روزهای از دست رفته کاری
گروه بینالملل- اعتصاب کارگری در قرن بیستم مفهومی از چپگرایی را با خود حمل میکرد. کارکنان دنیای صنعتی برای مقابله و مقاومت علیه ظلم کارفرمایان صنعتی، اعتصاب را تنها شیوه تحت فشار گذاشتن آنها میدانستند، چرا که برای کارفرماها تعطیل تولید به معنای از دست دادن سود بود و لذا این تنها راهی بود که کارگران میتوانستند کارفرمای خود را وادار کنند تا سرمیز مذاکره بنشینند و به تقاضاهای آنان گوش دهد. اتحادیههای کارگری هم که برای سازماندهی نیروهای کارگری به وجود آمدند، به تدریج وظیفه اداره این اعتصابات و مذاکره با کارفرمایان و صاحبان کمپانیها را بر عهده گرفتند. تغییرات در روابط کارگر و کارفرما و به وجود آمدن کارگران یقه سپید از تعداد اعتصابات در دنیای صنعتی کاست و کارگران را از نیروی انقلابی به نیروی کاری که با کارفرماها مماشات و سازش میکنند، تبدیل کرد و از هیبت و شکوه اعتصابات کارگری کم کرد، اما با این وجود، هنوز کارگران اعتراض و نارضایتی خود را با اعتصاب به نمایش میگذارند و در مواردی حتی با ا تحادیهها موافقت ندارند. اعتصاب بزرگ کارگران جنرال موتورز در سال ۲۰۰۴، اعتصاب کارمندان خطوط هوایی دلتا در ایالات متحده در سال ۲۰۰۶ از آن جملهاند. اکونومیست در جدیدترین شماره خود تعداد اعتصابهای کارگری را در سالهای اخیر بررسی کرده است. بر اساس موسسه آمار ملی بریتانیا، هنوز هم اروپا مهد اعتصابهای کارگری است و در این مورد ایسلند پیشتاز کشورهای اروپایی است. با اینکه در مجموع پنج سال از ده سال گذشته، هیچ اعتصابی در این کشور رخ نداده است، اما فقط در سال ۲۰۰۴، بخش صنعت ۱۵۷ روز و در سال ۲۰۰۴ هم ۱۰۰ روز کاری از بین رفته است. در کانادا در هر سال ۱۰۰ روز کاری به دلیل اعتصاب در ده سال اخیر از دست رفته اسپانیا و دانمارک هم از جمله کشورهایی هستند که نرخ اعتصاب در آن زیاد است و اما در ژاپن اعتصابی در ده سال اخیر رخ نداده است. ژاپنیها علاقمند به کار و مطیع باید حتی به اجبار به تعطیلات فرستاده شوند، چه رسد به اعتصاب!
ارسال نظر