مریم امیرشاهکرمی

صحنه سیاست پاکستان در ماه‌های اخیر تغییر و تحولا ت جدیدی را تجربه کرده است، به طوری که حکومت مقتدر و پرطرفدار پرویز مشرف که سال‌ها توانسته بر مشکلات فائق آید، با بحرانی جدید روبه رو شده که می‌تواند دوران زمامداری وی را پایان بخشد. پرویز مشرف موظف است تا پایان سال‌جاری میلا دی انتخابات ریاست جمهوری پاکستان را برگزار کند و معلوم نیست که بتواند در این انتخابات، پیروز میدان باشد، این درحالی است که پاکستان از طرف آمریکا تحت فشار قرار دارد و با حضور نیروهای القاعده و طالبان در داخل خاک خود و ماجراهایی چون مسجد لعل روبه‌رو است. فعالیت شدید دو تبعیدی پرقدرت پاکستان، محمدنواز شریف و بی نظیر بوتو و زمزمه‌هایی که مبنی بر بازگشت آنها به پاکستان وجود دارد، به مثابه تیغ دو دمی ‌است که اگرچه ممکن است به پیروزی پرویز مشرف در انتخابات آینده منجر شود اما این امکان را هم افزایش می‌دهد که مشرف را به طور کامل از صحنه سیاست حذف کند و این در حالی است که مشرف تحت فشار است تا از ارتش پاکستان کنار کشد و فقط در قامت یک سیاستمدار در حکومت پاکستان ظاهر شود.

پرویز مشرف، رییس جمهوری پاکستان در اسفند ماه ۸۵، افتخار محمد چودری رییس دیوانعالی این کشور را از کار برکنار کرد و دلیل این اقدام را شکایت‌های متعددی عنوان کرد که علیه این مقام قضایی دریافت کرده است. مقامات دولتی به طور غیررسمی‌این شکایت‌ها را حاوی اتهاماتی بسیار جدی در زمینه تخلفات مالی، قضاوت‌های نادرست و اقدامات مغایر با شئونات مقام ریاست دادگاه عالی پاکستان عنوان کردند اما چنین موضوعی نتوانست مانع از درگیری میان هواداران محمد چودری و پرویز مشرف شود. حقوقدانان، احزاب مخالف دولت، فعالان حقوق بشر و حتی تعدادی از قضات پاکستان، دستور مشرف را به عنوان اقدامی ‌مغایر قانون اساسی و تلاشی برای خدشه دار کردن استقلال قوه قضائیه دانسته و آن را محکوم کردند.

این نخستین بار در تاریخ پاکستان بود که رییس دیوانعالی به اتهام سوءاستفاده از قدرت توسط رییس جمهوری از مقام خود برکنار می‌شد اما پرویز مشرف نتوانست این کار را به پایان برد و بالا خره رضایت داد که محمد چودری به مقام خود بازگردد و این داستان فقط ناتوانی مشرف در ابراز قدرت مطلق خود همچون قبل را نشان داد.

درحالی که هنوز دولت مشرف از اعتراضات گسترده به برکناری رییس دیوانعالی این کشور فارغ نشده بود، تشدید اقدامات تروریستی و حوادث مربوط به معترضان مستقر شده در مسجد لعل در اسلام آباد، بار دیگر دولت این کشور را گرفتار بحرانی دیگر کرد و این کشور را به کانون توجه افکار عمومی‌ و خبرگزاری‌های بین‌المللی تبدیل کرد. در منطقه خاورمیانه و شبه قاره هند، مسائلی از این دست چون ارتباط مستقیم و حتی شتاب‌دهنده به بی‌ثباتی در منطقه به شمار می‌آید، باعث حساسیت بسیار در جامعه بین‌الملل است و در این میان پاکستان وضعیت ویژه‌ای دارد. از نظر دستگاه‌های اطلاعاتی غربی، عناصر القاعده و طالبان در مناطق مرزی این کشور با افغانستان مستقر هستند و دولت پاکستان توانایی برخورد با آنها را ندارد.

طلاب مدرسه لعل که تفکرات سلفی‌گری یا وهابی داشتند، علنا بر دولت پاکستان شوریدند. آنها خودسرانه به وضع قانون شریعت براساس برداشت‌های خود و اجرای آن در پایتخت پاکستان دست زدند و در مدرسه و مسجد لعل به آموزش‌های نظامی‌و رویارویی مسلحانه با دولت پرداختند. اگرچه بحران مسجد لعل با حمله و تسخیر محل تجمع و مرگ فرمانده این گروهک شبه تروریستی پایان یافت و مردم نیز نشان دادند که هیچ علاقه‌ای به چنین گروه‌ها و اعمالشان ندارند اما این بحران نشان داد که در پاکستان امکان ظهور و قدرت نمایی چه گروه‌هایی وجود دارد و دولت نظامی ‌این کشور چقدر در خشکاندن ریشه چنین حوادث و گروه‌هایی ناتوان است با چنین وضعیتی دولت آمریکا یک بار دیگر اعلام کرد که لازم است برای متلاشی کردن القاعده و دستگیری یا قتل اسامه بن لادن در خاک پاکستان به عملیات نظامی ‌بپردازد.

