رسانههای آمریکایی از مسلحکردن قبایل افغانستان در برابر طالبان خبر میدهند
عصر میلیشیای افغان
قصه خشونت و ترور در افغانستان ماجرایی است که هر روز از سحر تا شام بارها و بارها در گوشهگوشه این کشور جنگزده روایت میشود و هر بار دهها نفر را به مرگ و داغ آشنا میکند.
امید ایرانمهر
قصه خشونت و ترور در افغانستان ماجرایی است که هر روز از سحر تا شام بارها و بارها در گوشهگوشه این کشور جنگزده روایت میشود و هر بار دهها نفر را به مرگ و داغ آشنا میکند. با وجود گذشت ۸سال از ورود نیروهای بینالمللی به خاک افغانستان که دولت پنجساله قشریگرایان طالبان را سرنگون کردند، هنوز هم سایه شوم شبهنظامیان طالبان بر زندگی افغانها سنگینی میکند که این گروه در پیوندی نانوشته با گروهکهای تروریستی دیگری چون القاعده اجازه نمیدهند امنیت به افغانستان بازگردد. ارتش آمریکا و متحدانش هرچند با برگزاری دو انتخابات ریاستجمهوری توانستهاند شکلی از دموکراسی را به صورت نیمبند برای افغانها به ارمغان بیاورند، اما هنوز هم گرفتار باتلاقی هستند که امنیت افغانستان را هدف قرار داده است. آنان اذعان دارند که جنگ افغانستان نهتنها هنوز تمام نشده است بلکه هر روز ابعاد پیچیدهتری پیدا میکند.این روزها طرح افزایش نیروهای خارجی در افغانستان یکی از بحثبرانگیزترین مباحث جاری در فضای دیپلماتیک و نظامی کشورهایی است که نیروهای نظامیشان را به افغانستان گسیل داشته بودند تا به جنگ تروریسم بروند. حمله نیروهای بینالمللی و در صدر آنها ایالات متحده آمریکا به افغانستان حدود ۸ سال قبل در دوره اول جورج بوش رییس جمهوری سابق آغاز شد؛ اما حالا با گذشت یکسال از دوره اول جانشین دموکرات وی هنوز هم موضوع افغانستان در صدر مشکلات پیش روی رییسجمهوری این کشور قرار دارد. موضوعی که نشان میدهد سیاست «مبارزه با تروریسم» به شکلی که از سوی جورج بوش پسر و مشاورانش تئوریزه میشد، اگر با شکست مواجه نشده باشد، لااقل در وضعیتی بغرنج قرار گرفته است.
طی ماههای اخیر با گسترش بحران امنیت در افغانستان و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری این کشور که در فرآیندی طولانی مدت برگزار شد، اخبار از برنامه دولت آمریکا و متحدانش برای افزایش نیروهای نظامی در کابل و دیگر شهرها حکایت داشت اما اکنون خبر میرسد که دولتهای آمریکا و افغانستان تصمیم دارند در پیکار علیه نیروهای طالبان، به گونهای فزاینده از میلیشیای قبایل افغانستان (شبه نظامیان) استفاده کنند. کاری که مدتی است با پشتیبانی از این میلیشیا در برخی ولایات آغاز شده است و امکان اعزام نیروهای خارجی تازه را در هالهای از ابهام فرو برده است.
روزنامه «نیویورک تایمز» چاپ آمریکا روز یکشنبه (۲۲ نوامبر) گزارش داد که واشنگتن و کابل میخواهند در پیکار با نیروهای اسلامگرای طالبان، از میلیشیای قبایل افغان بیشتر استفاده کنند. اینها نیروهایی هستند که در مقابل تعرضات طالبان، با سلاح از خود دفاع میکنند. این روزنامه به نقل از یک مقام بلندپایه نظامی آمریکا در کابل که نامش را فاش نکرد، نوشت: «ایده ما این است که این افراد را تشویق کنیم، مسوولیت تامین امنیت خود را برعهده گیرند». وی افزود که این اقدام در بخشهایی از افغانستان انجام گرفته است.
