پول نفت آینده آفریقا را رقم می‌زند

گروه بین‌الملل - قدرت‌های بزرگ اروپایی زمانی برای تسلط بر سرزمین‌های توسعه نیافته اما سرشار از مواد خام آفریقا با یکدیگر سخت در رقابت بودند. آنها حتی روغن درخت‌های نخل آفریقا را که برای روغن‌کاری چرخ‌دنده‌های ماشین‌های انقلاب صنعتی لازم بود، نیاز داشتند. یک قرن بعد گروه جدیدی از کشورها که در حال رقابت بر سر مواد خام ارزشمند بودند، صحنه رقابت را از کشورهای زیر صحرای آفریقا به خلیج فارس بردند که تنها عرضه‌کننده و دارنده نفت گران‌قیمت بود که هر قطره از آن به هر قطره خون سربازان آنها می‌ارزید و یک قرن بعد زمانی که چین و هند به عنوان مصرف‌کنندگان جدید وارد کارزار شدند، نگرانی از تروریسم باعث شد که ارتش آمریکا به دنبال بهانه‌ای برای حضور دائمی و همیشگی در آفریقا باشد، قاره‌ای که سال‌ها است، نفوذ بین‌المللی چشمگیری داشته است. اینکه آفریقا بخواهد از نقش و موقعیت خود بهره لازم را ببرد، بحث جداگانه‌ای است، در حال حاضر موضوع این است که به قول آنتونی گلدمن، یکی از تحلیل‌گران اقتصادی، پویایی جدیدی برای ملت‌های آفریقا در کار است و چالشی که این کشورها با آن مواجه هستند، این است که چگونه آنها خواهند توانست این فرصت جدید را مدیریت کرده و از آن استفاده کنند.

در سال ۱۹۹۳، کشورهای اصلی تولیدکننده نفت در آفریقا یعنی، نیجریه، آنگولا، کامرون، چاد، گینه و گابن روزانه حدود ۴۶۲هزار بشکه نفت به ایالات متحده می‌فرستادند که حدود ۷درصد کل واردات نفت ایالات متحده را تشکیل می‌داد. در همین سال، کشور‌های حوزه خلیج فارس روزانه حدود ۶/۱میلیون بشکه به آمریکا ارسال می‌کردند که یک چهارم واردات نفت ایالات متحده را تشکیل می‌داد در سال ۲۰۰۶، کشورهای نفتی زیرصحرا با ارسال روزانه ۸/۱میلیون بشکه، حدود ۱۸درصد نفت مورد نیاز ایالات متحده را تامین کردند و کشورهای حوزه خلیج فارس با ارسال روزانه ۲/۲میلیون بشکه حدود ۲۱درصد واردات روزانه آمریکا را تامین کردند. این آمار نشان می‌دهد که سهم کشورهای آفریقایی تولیدکننده به تدریج در حال افزایش است و آمریکا جایگزین مناسبی برای نفت منطقه ناآرام خاورمیانه یافته است.

اما کشورهای آفریقایی تولیدکننده نفت از همان مشکلات و بیماریی‌هایی رنج می‌برند که همتایان آنها در خاورمیانه! کشورهای تولیدکنندگان نفت در آفریقا در زمره بیمارترین کشورهای آفریقایی قرار دارند. در حالی که کشورهای فقیرتر آفریقا مانند سنگال، مالی، لیبریا، بروندی و غنا که نفت ندارند، پیشرفت‌های خوب و مناسب دموکراتیک داشته‌اند، کشورهای نفتی این قاره معمولا به وسیله رهبران نالایق و بدون مشروعیت لازم اداره می‌شوند.

آنگولا به تازگی از چنگال یک جنگ داخلی خونین رهیده است. چاد که سال‌ها تنها تولیدکننده نفت در آفریقا محسوب می‌شد، هنوز گرفتار این جنگ است. در همسایگی چاد، گینه نو که نرخ رشد سرانه تولید ناخالص داخلی آن به لطف درآمد نفت در بالاترین سطح در جهان قرار دارد، به لحاظ وضعیت حقوق بشر در فهرست‌بندی سازمان ملل یکی مانده به آخر است و نیجریه که یکی از چالش‌های بزرگ آفریقا است و بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت آفریقا محسوب و در زمره سه کشوری قرار دارد که بیشترین واردات نفت آمریکا را تامین می‌کنند، مدت‌ها است که درگیر جنگ با شورشیانی است که سهم خود را از منابع نفتی مطالبه می‌کنند.

