دکتر سعید خالو زاده، تحلیلگر مسائل فرانسه:
چالشهای اقتصادی، عامل شکست سارکوزی بود
نیکلا سارکوزی رییسجمهوری فرانسه بر لبه پرتگاه ایستادهاست. دور نخست انتخابات در این کشور با پیروزی فرانسوآ اولاند؛ نامزد سوسیالیستها به پایان رسید.
عکس: AFP
نیکلا سارکوزی رییسجمهوری فرانسه بر لبه پرتگاه ایستادهاست. دور نخست انتخابات در این کشور با پیروزی فرانسوآ اولاند؛ نامزد سوسیالیستها به پایان رسید. این اولین بار در تاریخ جمهوری پنجم فرانسه بود که یک رییسجمهوری در مسند کار، در مرحله اول انتخابات ریاستجمهوری فرانسه دوم میشود. به مخاطره افتادن جایگاه سارکوزی بسیاری از رهبران اروپایی از جمله خانم آنگلا مرکل صدراعظم راستگرای آلمان را نگران کردهاست. اروپا روزهای دست و پا زدن در بحران را پشت سر میگذارد و جابهجایی قدرت در الیزه میتواند برای اروپایی که با بحران دست و پنجه نرم میکند بسیار گران تمام شود. آیا فرانسوآ اولاند، نیکلا سارکوزی معروف به نیکلای آمریکایی را خانهنشین میکند؟ آیا آقای رییس جمهور سزای اشتباهات خود در سطح داخلی و سیاستهای نادرست خارجی را پرداخت میکند؟ رویکرد اولاند در قبال مسائل خارجی مانند سوریه با سارکوزی چه تفاوتی دارد؟
سایت «دیپلماسی ایرانی» تبعات انتخابات اخیر در فرانسه را در گفتوگو با دکتر سعید خالوزاده، تحلیلگر مسائل فرانسه، تحلیل کرده که بخشی از آن در پی میآید:
به نظر میرسد در انتخابات اخیر فرانسه با نوعی بیاقبالی نسبت به سارکوزی مواجه هستیم. مهمترین دلیل بیاقبالی عمومینسبت به سارکوزی چیست؟
فکر میکنم این مساله میتواند چند دلیل داشته باشد. اول این که انتظارات تودههای مردم و طبقات متوسط به پایین در این دولت برآورده نشدهاست. مشکل اصلی مردم فرانسه مسائل اقتصادی و معیشتی، رفاه بیشتر و خدمات درمانی و آموزشی بهتر، کاهش سن بازنشستگی و اشتغال است. طی سالهای گذشته با توجه به بحران اقتصادی و تجاری حاکم در اروپا، این شرایط برای مردم فرانسه سختتر شد. لذا مردم در پای صندوقهای رای واکنش نشان دادند و در واقع با رای خود نشان دادند که از سیاستهای دولت حاکم راضی و خرسند نیستند.
در مقایسه با سارکوزی به نظر میرسد که اولاند موفقتر بوده است. کدام شعارهای اولاند برای رایدهندگان فرانسوی جذابتر بودهاست؟
به طور کلی دست چپیها یا سوسیالیستها، بر نزدیکی بیشتر بر تودههای مردم و کارگران تاکید میکنند. در این انتخابات هم عملا این قضیه نمود پیدا کرد. در عرف سیاسی فرانسه، دولت حاکم صرفنظر از این که دست راستی و محافظهکار باشد یا دست چپی و سوسیالیست، مسوول مشکلاتی است که در جامعه وجود دارد. ویژگی دولت سارکوزی این بود که طی این مدت ۵ سال حزب او هم ریاستجمهوری را در اختیار داشت، هم نخستوزیری را، و همچنین اکثریت مجلس ملی را در اختیار خود داشت. بنابراین مردم هرگونه کاستی و مشکلی میدیدند، آن را پای این حزب میگذاشتند. یکی از دلایلی که باعث شد فرانسوا اولاند، نامزد سوسیالیست فرانسه از این شرایط بهره برد، مشکلاتی بود که مردم به صورت ناخودآگاه به پای حزب حاکم میگذاشتند.
