«دنیای اقتصاد» بررسی میکند
علل التهاب در بازار طلا
حباب ۱۳هزار تومانی قیمت سکه؟
دنیای اقتصاد- حرکت ۴۰ روز گذشته قیمت جهانی طلا از مرز ۱۰۰۰دلار موجب رشد ۲/۱۱درصدی نرخ سکه بهار آزادی در همین مدت شده است؛ چرا که باعث افزایش قیمت آن از محدوده ۲۳۹هزار تومان تا ۲۶۶هزار تومان شده است. سکه طرح قدیم نیز در گذر قیمت جهانی طلا از مرز یکهزار دلار تا رسیدن به ۱۱۱۰دلار فعلی، با همان نرخ رشد ۲/۱۱درصدی از ۲۴۰هزار تومان تا ۲۶۷هزار تومان رشد قیمت داشته است. نیم سکه و ربع سکه نیز به ترتیب با ۵/۱۲درصد و ۶/۹درصد رشد از نرخ ۱۲۰هزار تومان به ۱۳۵هزار تومان و از نرخ ۶۲هزار تومان به بیش از ۶۸هزار تومان، افزایش قیمت قابلتوجهی را ثبت کردهاند. در این مدت ۴۰ روزه، نرخ جهانی هر اونس طلا ۱۱درصد افزایش قیمت را پشت سر نهاده است. هر مثقال طلای ۱۷ عیار به عنوان عیار پایه معاملاتی در بازار طلای کشور نیز ۸/۹ درصد گران شده است. در این میان، دو پرسش مهم در محافل کسبوکار ایجاد شده است؛ اول اینکه این روند صعودی نسبتا پرشتاب، ریشه در چه عللی دارد و دوم اینکه آیا روند بازار داخلی طلا نیز از همین علل سرچشمه میگیرد یا اینکه علائمی از حباب قابل مشاهده است؟
حباب ۱۳هزار تومانی قیمت سکه؟
دنیای اقتصاد- حرکت 40 روز گذشته قیمت جهانی طلا از مرز 1000دلار موجب رشد 2/11درصدی نرخ سکه بهار آزادی در همین مدت شده است؛ چرا که باعث افزایش قیمت آن از محدوده 239هزار تومان تا 266هزار تومان شده است. سکه طرح قدیم نیز در گذر قیمت جهانی طلا از مرز یکهزار دلار تا رسیدن به 1110دلار فعلی، با همان نرخ رشد 2/11درصدی از 240هزار تومان تا 267هزار تومان رشد قیمت داشته است. نیم سکه و ربع سکه نیز به ترتیب با 5/12درصد و 6/9درصد رشد از نرخ 120هزار تومان به 135هزار تومان و از نرخ 62هزار تومان به بیش از 68هزار تومان، افزایش قیمت قابلتوجهی را ثبت کردهاند. در این مدت 40 روزه، نرخ جهانی هر اونس طلا 11درصد افزایش قیمت را پشت سر نهاده است. هر مثقال طلای 17 عیار به عنوان عیار پایه معاملاتی در بازار طلای کشور نیز 8/9 درصد گران شده است. در این میان، دو پرسش مهم در محافل کسبوکار ایجاد شده است؛ اول اینکه این روند صعودی نسبتا پرشتاب، ریشه در چه عللی دارد و دوم اینکه آیا روند بازار داخلی طلا نیز از همین علل سرچشمه میگیرد یا اینکه علائمی از حباب قابل مشاهده است؟
«دنیای اقتصاد» بررسی میکند
علل التهاب در بازار جهانی طلا
دنیای اقتصاد- یکی از اتفاقات غیرمعمول پس از بروز بحران در بازارهای مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ صعود باورنکردنی قیمت طلا است که در ماههای اخیر به بالاترین سطح خود در طول تاریخ رسید؛ اما در شرایط بحرانی اخیر که عوامل غیرطبیعی حجیمی به ناگهان به اقتصاد دنیا وارد شده، تحلیل عوامل افزایش قیمت طلا، تنها با عرضه و تقاضای بازاری این فلز ارزشمند امکانپذیر نیست.
از زمانی که وجود بحران در بازار سرمایه محرز شد، سیاستمداران و بانکهای مرکزی عمده دنیا به ویژه فدرال رزرو آمریکا با تزریق پول به اقتصاد از طریق بهکارگیری بستههای محرک اقتصادی وارد عمل شدند. عرضه گسترده دلار در نتیجه سیاستهای به شدت انبساطی فدرال رزرو به کاهش تدریجی و مداوم ارزش آن در سطح جهان انجامید؛ به طوری که این امر نگرانیهایی را در زمینه خطر از دست رفتن اعتبار دلار به عنوان ارز عمده مورد استفاده در بسیاری از بانکهای مرکزی دنیا ایجاد کرده است.
هر چند کاهش ارزش دلار از طرفی با کاهش قیمت صادرات آمریکا، منجر به افزایش قدرت رقابتپذیری کالاهای آمریکایی در عرضه جهانی میشود از این جهت امری مثبت در به تعادل رساندن اقتصاد جهانی محسوب میشود، اما این کاهش ارزش در بازارهایی مثل بازار طلا میتواند زیانآور باشد. از آنجایی که کاهش ارزش دلار تا حد زیادی از عرضه سخاوتمندانه آن توسط فدرال رزرو ناشی شده، میتواند به افزایش کاذب ارزش کالاهایی چون نفت و طلا در مقابل دلار بیانجامد و افزایش کاذب قیمت این کالاها برای اقتصاد جهانی خطرناک است.