اولین اروپایی‌هایی که وارد خاک آفریقا در نیجریه شدند تجار و بازرگانانی بوده بودند که خریداران روغن نخل نیز که توسط زنان نیجریه‌ای در ناحیه دلتای نیجر تولید می‌شد، به حساب می‌آمدند. در آن زمان آن بازرگانان سودجو و کنجکاو که روغن نخل دسترنج زنان نیجریه‌ای را به ثمن بخس می‌خریدند، نمی‌دانستند پا به میادین نفتی گذاشتند که گران‌ترین و ارزشمندترین متاع قرن‌های آینده است. نفت خام در نیجریه در ۱۹۵۸ برای اولین بار صادر شد و این کشور درست دو سال قبل به استقلال رسیده بود. باوجود میلیاردها دلار درآمد نفت، حدود ۱۴۰میلیون نفر از مردم این کشور در فقر و فلاکت زندگی می‌کنند. آمار و ارقام دولتی نشان می‌دهد که حدود ۷۰درصد مردم این کشور با روزی کمتر از دو دلار زندگی می‌کنند.

درآمد حاصل از نفت یا به جیب رهبران فاسد می‌رود و یا در شکل هزینه برای برنامه‌های نامناسب به هدر می‌رود. بانک جهانی برآورد کرده است که هزینه حدود ۳۰۰میلیارد دلار درآمد نفتی در نیجریه معلوم نیست، صرف چه کاری می‌شود. این در حالی است که در نروژ، همین میزان از درآمد نفت به عنوان مازاد، ذخیره می‌شود. شاید به همین دلیل است که نروژ درصدر فهرست شاخص توسعه انسانی سازمان ملل قرار دارد و نیجریه در میان ۱۷۷ کشور مقامی بهتر از ۱۵۹ پیدا نکرده است.

سانی آباچا دیکتاتور پیشین نیجریه میلیاردها دلار نفتی رابه حساب‌های خود در آن سوی آب‌ها منتقل کرده است. فقط در سوئیس حدود ۷۳۰میلیارد دلار پول داشت که برگردانده شد. این کشور فاقد زیرساخت‌های اساسی حتی در صنعت نفت است، در حال حاضر هیچیک از پالایشگاه‌های اصلی نیجریه قابل بهره‌برداری نیستند و این کشور بزرگ تولیدکننده نفت، همه نیازهای سوختی خود را وارد می‌کند.

با اینکه وضعیت کشورهای نفتی و اداره این کشورها اسفبار است و بسیاری از این کشور گرفتار رهبران مانند و بعضا دولت ایالات متحده هستند، اما از دهه ۸۰ دینامیک منطقه در حال تغییر است. وام‌های آسان دیگر پرداخت نمی‌شوند و کشورهای غربی بر لزوم دولت‌های دموکراتیک دارای پشتوانه مردمی تاکید کردند. صنعت نفت نیجریه مانند بسیاری دیگر از کشورهای با نگرانی‌های انرژی غربی اداره می‌شود. تقریبا همه کمپانی‌های فعال در این کشور اروپایی - آمریکایی هستند. البته در سال‌های اخیر برخی شرکت‌های هندی و چینی وارد بازار شدند و بخشی از نفت مورد نیاز خود را از آفریقا تامین می‌کنند.

حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ باعث شد تا ایالات متحده سعی کند از اتکای خود به نفت خاورمیانه بکاهد. اخیرا واشنگتن اعلام کرده است که قصد دارد فرماندهی نظامی دائمی برای آفریقا در این قاره مستقر کند و این صرفا به دلیل منابع انرژی منطقه است. این موضوع اهمیت استراتژیک افریقا را افزایش داده است، دریاسالار باب مولر که قرار است فرماندهی نیروی نظامی قاره آفریقا را برعهده بگیرد، معتقد است ما می‌خواهیم در آفریقا باشیم تا به دولت‌ها کمک کنیم که امنیت خود را افزایش دهند. به این ترتیب کشورهای آفریقایی می‌توانند از اهمیت نفت خود برای نفوذ برای عقد قراردادهای تجاری به نفع خود بهره گیرند.

اما تحلیلگران معتقدند از آنجا که نفت موضوع و نگرانی اصلی سیاست‌سازان آمریکاست، امنیت آفریقا برای ایالات متحده بسیار اهمیت پیدا می‌کند اما تجربه خاورمیانه نشان داده است که ایالات متحده باید به دولت‌های آفریقایی کمک کند تا ظرفیت خود را برای اداره مسائل و مشکلات خود بالا ببرند و خدمات خود را به مردم افزایش دهند.

این فرصت خوبی برای رهبران آفریقاست تا به رشد و پیشرفت جوامع خود کمک کنند اما در اینکه رهبران آفریقایی اراده چنین کاری را داشته باشند، شک و تردیدهای فراوان وجود دارد.