نکته دیگر این است که شعارهای حزب سوسیالیست و دستچپیها به هر حال نزدیک به تودههای مردم، اقشار آسیبپذیر و طبقات متوسط به پایین است. در حالی که اینگونه به نظر میرسید که جناح سارکوزی بیشتر منافع طبقات بالاتر و ثروتمندتر جامعه را در نظر میگیرد. حتی در یکی از بحثهایی که اخیرا در داخل فرانسه و در مطبوعات این کشور مطرح شده بود، آمده که نزدیک هشتاد و پنج میلیارد یورو از مالیاتهای مردم عادی فرانسه خرج طبقات متوسط و ثروتمند جامعه شدهاست. این گونه مباحث معمولا در سطح افکار عمومی تاثیرات قابل توجهی میگذارد و مردم نسبت به آن واکنش نشان میدهند. در انتخابات فرانسه نیز این قضایا دیده شد.
علاوه بر این سوسیالیستها بعد از شکست سنگینی که در انتخابات قبلی در برابر سارکوزی متحمل شدند، سعی کردند که جبهه خود را متحد و کاستیها و ضعفهای خود را برطرف و با شعار و برنامه مشخص وارد میدان شده و منسجمتر عمل کنند.
مطلبی که در داخل فرانسه در انتخابات تاثیرگذار بود، وضعیت اقتصادی و پولی اروپا بود. طی دو سه سال اخیر دیدیم که هم در آمریکا و هم در اروپا چالشهای اقتصادی و پولی، معضلات زیادی را برای دولتهای حاکم به وجود آورد. اگر این بحران اقتصادی و مالی نبود، چه بسا سارکوزی میتوانست موفقتر باشد و ایرادات دولت او چندان مطرح نمیشد و خود را نشان نمیداد. اما این بحران به ضرر سارکوزی و جناح محافظهکار تمام شد.
نظرسنجیها پیش از انتخابات نشان میدادند که سارکوزی در دور اول با اختلاف کم برنده خواهد بود، در حالی که این گونه نشد. به نظر شما دلیل این مساله چیست؟
در ارتباط با نظرسنجیها باید گفت که اکثر نظرسنجیها دال بر این بود که در دور اول سارکوزی با فاصله یک تا دو درصد آرا برنده میشود. اما همه متفقالقول بودند که در دور دوم فرانسوا اولاند برنده خواهد شد. یعنی در واقع احزاب کوچکتر در دور دوم به اولاند رای خواهند داد. اتفاقی که رخ داد و موجب شگفتی همه ناظران و تحلیلگران سیاسی شد این بود که اولاند حتی در دور اول نیز رای بیشتری کسب کرد.
یکی از علل این شگفتی این بود که تعدادی از کسانی که مردد بودند که در انتخابات شرکت کنند یا خیر، نهایتا در دقایق پایانی تصمیم به رای دادن گرفتند و رای خود را به فرانسوا اولاند دادند. حتی این بحث مطرح شد که برخی از مردم مایل بودند که به هر طریق ممکن، سارکوزی انتخاب نشود و لذا به رقیب او یعنی اولاند رای دادند.
نگاه سوسیالیستها نسبت به مسائل سیاستخارجی خصوصا بحث خاورمیانه چگونه است؟
در رابطه با سیاستخارجی باید گفت که بحث روند صلح خاورمیانه و روند صلح میان اعراب و اسرائیل در شعارهای انتخاباتی کاندیداهای همه احزاب عمده یعنی هم سارکوزی، هم اولاند و هم ژان لوک ملانشن - رهبر حزب چپ افراطی جبهه چپ- و هم خانم مارین لوپن - رهبر حزب راست افراطی جبهه ملی- بودهاست. همگی آنها اعلام کردهبودند در صورتی که برنده شوند به مذاکرات صلح خاورمیانه بهای بیشتری میدهند. سارکوزی اعلام کرده بود که در سال ۲۰۱۲ تلاش خواهد کرد تا روند صلح به نتیجه برسد. اولاند، نامزد حزب سوسیالیست هم به طور کلی همین سیاست و همین ایده را داشتهاست. بنابراین در این زمینه تفاوت چندانی بین سیاستهای دو طرف وجود ندارد.