دیگر اقتصاد عمده جهان که تقاضای آن به تنهایی توانایی تاثیرگذاری بر بازارهای جهانی را دارا است، اقتصاد چین است. نگاهی به اخبار اخیر از سیاستهای دولت چین، دیگر عامل افزایش قیمت طلا را آشکار خواهد کرد.
طی ماههای اخیر رسانههای دولتی چین به شدت شروع به تشویق جمعیت ۳/۱میلیارد نفری این کشور به خرید طلا کردند.
دولت چین پیش از این نیز دست به حمایتهای این چنینی در بخشهایی چون نفت و بیمه زده بود. به نظر میرسد اکنون پس از دو دهه حمایت از صنعت نفت، دولت این کشور به حمایت از طلا روی آورده است. آگاهی از این امر که چین بهرغم دارا بودن ذخایر عظیم طلا، از صنایع پیشرفته استخراج طلا محروم است، دلیل احساس نیاز دولت به اعمال این حمایتها را آشکار میکند. براساس تخمینها 388میلیون اونس طلای استخراج نشده زیرخاکهای چین وجود دارد. این رقم چهار برابر بیشتر از مجموع طلای تولید شده از کل ذخایر طلای جهان است.
در راستای حمایت از صنایع استخراج طلا، دولت چین طی سالهای اخیر به اقداماتی از جمله دعوت از شرکتهای با تجربه در امر استخراج طلا، ایجاد بازار مبادلات طلای شانگهای (که اجازه خرید و فروش آزادانه و شفاف طلا را برای همگان فراهم میکرد.) و در آخر نیز همان طور که پیشتر اشاره شد، به تشویق تقاضای طلا پرداخته است؛ تشویقی که به نظر میرسد تاثیرگذار نیز بوده است؛ به طوری که براساس تخمینها مصرف آینده طلا در چین با نرخ حداقل ۲۰درصد در سال رشد خواهد کرد. چنین پیشبینی با توجه به این صورت گرفته که به نظر نمیرسد دولت چین تمایلی به قطع حمایتها از صنایع استخراج طلا داشته باشد. عزم دولت چین به توسعه این صنایع در حدی است که دولت این کشور با بعضی شرکتهای داخلی در این زمینه وارد شراکت شده است.
کارشناسان همچنین اقدام اخیر بانک مرکزی هندوستان در خرید 200تن طلا از IMF را در افزایش اخیر قیمت طلا تاثیرگذار میدانند.
در حالی که کاهش ارزش جهانی دلار همچنان ادامه دارد، بسیاری از بانکهای مرکزی جهان در حال روی آوردن به طلا هستند. از آنجایی که به نظر نمیرسد فدرال رزرو فعلا تمایلی به قطع تزریق مداوم دلار به بازار پول داشته باشد، کاهش ارزش دلار نیز حداقل تا مدتی ادامه خواهد یافت. کاهش ارزش دلار اهمیت طلا را در تثبیت و استحکام ترازنامههای بانکهای مرکزی افزایش خواهد داد؛ بهطوری که انتظار میرود پس از هند، کشورهای آسیایی دیگری نیز به خرید طلا روی آورند (همچنانکه بانک مرکزی سریلانکا دوشنبه گذشته اعلام کرد قصد دارد در راستای ایجاد تنوع در ذخایر خود اقدام به خرید طلا کند.)
صندوق بینالمللی پول ابتدای هفته جاری اعلام کرد که هزینههای بسیار پایین استقراض در آمریکا سرمایهگذاران را تشویق به استقراض با دلار و خرید سایر داراییها میکند. این اقدام سرمایهگذاران در تبدیل دلار به سایر داراییها به کاهش ارزش دلار دامن خواهد زد. چنین پیشبینیهایی از تداوم کاهش ارزش دلار به تداوم افزایش ارزش طلا خواهد انجامید. چرخهای معیوب که از عواقب اقدامات فدرال رزرو در افزایش بیمحابای عرضه دلار (نرخ بهره پایین) است.
طی ماه اخیر دلار با ۲/۲درصد کاهش ارزش روبهرو بوده است و در مقابل طلا ۸/۹درصد رشد داشته است. این نوسانات در ارزش دلار و طلا از آن جهت حائز اهمیت است که میتواند نشاندهنده تقابل مجدد طلا و پول کاغذی باشد. از سال ۱۹۷۱ تاکنون که نیکسون رییسجمهور ایالات متحده به قابلیت تبدیل دلار به طلا تحت نظام برتون وودز پایان داد، بانکهای مرکزی دنیا عموما فروشنده طلا بودهاند تا خریدار آن؛ در صورتی که موج جدید خریداری طلا توسط بانکهای مرکزی که تاکنون توسط هند و سریلانکا صورت گرفته ادامه یابد و به ویژه در صورت پیوستن چین به این کشورها، دلار به تدریج جایگاه خود را در ذخایر بانکهای مرکزی قسمت مهمی از اقتصادهای در حال رشد دنیا به طلا خواهد داد. چنین اقدامی از سوی کشورهای آسیایی با توجه به افزایش عرضه دلار و کاهش قدرت خرید این ارز اقدامی منطقی است. به هر حال کاهش ارزش دلار در برابر طلا در مقابل یکدیگر میتواند به کاهش نفوذ بانکداران در اقتصاد و متفاوت شدن چهره اقتصاد جهان در آینده منجر شود.
ارسال نظر