بی‌نظیر بوتو، نخست‌وزیر اسبق پاکستان که از سال ۱۹۹۹ در حالت تبعید در خارج از پاکستان به سر می‌برد اما همچنان به عنوان رهبر حزب مردم پاکستان در صحنه سیاست این کشور نقش آفرینی می‌کند، درروزهای پربحران پاکستان به مذاکره با پرویز مشرف پرداخت تا علاوه بر حضور دوباره در خاک این کشور، بار دیگر در قدرت سهیم شود.

حزب مردم پاکستان تقریبا منعکس‌کننده دیدگاه‌های ذوالفقار علی بوتو، پدر بی‌نظیر و رییس جمهور اسبق این کشور است که با شعار «اسلام دین ما، دموکراسی سیاست ما و سوسیالیسم اقتصاد ما» پا به عرصه سیاسی پاکستان گذاشت. حزب مردم در سال ۱۹۷۱ همزمان با نخست وزیری ذوالفقار علی بوتو، قدرت را در پاکستان به دست گرفت. این حزب شصت کرسی را در پارلمان پاکستان در اختیار دارد. بی‌نظیر بوتو در صدد است با حمایت‌های آمریکا و انگلیس و کنار آمدن با مشرف در قدرت شریک شود که البته وقوع چنین امری احتمال بسیار اندکی دارد ولی در صورت بازگشت بوتو به صحنه قدرت، تحول مهمی‌در عرصه سیاست پاکستان رخ خواهد داد. یکی از مهم‌ترین خواسته‌‌های بی‌نظیر بوتو- که به نظر می‌رسد خواسته مقامات آمریکا هم باشد- این است که مشرف پیش از انتخابات از فرماندهی کل ارتش کناره‌گیری کند. بوتو همچنین خواسته است که موانع قانونی برای دوباره نخست وزیر شدن او برطرف شود. بر اساس قانون اساسی پاکستان هر فرد نمی‌تواند بیش از دو بار به این مقام منصوب شود. بی نظیر بوتو در آخرین اظهارنظرش اعلام کرد: «به شدت علاقه مندم که شبکه‌های تروریسم و سلول‌های نظامی ‌را در پاکستان از بین ببرم. افزایش فعالیت طالبان در پاکستان کمی ‌نگرانم می‌کند. قصد دارم دموکراسی را در پاکستان ایجاد کنم. اکنون زمان احیای دموکراسی است و امیدوارم بتوانم نقشم را در این زمینه ایفا کنم.»

محمد نواز شریف هم همچون بی نظیر بوتو دوبار نخست وزیر پاکستان بوده و هم اکنون با وجود تبعید، رهبری یک حزب پرقدرت مخالف دولت مشرف را بر عهده دارد. او نیز به نوبه خود می‌کوشد تا دولت پرویز مشرف را سرنگون سازد. هر چند او مواضعی تند تر از بوتو را در پیش گرفته و به هبچ عنوان از ائتلاف با ژنرال دم نمی‌زند.در این میان موضع‌گیری ایالات متحده نیز قابل توجه است. جورج بوش، رییس جمهور آمریکا دولت پاکستان را به برگزاری انتخابات آزاد و عادلا نه تشویق می‌کند. این درخواست پس از آن مطرح شد که پرویز مشرف رییس‌جمهور پاکستان از اعلام شرایط فوق‌العاده در کشور که اقتدار او را افزایش می‌دهد، منصرف شد.

اظهارات بوش این احتمال را تقویت کرد که به نظر می‌رسد آمریکا برای برگزاری انتخابات عمومی ‌پاکستان به دولت این کشور فشار آورده است زیرا آنرا تنها راه تقویت و مشروعیت بخشی به دولت مشرف می‌داند.

یک هفته پس از سخنان بوش، دولت آمریکا اعلام کرد پیش از انتخابات پاکستان با کلیه احزاب سیاسی مهم در آن کشور گفت‌وگو خواهد کرد و خواهان حمایت از میانه روهای پاکستانی در نبرد علیه افراط گرایان است. یک مقام ارشد آمریکایی هم اعلام کرد که ژنرال مشرف به بازگشت به دموکراسی متعهد است. هر چند شاید این بازگشت به دموکراسی چندان هم بدون دردسر نباشد.