در خصوص سوریه چطور؟
من فکر میکنم در خصوص سوریه نیز موضع دو حزب به یکدیگر نزدیک است و هر دو نگاه مشترک و سختی را در ارتباط با دولت بشار اسد دارند.
نگاه فرانسه به آمریکا چگونه خواهد بود؟
ممکن است در این خصوص تغییراتی حاصل شود. سارکوزی از زمانی که انتخاب شد سیاست نگرش به غرب یا تعاملات فراآتلانتیکی را در نظر گرفت و در راستای این سیاست، فرانسه به آمریکا نزدیک شد. فرانسهای که توسط ژنرال دوگل در سال ۱۹۶۶ از شاخه نظامیناتو خارج شدهبود، مجددا توسط سارکوزی به شاخه نظامیناتو پیوست. این مساله سر و صدای زیادی در فرانسه ایجاد کرد. بنابر این در دوره سارکوزی ما شاهد نزدیکی سیاستها و برنامه روابط خارجی میان آمریکا و فرانسه بودیم. از این مساله به عنوان گسست در سیاست خارجی فرانسه یاد میشود.
اما اولاند اگر به عنوان رییسجمهوری فرانسه انتخاب شود، به نظر میرسد از سرعت روند نزدیکی میان فرانسه و آمریکا خواهد کاست. سوسیالیستها اساسا از زمان فرانسوا میتران - تنها رییسجمهوری سوسیالیست جمهوری پنجم فرانسه - ملاحظات بیشتری در ارتباط با آمریکا در نظر داشتند.
یکی از شگفتیهای این انتخابات آرای ۱۸ درصدی خانم مارین لوپن بودهاست. این رای نشان دهنده چه گرایشهایی در جامعه فرانسه است؟
رای خانم لوپن نزدیک به ۱۸ درصد بودهاست. این آرا بسیار مهم و تعیین کننده خواهند بود. به این دلیل که هیچ یک از کاندیداها نتوانستهاند اکثریت آرا را به دست آورند و ممکن است دو کاندیدایی که به دور دوم راه پیدا کردهاند با گفت و گو و مذاکره، آرای احزاب متوسط و کوچک را به سمت خود جلب کنند. از جمله آرای جبهه ملی که میتواند بسیار تاثیر گذار باشد. هر یک از این احزاب کوچک به هر سمتی که گرایش پیدا کنند، نامزد آن جناح برنده انتخابات خواهد شد. ارزیابیها و نظرسنجیها نشان میدهند که این احزاب عموما به سمت اولاند تمایل پیدا میکنند و بنابراین شانس اولاند بیشتر از سارکوزی خواهد بود.
در گفتوگوهایی که طی روزهای اخیر بین سارکوزی و نزدیکان او با جبهه ملی و خانم لوپن صورت گرفته، توافقی حاصل نشدهاست. سارکوزی در یکی از اظهارنظرهای خود گفتهبود که با این وضعیت نمیتواند با خانم لوپن به توافق برسد. این مساله باعث خواهد شد که شانس اولاند برای پیروزی در دور دوم انتخابات بالاتر باشد. تا پیش از این در انتخابات فرانسه عموما کاندیداهای ریاست جمهوری برای دو دوره انتخاب میشدند. فرانسوا میتران دو دوره هفت ساله انتخاب شد، ژاک شیراک یک دوره هفت ساله و یک دوره پنج ساله و سارکوزی در حال تلاش برای دستیابی به کرسی ریاست جمهوری برای پنج سال دوم است.
دکتر سعید خالو زاده، تحلیلگر مسائل فرانسه
ارسال نظر