واشنگتن و کابل میخواهند پیش از هر جا در جنوب و شرق افغانستان که جزو مناطق تحت نفوذ طالبان هستند، از شبه نظامیان قبیلهها پشتیبانی کنند یا گروههای تازه تشکیل دهند جایی که هماکنون حوزه ماموریت واحدهای نظامی ویژه آمریکا است.
دولتهای افغانستان و آمریکا امیدوارند بتوانند با این اقدام هزاران مرد مسلح را گردآورند تا از روستاهای خود در برابر حملههای طالبان دفاع کنند. به گفته آنان، این نیروها میتوانند فرصت کافی ایجاد کنند تا نیروهای نظامی افغانستان به اندازه کافی بازسازی شوند و آموزش ببینند، تا سرانجام امنیت کشور را برعهده گیرند.
ایالات متحده آمریکا حداقل دوبار از این شیوه برای شکست دشمنان خود استفاده کرده است که در یکی از این دفعات هرچند در شکست دشمن اصلی موفقیتآمیز بود، اما به ظهور دشمنی تازه انجامید. نیروهای آمریکایی در زمان حمله ارتش شوروی سابق به افغانستان گروهی از نیروهای محلی و مهاجران عرب را مسلح کردند تا به مقابله با ارتش شوروی بپردازند، اما بخشی از همین نیروهای مسلح پس از پایان جنگ با شوروی به مشکلی بزرگ تبدیل شدند؛ چراکه آنان مدعیان غنایم و خاک افغانستان بودند. اینچنین است که میتوان طالبان و القاعده افغانستان را فرزند همین سیاست دانست؛ اما با وجود این تجربه آمریکا در عراق نیز بار دیگر از راهکار مشابهی سود برد. بر همین اساس بود که از اواخر سال ۲۰۰۶ قبایل سنی مورد پشتیبانی قرار گرفتند تا بتوانند علیه بنیادگرایان مبارزه کنند و در پی اجرای این سیاست شمار اقدامات خشونتآمیز آشکارا کاهش یافت. با اینحال هنوز هم بسیاری با توجه به تجربه پیشین در افغانستان در موفقیتآمیز بودن اجرای این سیاست در اقلیم افغانستان تردید دارند.
مقامات آمریکایی میگویند قرار نیست شبه نظامیان قبیلهها به نیروی نظامی یا گروههای بنیادگرای تازهای تبدیل شوند. آنها در گروههای کوچک سازماندهی میشوند و وظیفه آنها به دفاع از روستاها و مراقبت از پستهای نگهبانی محدود خواهد شد؛ اما برخی با تشکیک در چنین دورنمایی برای سیاست تشکیل شبه نظامیان قبیلهها میپرسند؛ چه تضمینی وجود دارد گروههایی محلی که آموزش ویژه نظامی ببینند و مسلح به آخرین سلاحهای روز دنیا شوند در همان قالبی که از سوی نیروهای بینالمللی تعریف شده است، باقی بمانند؟
ناتو و آموزشهای تازه در افغانستان
همزمان با اعلام خبر تشکیل میلیشیاهای قبیلهای در افغانستان، ستاد فرماندهی نظامیان عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) اعلام کرد که فرماندهی آموزش سربازان ارتش و پلیس افغانستان را بر عهده گرفته است تا تلاشهایش برای ایجاد یک نیروی امنیتی کارآمد را ارتقا دهد. نیروهای ناتو تاکید دارند که این موضوع پیششرطی حیاتی برای خروج نیروهای خارجی از این کشور خواهد بود. در حال حاضر، حدود ۹۵هزار سرباز افغان و حدود ۹۳هزار پلیس در افغانستان حضور دارند که ناتو امیدوار است این تعداد همچنان افزایش یابد.
