ایسنا- هشت سال از حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ می‌گذرد؛ حملاتی که آمریکا با دستاویز قرار دادن آن و تمسک به عبارت «جنگ با ترور»، جنگ‌های افغانستان‌ و متعاقب آن عراق را به راه انداخت که مولود آن کشته، زخمی و بی‌خانمان شدن چندین میلیون انسان، ایجاد زندان‌های گوانتانامو، ابوغریب و بگرام و انجام موارد متعدد شکنجه و نقض حقوق بشر در آنها و افزایش ترور و خشونت در سراسر جهان بوده است. اکنون در حالی وارد نهمین سال پس از حملات ۱۱ سپتامبر به برج‌های دو قلوی سازمان تجارت جهانی و نیز ساختمان وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) می‌شویم که دامنه و حوزه نفوذ فعالیت القاعده در بسیاری از نقاط جهان افزایش یافته است و هر از گاهی شاخه‌ای از این گروه از یکی از نقاط جهان اعلام موجودیت می‌کند که این امر از ناکام بودن آمریکا در تحقق ادعایش مبنی بر مبارزه با ترور حکایت دارد. افغانستان که بارز‌ترین نماد «مبارزه با ترور» آمریکا است که از سوی جورج بوش ابداع شد و به نظر می‌رسد روسای جمهوری آتی آمریکا نیز قصد دارند این راه را دنبال کنند،‌ خود گویای بسیاری از ناگفته‌ها است.

پایگاه اینترنتی روزنامه‌ی هندلز بلات در گزارشی در این زمینه نوشته است: مجوز دولتی کشتارهای توجیه شده بعد از ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، توسط نیروهای ائتلاف ناتو صادر شد؛ اما سوالی که اکنون بی‌جواب مانده این است که تا چه مدت می‌توان به انجام عملیات‌هایی بازدارنده همچون اقدامات ناتو در افغانستان مبادرت ورزید؟ با گذشت هشت سال از حملات به برج‌های دوقلو و پنتاگون، سوالی که تاکنون برای مردم دنیا بی‌جواب مانده این است که ناتو و دیگر پیمان‌های منطقه‌ای و بین المللی تا چه زمان با عنوان دفاع از صلح و مبارزه با ترور به ماجراجویی در کشورهای دیگر خواهند پرداخت؟

این روزنامه نوشته است: بعد از حوادث ۱۱سپتامبر، به تمام وقایع همچون انفجارهای مادرید و لندن که حتی می‌توان آن‌ها رابیشتر اقداماتی جنایی دانست تا تروریستی، به دیده عملیات‌های تروریستی نگریسته شد تا از این طریق حضور نظامی قدرت‌های اروپایی و آمریکایی در کشورهای دیگر بیشتر توجیه شود. بعد از حوادث ۱۱سپتامبر، جنگ علیه ترور آن هم با ابزار دولتی و تضییع دایمی حقوق بشر امکان پذیر شد. البته حضور نیروهایی چون آمریکا و اروپا با تایید سازمان ملل همراه بود؛ حضوری که در برخی موارد با عدم اقبال کشورهای میزبان همراه است. واقعیت این است که جنگ، شکل افراطی‌تر تروریسم است. جنگ همه چیز را به نابودی می‌کشاند و در پایان نیز کمتر پیش می‌آید که راه حلی بلندمدت و پایدار به دست آید.