وی مسبب همه قتلها، ویرانیها و خونهایی است که در منطقه ریخته میشود.
منابع آگاه عربی گفته بودند که مقامات تهران بر این نکته تاکید کردهاند که با توجه به نقش مخرب عربستان در منطقه، شامل مسلح کردن گروههای تروریستی در عراق، سوریه و لبنان، حمایت از گروههای تروریستی در ایران، لزوم برکناری بندر بن سلطان برای شروعی دوباره در روابط تهران ـ ریاض ضروری به نظر میرسد.
بندر مانع گرمی روابط ایران و مصر
بعد از انقلاب مصر که مقامات قاهره زمینه را برای برقراری ارتباط با ایران مناسب یافتند، موضع عربستان از نزدیکی و بهبود این روابط تنها عدم رضایت و ناخرسندی بود. این موضوع سران ریاض را بر آن داشت تا برای پیگیری روابط مصر و ایران بهویژه در خصوص سوریه ایفای نقش کنند. در این راستا، بندر این موضوع را در اولویت کاری خود قرار داد.
بندر در سرنگونی دولت محمد مرسی مصر هم حضوری فعال داشت و با هدایت رسانهها و پرداختهای مالی زمینه سرنگونی اخوان المسلمین را فراهم کرد تا با ایفای نقشی دو گانه و بازی پیچده در مصر از یکسو جریان اخوان را در این کشور تضعیف کند، و از سوی دیگر ارتش را هم وارد تقابل با حماس کند. نظامیان حاکم در قاهره نیز بهدلیل وابستگی مالی به ریاض عملا وادار شدهاند که در زمین سعودیها بازی کنند.
نقش مخرب بندر در سوریه
شاهزاده بندر همچنین نقش عمدهای در بحران سوریه داشت. مسوولیت تماسهای ریاض با ترکیه، آمریکا، فرانسه و اسرائیل بهمنظور ادامه تلاشهای مشترک برای جمعآوری حمایت بینالمللی لازم با هدف اجرای عملیات نظامی علیه ارکان قدرت ارتش سوریه از یکسو و تقویت منابع مالی و تسلیحاتی شورشیان و بهویژه گروههای سلفی تندرو از سوی دیگر باعث شد تا جبهه داخلی هم به موازات حمایتهای بینالمللی بیش از پیش فعال شوند.
اوج کار بندر در سوریه پرونده حمله شیمیایی به الغوطه الشرقیه بود، به طوری که بتواند با متهم کردن دولت دمشق به این حمله آمریکا را مجاب به ورود نظامی مستقیم به سوریه کند، ولی رهبران کاخ سفید و همچنین پارلمان انگلیس با زیرکی از حضور در طرح حمله به سوریه سرباز زدند، چرا که اوباما قبل از حمله این محاسبه را کرد که فرو رفتن در باتلاق سوریه با طناب سعودیها بدون در نظر گرفتن نقش طرفهای منطقهای و بینالمللی چون ایران و روسیه میتواند هزینههای زیادی برای کاخ سفید داشته باشد که همین مساله خشم ریاض بهویژه بندر را برانگیخت که نتیجه آن در این جمله بندر که اتفاقا برای او گران هم تمام شد، انعکاس یافت: «ریاض به بازنگری در روابط خود با آمریکا خواهد پرداخت.»
در ادامه بندر فعالیت جدیدی را برای تقویت جبهه مخالفین سوری بر عهده گرفت و آن قانع کردن پوتین به دست کشیدن از اسد بود. بندر در سفری به مسکو از پوتین میخواهد که دست از حمایت سوریه بردارد. او به پوتین میگوید: «ما میتوانیم امنیت بازیهای المپیک سوچی را تضمین کنیم، به شرطی که با روسیه به توافق برسیم. در مورد ایران هم بهخاطر برنامه هستهای آن و نقشش در سوریه ما خواهان رسیدن به توافق با روسیه هستیم. هر توافقی بین ما برای غرب هم قابل قبول خواهد بود.» اما جواب قاطع پوتین مبنی بر اینکه دوستی روسیه با ایران به قرنها پیش بر میگردد، بندر را ناامیدانه راهی ریاض میکند.
حال که این مهره کلیدی، اما مخرب عربستان از صحنه بحرانهای منطقهای و همچنین گردونه قدرت در عربستان خارج شده است، میتواند نشانگر رویکرد جدید ریاض در برخورد با موضوعات پیرامونی باشد که قطعا مهمترین آن بهبود فضای روابط با ایران و رسیدن به یک عصر جدید از همکاریهای منطقهای است که در جناح میانه رو عربستان اتفاقا طرفداران پر و پا قرصی دارد که نبود بندر، میتواند به این مهرههای جدید میدان دهد.
ارسال نظر