تبعات بین‌المللی رکود آمریکا

بررسی تاثیر رکود اقتصادی آمریکا بر جنگ افروزی جهانی. شروع و تبعات رکود در اقتصاد آمریکا

سرآغاز تغییر بزرگ در سیاست‌های پولی و مالی جهان

بی بی سی - پیش‌بینی‌ها درباره اقتصاد آمریکا در سال جاری میلادی چندان خوش آیند نیست. بحران در بخش وام مسکن که در مرداد ماه گذشته در اقتصاد آمریکا رخ داد اکنون به بخش‌های دیگر اقتصاد این کشور راه پیدا کرده و ورای مرزهای آمریکا، اقتصاد جهان را هم تحت تاثیر خود قرار داده است.

پیش‌بینی‌ها درباره رکود اقتصادی آمریکا با گفته‌های اخیر بن برنانکی رییس فدرال رزرو، بانک مرکزی آمریکا، به حقیقت نزدیک‌تر شده است. برنانکی گفته است: اکنون به نظر می‌رسد که در نیمه اول سال ۲۰۰۸ میلادی تولید ناخالص داخلی اگر رشدی داشته باشد این میزان زیاد نخواهد بود و حتی شاید شاهد اندکی کاهش باشیم.

آنچه که برنانکی می‌گوید اعتراف مستقیم به رکود اقتصادی نیست، اما او در پاسخ به سوال نمایندگان کنگره احتمال بروز رکود اقتصادی را مردود نمی‌داند.

او می‌گوید: احتمال رکود اقتصادی وجود دارد اما رکود اقتصادی یک مفهوم تکنیکی است که توسط دفتر ملی تحقیقات اقتصادی با توجه به آماری که در ماه‌های آینده جمع آوری خواهد شد اعلام می‌شود بنا براین من هنوز نمی‌توانم بگویم که آیا اقتصاد آمریکا با چنین وضعیتی روبرو است یا خیر.

رکود در تعریف اقتصادی یعنی اقتصاد یک کشور در چند دوره پیاپی سه ماهه رشد منفی داشته باشد. برنانکی با تکیه بر نبودن آمار کافی این احتمال را رد می‌کند. اما همین اظهارنظر محافظه کارانه هم نگرانی‌های کارشناسان اقتصادی را تایید می‌کند.

از جمله کریستوفر لو اقتصاددان ارشد از شرکت مالی اف‌تی‌ان در نیویورک می‌گوید: کاملا واضح است که خوشبینی آقای برنانکی یک حرکت سیاسی و حرفه‌ای است و نکته‌ای که به نظر من جالب است این است که بانک مرکزی هیچ وقت احتمال بروز رکود اقتصادی را مطرح نمی‌کند مگر اینکه مطمئن باشد که اقتصاد دچار رکود می‌شود. جالب است که آقای برنانکی تئوری و علم اقتصاد را بهانه کرد تا از اعتراف به رکود طفره برود، اما چرا تعارف می‌کنیم. مصرف کنندگان آمریکایی که بیست سال است بار این اقتصاد را به دوش کشیده‌اند الان به در بسته خورده‌اند.

دو سوم اقتصاد آمریکا وابسته به مصرف داخلی است. اگر مصرف کنندگان داخلی در مصرف تردید کنند اقتصاد آمریکا قطعا با مشکل روبه‌رو خواهد شد.

نظرسنجی‌های چند ماه گذشته نشان داده است که هفتاد‌درصد آمریکایی‌ها نسبت به آینده خود تردید دارند.

به گفته کامران دادخواه، اقتصاد دان در آمریکا برگرداندن اعتماد مصرف کنندگان هدف اول برنامه‌های برنانکی در بانک مرکزی است. وی گفت: سیاستی که ایشان در درجه اول اشاره کرد پایین آوردن نرخ بهره است یعنی افزایش نقدینگی در بازار. الان نرخ بهره هدف فدرال رزرو تا ۲۵/۲‌درصد پایین آمده و احتمال دارد آن را تا یک‌درصد هم پایین بیاورد. علاوه بر این کنگره تصویب کرده که حدود ۱۷۰‌میلیارد دلار مالیات به مردم پس داده شود البته این چک‌ها هنوز فرستاده نشده و حدود یک ماه یا دو ماه دیگر طول می‌کشد ولی امید هست که مردم وقتی این پول به دستشان رسید آن را خرج کنند.

در اقتصاد به این سیاست‌ها سیاست‌های انبساطی گفته می‌شود. یعنی افزایش نقدینگی در بازار که در نهایت به افزایش مصرف و چرخیدن چرخ اقتصاد منجر می‌شود.

اما یکی از اصلی‌ترین نتایج سیاست‌های انبساطی، افزایش نرخ تورم است که به افزایش قیمت‌ها و فشار اقتصادی به مردم منجر می‌شود. کارشناسان اقتصادی اجرای این سیاست‌ها را در آمریکا بدون خطر نمی‌دانند.

خشایار شجاعتی، اقتصاد دان و مشاور مالی در آمریکا می‌گوید: فقط و فقط به قیمت یک نرخ تورم بالا است که ممکن است سیاست‌های بانک مرکزی آمریکا موفق شود. غیرممکن است که اقتصاد رشد طبیعی و سالمی را پیدا کند، بدون اینکه اقتصاد آمریکا به یک تورم خیلی وحشتناک مبتلا نشود.

افزایش نرخ تورم یعنی افزایش قیمت‌ها و کاهش سطح رفاه عمومی. از آن بدتر این است که نرخ تورم رو به افزایش باشد. وضعیتی که در اقتصاد به آن رکود تورمی می‌گویند.

برخی کارشناسان اقتصادی می‌گویند که احتمال وقوع چنین اتفاقی در آمریکا زیاد است و برخی دیگر مثل شجاعتی که معتقدند رکود تورمی اکنون در آمریکا دیده می‌شود. حل مساله رکود اقتصادی تنها با یک نرخ تورم بالاتر ممکن خواهد بود. اما این هزینه‌ای است که آمریکا به تنهایی پرداخت نخواهد کرد. خشایار شجاعتی می‌گوید: به تبع تورمی که در ایالات متحده روی خواهد داد به خاطر نقش دلار که ذخیره اصلی ارزی بسیاری از کشورهای جهان است، بی تردید این تورم را در شکل‌های مختلف به دنیا هم صادر خواهد کرد و آنها هم با همین مشکلات مواجه خواهند شد. کما اینکه همین الان بانک مرکزی اروپا هفته پیش اعلام کرد که تورم در حوزه پولی یورو به ۵/۳‌درصد رسیده است که طبق پیمان مایستریخت نباید از دو‌درصد بیشتر می‌شد. در کشورهای خاورمیانه مثل عربستان سعودی و امارات متحده عربی می‌بینیم که نرخ تورم با رشد سالانه نه تا ده‌درصد در حال افزایش است که این صرفا به دلیل وابستگی ارزهای این کشورها به دلار آمریکا است.

این موضوع بحران فعلی در اقتصاد آمریکا و جهان را از بحران‌هایی که به طور تناوبی از زمان جنگ دوم جهانی تا کنون روی داده، متمایز می‌کند. کارشناسان اقتصادی می‌گویند این بحران سرآغاز یک تغییر بزرگ در سیاست‌های پولی و مالی دنیاست. تغییری که نتیجه آن انزوای دلار به عنوان یک ذخیره ارزی مطمئن در کشورهای جهان خواهد بود.