آمریکا، چین و حمایت از صنایع داخلی

پایبندی باراک اوباما به تجارت آزاد تا چه حد است؟

شادی آذری- اگرچه باراک اوباما در سخنرانی‌های انتخاباتی خود در سال گذشته بیاناتی ایراد کرده بود که بوی حمایت از صنایع داخلی می‌داد، از جمله صحبت درباره لزوم از سر گیری مذاکرات نفتا، اما تحلیل‌گران خوش‌بین امیدوار بودند این صرفا یک ژست سیاسی طراحی شده برای آشتی با اتحادیه‌های صنفی سرکش باشد. ولی اکنون تصمیم کاخ سفید مبنی بر وضع تعرفه‌های تنبیهی (۳۵‌ درصد برای سال اول و کاهش۵‌ درصدی در هر سال تا رسیدن آن به ۲۵‌درصد در سال سوم) بر لاستیک‌های بادی چینی تردیدهایی جدی را درباره تلاش اوباما در راستای تجارت آزاد مطرح ساخته است.

این عوارض از تاریخ بیست و ششم سپتامبر به عنوان بخشی از قانون تجارت آمریکا موسوم به «بخش ۴۲۱» اخذ خواهد شد. دولت آمریکا می‌گوید که این لاستیک‌ها «با چنان کمیت و شرایطی از چین به آمریکا وارد می‌شوند که می‌توانند موجب شکست تولید‌کنندگان داخلی لاستیک‌های رقیب شوند یا کسب‌و‌کار آنان را تهدید کنند.»

آمریکا بین ماه‌های ژانویه تا پایان جولای سال جاری بالغ بر ۳/۱‌میلیارد دلار لاستیک از چین وارد کرده است. بر اساس مفاد قانون الحاق چین به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱، کشورها این حق را دارند که در واکنش به «موج واردات» از چین تعرفه‌هایی را وضع کنند. اما همیشه جای این بحث وجود دارد که چه مقدار از موج واردات کافی است تا استفاده از تعرفه‌ها قانونی باشد و چین به سازمان تجارت جهانی از تمایل خود برای افتتاح پرونده شکایتی علیه آمریکا خبر داده است. به علاوه این کشور اعلام کرده است وضع تعرفه‌های تلافی‌جویانه بر قطعات خودرو و گوشت مرغ صادراتی آمریکا را در دست بررسی دارد. به نظر می‌رسد ماکیان و لاستیک به نماد تغییری کوچک در فضای روابط اقتصادی این دو اقتصاد بزرگ جهان بدل شده‌اند. اما اسواد پراساد، یک استاد سیاست تجاری در دانشگاه کورنل و رییس سابق کرسی چین در صندوق بین‌المللی پول می‌گوید: «راهکارهای حمایت‌گرانه‌تری از هر دو طرف در آینده مشاهده خواهد شد.»

او معتقد است چین بسیار بیش از افزایش چندتعرفه تلافی خواهد کرد. به عنوان مثال می‌تواند متممی برای یارانه‌های صادراتی خود تعیین کند که از جمله آن‌ها می‌توان به نرخ ارز پایین اشاره کرد. به علاوه چین می‌تواند راهکارهایی را برای حمایت از صنایع صادراتی خود در پیش گیرد و واردات را متوقف کند. این اقدام می‌تواند «به آسانی به یک جنگ تجاری وسیع‌تر منجر شود و به هر دو طرف ضربه اقتصادی وارد سازد.»

تصمیم استفاده از قانون «بخش ۴۲۱» تصمیمی آشوب‌ساز است. به علاوه این تصمیم اوباما تخطی واضحی است از سیاست اخیر آمریکا. سلف او، جورج بوش، چهار بار فرصت داشت که چنین گامی را علیه چین بردارد اما در هریک از آن موارد انجام ندادن چنین اقدامی را انتخاب کرد.

سیمون اونتف یک اقتصاددان متخصص در امور تجارت از دانشگاه سنت گالن سوییس می‌گوید که تصمیم اوباما تایید واضح این واقعیت است که قدرت اتحادیه‌های صنفی آمریکا در شکل‌دهی تجارت خارجی آن تعیین کننده است. به نظر می‌رسد اوباما که ناکامی‌اش در تصمیمات بخش بهداشت‌و‌درمان محتمل است، نگران از فشارهای داخلی خود را برای چنین خطر تجاری آماده کرده است. اگر چنین باشد، پررنگ ساختن تنش‌های اقتصادی بین چین و آمریکا بهای گزافی برای کاهش فشارهای داخلی است. اجلاس گروه بیست در پیتسبورگ آمریکا در روز

۲۴ سپتامبر پیش روست. همکاری‌های جهانی برای احیای اقتصاد جهان حیاتی است و این یک تراژدی خواهد بود اگر این همکاری‌ها با اختلاف بر سر لاستیک و مرغ از مسیر خود منحرف شود.