فرماندهان ناتو که در مراسمی در کابل سخن میگفتند، تصریح کردند که هیات آموزش آمریکایی (CSTC-A) که اکنون در افغانستان مستقر است و تاکنون مسوول بیشتر آموزشها در افغانستان بوده، قرار است به یک هیات جدید آموزشی ناتو (NTM-A) ملحق شود.
ژنرال مایکل وارد، معاون فرمانده هیات جدید آموزشی ناتو گفت که وی معتقد است این اقدام باعث تشویق تعداد بیشتری از پرسنل آموزشی ناتو برای اعزام به افغانستان و کمک به تسریع توسعه نیروهای محلی افغان خواهد شد. ژنرال وارد به خبرگزاری رویترز گفت: من بسیار خوشبین هستم، ما آنچه را که به آن نیاز داریم شناسایی کردهایم و در حال بازگرداندن آنها به ناتو برای مشارکت مردمی هستیم و در این مرحله شاهدیم که تعداد قابل توجهی از افراد که مهارتهای دقیق و درستی دارند در حال ملحق شدن به ما هستند.
ژنرال وارد گفت: هدف اصلی این اقدام افزایش سربازان ارتش به ۱۳۴هزار نفر و رساندن نیروهای پلیس به ۹۶هزار و ۸۰۰ نفر تا اکتبر ۲۰۱۰ است.
پیوستن طالبان پشیمان به نیروهای پلیس
همزمان با این تحولات هشتاد تن از شبه نظامیان طالبان ضمن پذیرش عفو دولت افغانستان با هدف پایان دادن به فعالیتهای شبه نظامیان، سلاحهای خود را زمین گذاشتند و به نیروهای پلیس افغانستان پیوستند. این هشتاد نفر در مراسمی در مقر پلیس شهر هرات واقع در شرق افغانستان سلاحهای خود را تحویل دادند و متعهد شدند که به جنگ خود علیه دولت پایان میدهند.
عصمتالله علیزای، رییس پلیس هرات با ذکر نام مولا سلیمان، یک فرمانده گارد مرزی سابق که بارها تغییر موضع داده، گفت: مذاکرات با سلیمان فرمانده آنها ادامه داشته و ما سعی داریم او را جذب دولت کنیم. تصمیم این هشتاد عضو طالبان پس از آن اعلام شد که حامد کرزی، رییسجمهوری افغانستان، در مراسم تحلیف خود به سوی نیروهای طالبان دست دوستی دراز کرد و از آنها خواست به جامعه افغان ملحق شوند. کرزی در سال ۲۰۰۵ شورایی با عنوان شورای آشتی تشکیل داد که هدف آن بازگرداندن نیروهای شبهنظامی به جامعه و پایان دادن به جنگ خونریزی میان آنان و نیروهای دولتی بود و از آن زمان تاکنون، ۸۳۴۰ نیروی طالبان عفو دولت را پذیرفته و سلاحهایشان را زمین گذاشتهاند.
به نظر میرسد با اعلام تشکیل گروههای نظامی قبیلهای در افغانستان و تفویض اختیارات آموزشی آمریکا به نیروهای ناتو، ده روز پس از سخنان باراک اوباما، رییسجمهوری آمریکا که گفته بود عجلهای برای اعزام نیروهای نظامی این کشور به کابل نخواهد داشت، بحث افزایش نیروهای نظامی آمریکا و متحدانش در افغانستان با تردید جدی مواجه شده است. اینها در کنار نگرانیهایی که درباره تبعات تشکیل میلیشیاهای قبیلهای تازه در افغانستان وجود دارد، بار دیگر موضوع افغانستان را به پیچیدهترین بحث امنیتی منطقه تبدیل میکند. معضلی که بی شک در «عصر میلیشیاها» ابعادی تازه خواهد یافت.
ارسال نظر